-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۸:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جز عشق نبود هیچ دم ساز مرا
نی اول و نی آخهر و آغاز مراجان میدهد از درونه آواز مرا
کی کاهل راه عشق درباز مرا -
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۸:۲۲ آخرین ویرایش توسط Leily joon انجام شده
من عاشقی از کمال تو آموزم
بیت و غزل از جمال تو آموزمدر پرده دل خیال تو رقص کند
من رقص خوش از خیال تو آموزم
@دانش-آموزان-آلاء -
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۸:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ز اول که حدیث عاشقی بشنودم
جان و دل و دیده در رهش فرسودمگفتم که مگر عاشق و معشوق دواند
خود هر دو یکی بود من احول بودم -
زندگی مجذور آینه است. زندگی گل به توان ابدیت. زندگی ضرب زمین در ضربان دل ماست. زندگی هندسه ساده و یکسان نفسهاست
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آدمی پرنده نیست
تا به هر کران که پرکشد، برای او وطن شود
سرنوشت برگ دارد آدمی
برگ، وقتی از بلند شاخهاش جدا شود،
پایمال عابران کوچهها شود...
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۱۹ آخرین ویرایش توسط بنده ی خدا انجام شده
جهان را بنگر
سراسر
که به رخت رخوت خواب خراب خویش
از خود بیگانه است- واج آرایی خ!
خُرخُر!
#شاملو
- واج آرایی خ!
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من از گفتن می مانم اما زبان گنجشکان
زبان زندگی جمله های جاری جشن طبیعت ست- واج آرایی ج!
جیک جیک!
#فرخزاد
- واج آرایی ج!
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
وقتی جهان
از ریشه ی جهنم
و آدم
از عدم
و سعی
از ریشه های یأس می آید
وقتی که یک تفاوت ساده
در حرف
کفتار را
به کفتر
تبدیل می کند
باید به بی تفاوتی واژه ها
و واژه های بی طرفی
مثل نان
دل بست
نان را
از هر طرف بخوانی
نان است!#قیصر امین پور
-
وقتی جهان
از ریشه ی جهنم
و آدم
از عدم
و سعی
از ریشه های یأس می آید
وقتی که یک تفاوت ساده
در حرف
کفتار را
به کفتر
تبدیل می کند
باید به بی تفاوتی واژه ها
و واژه های بی طرفی
مثل نان
دل بست
نان را
از هر طرف بخوانی
نان است!#قیصر امین پور
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@raha-tavakol
درد را از هر طرف بخوانی درد است...
دریغ از درمان که عکسش نامرد است!
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۵:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@دانش-آموزان-آلاء
از چهره ى تو
چیز زیادى یادم نیست
جز این که
اقیانوس آرامى
ریخته بود بین چشمهات
و روى طراوت لب هات
زمزمه ى تردى بود
که گنگم مى کرد
و نمى گذاشت
از چهره ى تو چیز زیادى
یادم باشد -
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۵:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@دانش-آموزان-آلاء
اگر باغ نگاهم پر ز خار است، گلم تاراج دست روزگار است
به چشمانت قسم، با بودن تو، زمستانی ترین روزم بهار است -
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۵:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@دانش-آموزان-آلاء
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آن چنان مات که حتی مژه بر هم نزنیمژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنیفریدون مشیری
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۵:۱۳ آخرین ویرایش توسط Leily joon انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۶:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
[ از اضطراب کارها مهیّا نمیشود
سیل از "دویدن" ست که دریا میشود ] -
نوشتهشده در ۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کوچه لره سو سپمیشم
یار گلنده توز اولماسون... -
کوچه لره سو سپمیشم
یار گلنده توز اولماسون...نوشتهشده در ۱۲ مهر ۱۳۹۷، ۱۴:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@SOBHAN-1999 در
شعردانه
گفته است:
کوچه لره سو سپمیشم
یار گلنده توز اولماسون...ائله گلسین ائله گئتسین .....
-
@SOBHAN-1999 در
شعردانه
گفته است:
کوچه لره سو سپمیشم
یار گلنده توز اولماسون...ائله گلسین ائله گئتسین .....
Leily joon هر چه با تنهائیام اشنا تر میشی کمتر سر میزنی بی اعتنا تر میشی
-
هرچه از این روزهای اشنایی میگذره-------- من پریشان تر تو بی اعتنا تر میشی
-
دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست------جای چشم ابرونگیرد گرچه او بالا تر است
-
این پست پاک شده!