هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
یه کوچولو 4 ساله اومد درمانگاه ، سرما خورده بود. دارو نوشتم . آروم بود.یک دفعه جیغ بنفشی کشید. خوابید زمین ، شروع کرد گریه کردن، باباش بلندش کرد ، بغلش کرد ، بردش .
.من نفهمیدم چی شد که یه دفعه ..
فرداش باباش که از بچه های اورژانس بود اومد گفت می دوونید چرا یک دفعه بچم داد کشید ؟ تو خونه گفته بود به شرطی میام دکتر که دکتر دفترچه بیمه مو پاره نکنه
نوشته شده توسط پزشک طرحی از وبش برداشتم
@D-fateme-r
کلا مدل نگارشش جالبه بقیه خاطراتش طولانی بودن@zahra-m1999 عالی بود
-
SenatOr سارا خجالت نمیکشی این همه فیلم دیدی؟
-
https://www.instagram.com/dr_mhm/
کپشنای اینو بخون کیف میکنی
@zahra-m1999 -
SenatOr سارا خجالت نمیکشی این همه فیلم دیدی؟
-
SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@D-fateme-r همه رو از 9 تیر ب بعد دیدما
صحیح -
@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
یه کوچولو 4 ساله اومد درمانگاه ، سرما خورده بود. دارو نوشتم . آروم بود.یک دفعه جیغ بنفشی کشید. خوابید زمین ، شروع کرد گریه کردن، باباش بلندش کرد ، بغلش کرد ، بردش .
.من نفهمیدم چی شد که یه دفعه ..
فرداش باباش که از بچه های اورژانس بود اومد گفت می دوونید چرا یک دفعه بچم داد کشید ؟ تو خونه گفته بود به شرطی میام دکتر که دکتر دفترچه بیمه مو پاره نکنه
نوشته شده توسط پزشک طرحی از وبش برداشتم
@D-fateme-r
کلا مدل نگارشش جالبه بقیه خاطراتش طولانی بودناینم یه قمست از یه خاطره ش
هنوز معاینات دانش آموزی ادامه داره.
و امروز همه بچه ها یه جوری بودن .....اولین بچه ای که اومد داشت تا ته دفترچه بیمشو می جو یید. یکی دیگه تا از در اومد ٬ حمله کرد به دفتر زیر دستم و برگه های دفتر و فرو می کرد تو حلقش. دیگه مهرمو نگین که همگی یه دور لیسش زدن. ساعتمو چندین بار دراوردم و خشکش کردم
البته یه خاطرات تامل داری هم داره که جالبن کلا اززبین خیلی وبای دیگه قلمش گیراست خوب تعریف کرده -
https://forum.alaatv.com/user/نوشابه
شکار لحظه ها -
واقعا امروز فهمیدم که دنیا خیلی کوچیکه ....
صبح پاشدم رفتم تو آشپزخونه دیدم که وای مورچه ها حسابی دارن رژه میرن رو دیوار...سریع لباسمو پوشیدم رفتم یه ذره گچ از ساختمون روبه رو مرکز که نیمه کارست گرفتم ٬ رفتم تو مرکز که دستکش بردارم تا برم و سوراخ دیوارو گچ بگیرم ... یه دفعه دیدم یکی از پشت سرم گفت ببخشید ما رامونو گم کردیم ، میشه به ما آدرس بدین ؟ برگشتم ... شوکه شدم ... هم کلاسیم بود ... مات و مبهوت به هم زل زده بودیم
-
SenatOr در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@D-fateme-r همه رو از 9 تیر ب بعد دیدما
هنوزم معتقدیgtaواسه داداشته؟
-
@faezeh-r در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
Vezra
اینو از پستایتو پیدا کرده امساقیاااا
الکییی؟؟؟
من خودمگشت ارشاد اینجام
اونوقت همچین استیکر گذاشتم؟؟؟
الکییی
دوستان توجه کنید
اگر من همچین خبطی کردم
داخل اون لیوان ها شربته شررربتتت آب لیمووو
به اینکه چرا کف کرده هم توجه نکنید اصلا مهم نیست
احتمالا قبلا که شسته بودن خوب نشستن دیگه مونده توش -
@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
یه کوچولو 4 ساله اومد درمانگاه ، سرما خورده بود. دارو نوشتم . آروم بود.یک دفعه جیغ بنفشی کشید. خوابید زمین ، شروع کرد گریه کردن، باباش بلندش کرد ، بغلش کرد ، بردش .
.من نفهمیدم چی شد که یه دفعه ..
فرداش باباش که از بچه های اورژانس بود اومد گفت می دوونید چرا یک دفعه بچم داد کشید ؟ تو خونه گفته بود به شرطی میام دکتر که دکتر دفترچه بیمه مو پاره نکنه
نوشته شده توسط پزشک طرحی از وبش برداشتم
@D-fateme-r
کلا مدل نگارشش جالبه بقیه خاطراتش طولانی بودناینم یه قمست از یه خاطره ش
هنوز معاینات دانش آموزی ادامه داره.
و امروز همه بچه ها یه جوری بودن .....اولین بچه ای که اومد داشت تا ته دفترچه بیمشو می جو یید. یکی دیگه تا از در اومد ٬ حمله کرد به دفتر زیر دستم و برگه های دفتر و فرو می کرد تو حلقش. دیگه مهرمو نگین که همگی یه دور لیسش زدن. ساعتمو چندین بار دراوردم و خشکش کردم
البته یه خاطرات تامل داری هم داره که جالبن کلا اززبین خیلی وبای دیگه قلمش گیراست خوب تعریف کرده@zahra-m1999 قلمش رو دوس دارم
-
-