با دختره رفته بودم رستوران
نمکدونش از این پیچوندنیا بود
هی تکونش میداد ، نمک نمیومد !
خیلی آروم تو گوشش گفتم بپیچونش
اونم اول یه نگاه به دوروبرش کرد
بعد نمکدونو گذاشت تو کیفش :|
دکترا قطع امید کردن !!
امروز با سر و صدای مامان بابام از خواب پریدم
رفتم بیرون میپرسم چی شده !؟
بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم
واسه مامانت تعریف کردم ،
اونم گیر داده باید همین الان بخوابی و طلاقش بدی :|