هرچی تودلته بریز بیرون۶

[mriaw]

مراسم خواستگارى ، پدر عروس : آقا داماد چیکارن ؟
پدر داماد : ایشون میتونن تو شرایط فعلی زنده بمونن !!
پدر عروس:هزار ماشالله ، مبارکــــــــــــه

[mriaw]

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ
ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺻﺎﺣﺐ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺘﻪ :
ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺸﯿﺪﯾﻦ !؟
ﮔﻔﺘﻪ تقریبا ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ :| :|

[mriaw]

یارو ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ میوه ﺑﺨﻮﺭ
ﻣﻬﻤﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﯾﮑﯽ ﺧﻮﺭﺩﻡ
یارو ﻣﯿﮕﻪ دو ﺗﺎ ﺧﻮﺭﺩﯼ
ﻭﻟﯽ ﺍﺷﮑﺎﻝ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﺑﺎﺯﻡ ﺑﺨﻮﺭ

[Daniel21]

mriaw الان این جوک بود؟؟

[Lili]

بچه که بودیم میدیدیم بزرگترا عروسی میکنن
بزرگم شدیم میبینیم کوچیکترا عروسی میکنن
خدایا تعارف نکن اگه مارو واسه تماشا آفریدی خوب بگو فداتشم

[Lili]

-جناب سروان معلومه منو واسه چی آوردین کلانتری؟!
-واسه مشروب خوری
-پس زودتر بیارین بخوریم که هزار تا کار دارم!!

[Lili]

یبارم فرمانده پادگان گفت تحصیل کرده کیه؟
چن نفر دست بلند کردن...
گفت برید با جوهر نکن توالت هارو بشورید:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:

[Lili]

معلم:من دویدم تو دویدی او دوید مال چه زمانیه؟
دانش آموز:مال زمانیکه سرکوچه نظری میدن:face_with_stuck-out_tongue_winking_eye:

[negnw]

بنر های قبل از تو سو تفاهم بود

[Dr.hemmati]

@tajrobi-nil خخخخ

[Dr.hemmati]

mriaw خخخخخخخخ

[Dr.hemmati]

mriaw خخخخخخخخخخخ

[negnw]

مرده داشته نماز میخونده ...

یه هو یه پرنده با شدت میخوره تو پنجره

مرده میگه :

خدایا من دارم باهات حرف میزنم

تو داری Angry Birds بازی میکنی ؟؟؟

[negnw]

من یه صندوق صدقه تو اتاقم دارم ، صبح تا صبح یه مبلغی میندازم توش ، تا آخر ماه یجا که شد برمیدارم میزارم تو جیبم ...

اینطوری هم هفتاد نوع بلا رو دفع کردم ، هم به یه بدبخت کمک کردم ....

[Lili]

هر وقت تو آرایشگاه دیدی یهو آرایشگر باهات مهربون شده بدونکه ریده تو موهات

[negnw]

تو کافی شاپ نشسته بودم یه دختره اومد گفت:
ببخشید شما تنهایید؟؟
یه پوزخند زدمو یه کام محکم از سیگار گرفتم با صدای خسته گفتم:
خیلی وقته
.
.
.
.
.
.
.
گفت پس من این صندلی رو ببرم اونور صندلی کم داریم....
.
.
.
نابود شدم...میفهمی؟ نابووود

[negnw]

یعنی یه حسی بهم میگه کل سریالهای GEM و Farsi1
بر اساس این شعر ساخته شدن
.
.
.
.
.
.
.
.
تودوست داری با دوست من که دوست داره با دوست تو دوست بشه دوست بشی؟؟!!!

[negnw]

عزیزی که با پورشه ی مشکی میای امامزاده حاجت بگیری..
.
.
.
.

.
عرض کنم که شما الان سوار حاجت منی بیشعور


[Lili]

یارو تو خیابون بدوبدو اومد سمتم یقه امو گرف گفت:مرتیکه با زن من چیکااار داری!!!
من هنگ کرده بودم گفتم هیچی بخدا
گفت نمیتونی هم کاری داشته باشی چون من اصن زن ندارم:face_with_stuck-out_tongue_closed_eyes:
بعد یکم مث اسب خندیدو رفت...
بعد میگن تحریم ها هیچ اثری رو ملت نذاشتهه

[negnw]

طرف باباش میمیره داشت گریه
میکرد،تلفنش زنگ می خوره
جواب میده یهو گریه هاش بیشترمیشن...
میگن کی بود جریانچیه؟؟؟؟
میگه پشت سر هم داریم بد میاریم
خواهرم بود...اونم باباش مرده..