هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
-
@mahana
-
دنیای اشغالیه............. یا باید اولین ضربه رو بزنی با ضربه هه رو بخوری .......
تمام ....
روزتون خوش -
@nawrciiss
فشارهای کنکور و اطرافش هست فک کنم -
shima31 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
659869
زمان مرهم همه درد هاستزمان هیچیو درست نمیکنه
فقط ماست مالی میکنهمبیناااااا
همه چیو عادی میکنه -
@nawrciiss در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
659869
دپرس شدین امروز؟نه بحث دپرس بودن نیست...
میگم چی میشد اگه ادم ها با هم رو راست بودن... هیچ کسی دل کس دیگه ای رو نمیشکوند... هیچ کس به هیشکی دروغ نمیگفت با هم خوب بودن به هم احترام میذاشتنبحث عشق و عاشقی نیست.... هر کی این حرفام رو ببینه میدونم میگه این پاک قاطی کرده ....... دیگه نمیدونم......
-
مبیناااااا
همه ی یروز میرن انسان باید ب خودش متکی باشه -
@nawrciiss در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
659869
دپرس شدین امروز؟نه بحث دپرس بودن نیست...
میگم چی میشد اگه ادم ها با هم رو راست بودن... هیچ کسی دل کس دیگه ای رو نمیشکوند... هیچ کس به هیشکی دروغ نمیگفت با هم خوب بودن به هم احترام میذاشتنبحث عشق و عاشقی نیست.... هر کی این حرفام رو ببینه میدونم میگه این پاک قاطی کرده ....... دیگه نمیدونم......
-
659869 واقن بعضی وقتا از ی مخاطب ضربه نمیخوری ولی اطرافیانتون باعث جدای تون میشن(ب زور)همشم میخان طرفو پیشت خراب کنن
@mahana
چیزی بزور نیست..هرچقدر بد کنن هم وقتی طرف یا طرفین نخواد جدا نمیشن -
اصن بیخیال همه چی زندگی رو عشقه -
اصن بیخیال همه چی زندگی رو عشقهمبیناااااا
غیرممکن هستش ولی ممکنش باید کرد -
زور ک هست
ولی خب مهم اونان اینجاست ک اعتماد طرفین بهم ثابت میشه اینکه بخان قضاوت کنن طرفو اونجوری ک خودشون شناختنش یا اونجوری ک پشت سرش میگن@mahana
حرف بقیه مهم نیست مهم اینکه شما طرف چطور شناختین!! -
هر لحظه را به گونهای زندگی کن که گویی واپسین لحظه است و کسی چه میداند؟ شاید آخرین لحظه باشد.
عشق، نخستین گام به سوی ملکوت است و تسلیم، آخرین آن؛ آری تمام سفر دو گام بیش نیست.زندگی را تنها زمانی میشناسی که آماده سفر به ناشناخته شوی.
اگر به شناخته چنگ بزنی، به ذهن چنگ زدهای و ذهن زندگی نیست.بیشتر عشق بورز تا بیشتر شوی.. کمتر عشق بورزی، کمتر خواهی بود.
توان عشق ورزیدن تو، ترازوی سنجش توست و میزان عشق تو، ترازوی وجود تو.تلاش نکن که زندگی را بفهمی، زندگی را زندگی کن! تلاش نکن که عشق را بفهمی، عاشق شو!
و چنین است که خواهی دانست؛ این دانستن حاصل تجربه توست، این دانستن هرگز ویرانگر آن راز نیست.
هر چه بیشتر بدانی در مییابی که هنوز چیزهای بیشتر و بیشتری باقیاست تا بدانی.عشق والاترین هدیه خداست این هنر را بیاموز، ترانه عشق و جشن آن را بیاموز.
عشق نیازی بی چون و چراست، روح بی عشق قادر به حیات نیست.
عشق خوراک روح و سرآغاز هر آن چیزی است که بزرگ است؛ عشق دروازه ملکوت است. -
تو طول سال خیلی پیش اومد که همش میگفتم
ای بابا کاش برگردم به یک ماه پیش اونکارو انجام بدم
یه ماه بعدش دوباره میگم ای بابا همون ی ماه پیشم برای شروع تازه خوب بودااا
اگه همون موقع که داشتم حسرت میخوردم انجام میدادم چقدر عالی میشددد
گذشت هر ماه هر ماه همینجوری رفتم جلو
یه دفعه دیدم من موندم
با حسرت های بیخودی و الکی که هیچکدومشون ارزشی نداشتن ..چرا؟چون که همشون قابل جبران بودن
اگه من همون موقع به جای حسرت خوردن و نگاه کردن به گذشتم مسیرو میرفتم جلو خب قطعا بهتر میشد نمیشد؟
اما الا باید بشینم حرص بخورم و کاسه چه کنم وای چه نکنم؟ الان کمتر از 40 روز مونده ب کنکور و بدبخت شدم و امثالهم رو بگم ؟
حالا که فکر میکنم شاید اصلا نیاز بود که من اینجوری بشم
شاید باید این تجربه رو میکردم که دوباره با قوت بیشتری ادامه بدم :)))
مشکل من این بود که خودمو دست کم گرفتم استعدادام خونده هام تلاشم
هممون همینیم
همش فکر میکنیم هیچی نیستیم
همه ازمون جلوترن
در صورتی که اینجوری نیست :)ممکنه صد ها نفر مشابه شما باشن
اما چه ارزشی داره؟
هیچی ...چون اونا هدفاشون با شما متفاوته
اصن مسیرا فرق میکنه
اون ی چیزی میخاد تو ی چیز دیگه
اصن اینکه فلانی همه درسارو خوند و من نخوندم چه ارزشی داره؟اینکه فلانی فیزیکش عالیه و من نه چی؟
اگه به جای فکر کردن ب نقاط قوت بقیه
به خودمون حتی به نقاط ضعفمون فکر میکردیم اینجوری میشد؟
اما بازم بشینم حسرتشو بخورم؟
الاان میفهمم چرا خیلی از بچه ها یهو تصمیم میگیرن بزارن برای سال بعد
الان حسشونو کاملا درک میکنم
میفهمم
اما متاسفانه من نمیتونم راهه اونارو برم جلو
من نمیتونم بگم سال بعد
و الان هیچ کاری نکنم
من نمیتونم به خاطر 12 سال درسی که خوندم
به خاطر همین کم کم درس خوندنام
حسرتام
قوتام
همه چیو بزارم به ی سال دیگه
چون وقتی بهش فک میکنم میگهم 12 ماه وقته ..الان بخونم که چی؟
اصن هر چی شد شد...چی ارزش داره؟
تلاشم
نمیخام بعد کنکور،موقع اعلام نتایجم بگم ای کاش همون 30 روز رو میخندم
ای وای اگه میخوندم رتبه ای ک میخواستمو میاوردمااا
مطمعم بعد کنکور تنها چیزی ک برام ارزش داره
اینه که من تلاشی ک میتونستم بکنم کردم یا نه ؟
میخام بدونم 4 سال دیگه ب خودم چی میگم؟
اما الان حدس میزنم
ب خودم میگم من در حد توانم تلاشمو کردم
و تنها چیزی ک ارزشمند میشه برام اینه
نه موقعیت اجتمعایم نه پولم نه کتابام نه رشتم نه خونوادم هیچ کدومشون تو تلاشم نمیتونست وقفه ایجاد کنه
فقط و فقط تلاشم هر چقد کم ..اما موثر
پس از خدا ممنونم که منو تو این شرایط گذاشت
تا ببینم خودمو
ببینم کیم
چه کارایی به ضررم بوده و چه چیزایی به نفعم
امیدوارم همه بچه های بی حاشیه و( با حاشیه) هر جوری که هستن خودشونو دست کم نگیرن
چون بزرگترین ظلمیه که ادم میتونه به خودش بکنه همینه
انشالله موفق باشین