-
@raha-tavakol
درد را از هر طرف بخوانی درد است...
دریغ از درمان که عکسش نامرد است!
-
@دانش-آموزان-آلاء
از چهره ى تو
چیز زیادى یادم نیست
جز این که
اقیانوس آرامى
ریخته بود بین چشمهات
و روى طراوت لب هات
زمزمه ى تردى بود
که گنگم مى کرد
و نمى گذاشت
از چهره ى تو چیز زیادى
یادم باشد -
@دانش-آموزان-آلاء
اگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستانی ترین روزم بهار است -
@دانش-آموزان-آلاء
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنیمژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنیفریدون مشیری
-
-
[ از اضطراب کارها مهیّا نمیشود
سیل از "دویدن" ست که دریا میشود ] -
کوچه لره سو سپمیشم
یار گلنده توز اولماسون... -
Sobhan.1999 در شعردانه گفته است:
کوچه لره سو سپمیشم
یار گلنده توز اولماسون...ائله گلسین ائله گئتسین .....
-
Leily joon هر چه با تنهائیام اشنا تر میشی کمتر سر میزنی بی اعتنا تر میشی
-
هرچه از این روزهای اشنایی میگذره-------- من پریشان تر تو بی اعتنا تر میشی
-
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست------جای چشم ابرونگیرد گرچه او بالا تر است
-
این پست پاک شده!
-
این پست پاک شده!
-
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ ٫پرشی دارد اندازه عشق.________زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من تو برود
-
تا مرا با نقش دوست اشنایی ٱوفتاد---هر چه میبینم به چشمم نقش دیوار امده است
-
این پست پاک شده!
-
قاصد زبرم رفت که آرد خبر از یار
باز آمد و اکنون خبر از خویش ندارد
-
من نمی دانم چرا می گویند اسب حیوان نجیبی ایست کبوتر زیباست
-
بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل
بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دلاین غم، که مراست کوه قافست، نه غم
این دل، که توراست، سنگ خاراست، نه دلرودکی
-
شاعر از کوچه مهتاب گذشت . لیک شعری نسرود.نه که معشوقه نداشت .نه که سرگشته نبود.سال ها بود دگر کوچه مهتاب اتوبان شده بود