خــــــــــودنویس
-
به قصد ناله و شکوه و شکایت اومدم که بیام فروم و اینجا "هرچی توو دلمه بریزم بیرون"
قبلش قرآن رو باز کردم:)
ببین آخه :
"بارالها ! صبر و استقامت بر ما فرو ریز "
باز ایمان نیاوردم...
یبار دیگه باز کردم قرآنُ...
"این است خداوند ، پروردگار شما که حکومت (عالم هستی) از آنِ اوست، هیچ معبودی جز او نیست، پس چگونه از راه حق منحرف می شوید؟!" :))
باز ادامشو خوندم... انگاری ازم ناراحتِ!
"هنگامی که انسان را زیانی رسد ، پروردگار خود را می خواند و به سوی او باز می گردد" :))
دقیقا خط بعدی حرف دلش رو بهم زد! :))
"آیا چنین کسی با ارزش است یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و درحال سجده و قیام ، از عذاب آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟!
بعد چشامو بستم و درحالی که با تموم وجودم آرامش از دست رفتم رو دوباره به دست آوردم ، بوسیدمش و گفتم:
دوست دارم یا ربِ دل آرامم:)
"خدا آنچه را در درون دلهایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود می دانست، از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی به عنوان پاداش نصیب آنها فرمود":)
- قلبم واسه تو می تپه
تو منو دلارام کردی و من با تو دل آرام شدم.
دوست دارم،
خیلی دوست دارم و در این شکی نیست که راضیم به رضای تو.
هوای هممون رو داشته باش.
آگاهی از دلِ گرفته و تنگ و رنجور هممون
می دونم که می دونی حتی اگه بنده ی بدی باشیم و ناپاک و حتی اگه راهمونو جدا کرده باشیم ازت و دورشده باشیم ازت
بازم دوسمون داری
خیلی دوسمون داری
می دونم که آخرش می رسم بهت
قشنگ ترین و خوشبو ترین و با سلیقه ترینِ من
- قلبم واسه تو می تپه
-
سلام
امده ایم تا عکس از دسبندامون بدیم دوباره
نمخوام از کارخودم تعریف کنم و اینا ها ولی خب خودم خیلی خیلی دوسشون دارم اصن ی حال خوب و خرابی دارم وقتی میدرستمشون
خب همونطور ک تو هفته های خوشالی گفتم اسم کار جدیدم سال هست ک فصل ب فصل ارائشون میدم تا خیلی طولانی نشه.خیلی طول کشید تا تکمیل شه.:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
فصل اولبهار مهار خوشگلم:
این عکس مربوط ب بهاره همونطور ک گفتم حالمم خیلی خوب بوده تو بهار پارسال واسه همین همشون روشن و قشنگن مهره ها تو این کار .خب راسش هر مهره ک تو این ست(سال) انداختم مال ی حسه ک داشتم تو خاطرات مختلف واسه همین اینبار راجب هرکدوم توضیح میدم.
این فروردینه ک شکوفه هاش بیشترن
![۲۰۱۹۰۶۲۷_۱۸۱۳۳۳.jpg]
این اردیبهشته
اینم خرداده
-
خب فصل دوم سال ینی تابستون خوشمزه:face_savouring_delicious_food:
:f
این تیره ماه تولد ی فرد مردم ازار ولی دوست داشتنی ب هر حال ازین ماه خیلی خوشم نمیاد ب خاطر همون فردفقط پشمکای دستم
این مرداده ماه دلتنگیام واسه ی دوست خیلی عزیز ک از قضا مردادیم هس
اینم شهریور خنک خودم ک کلی بستنی شاتوتی مالیده شد ب بهترین لباسم و اون ب سطل زباله منتقل شد
-
کم کم میرسیم ب فصل پاییز بوی ماه مدرسه
نیمی از بهترین لحظات عمرم تو مدرسه گذشته کنار بهترین دوستای دنیا:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
این ماه مهره ماهی ک من حسابی تحت تاثیر جو مدرسه خر زدمو اصن شیطونی نکردم ماهی ک هنو برگا زرد نشدن
ماه بعد ابان هست همونطور ک میدونید
امیدوارم شکوفه بارم نکرده باشین
رنگ این کار بخاطر نیمه بودن نسبت سبزو زردی برگاس و زیاد رنگا ب خاطراتم ربط ندارن
:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: خیلیم نامرتبه میدونم:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
این یکی اذرهاتفاقات این ماه خیلی زرد بودن
.ینی بی حال و من همش مریض بودم واسه همین.
اما درکل ترکیبشو میدوس
-
میریم ک بریم واسه زمستون.
شاعر می فرماین:زممممممممممممممممستووووووووووووونه خدا,سرده دمش گرم
اوشون ک میبینین دی ماه هستن .ارادت مندند خدمتون.ماه عید اطباع بلاد کفر
عکس پایین هم ب بهمن ماه ماه حماسه افرینان راهپیمایی هس .باور کنین اینقدی ک کیکو ساندیس اهدایی برا حماسه افرینان مهمه,مشت زدن ب دهان نامبارک یا مبارک امریکا نیس
خب می رسیم ب بخش مورد علاقه مناین مال ماه تولدمه اسفند .سیاهیاش مال لکه هاییه ک ب دلم افتاده
احساس میکنم شخصیتم این رنگیه سفید سیاه
.هرچند ک دوستان صاحب نظر نظرات دیگه ای دارن
-
آدم در تنهایی است که میپوسد و پوک میشود و خودش هم حالیش نیست. میدانی؟
تنهایی مثل ته کفش میماند،
یکباره نگاه میکنی میبینی سوراخ شده.
یکباره میفهمی که یک چیزی دیگر نیست.
بیشتر آدمهای دنیا در هر شغلی که باشند از خودشان هرگز نمی پرسند چرا چنین شغلی دارند.
چیزهای دیگری هم هست که آدم دنبال دلیلش نمیگردد.
یکیش مثل تنهایی است.
خیلیها فکر میکنند که سلامتی بزرگترین نعمت است،
ولی سخت دراشتباهند،
وقتی سالم باشی و در تنهایی دست و پا بزنی ، آنی مریض میشوی، بدترین نحوست ها میآید سراغت ، غم از در و دیوارت می بارد، کپک میزنی، کاش مریض باشی ولی تنها نه ... -
اینو با مود اون اهنگه بخونین.... من مانده ام تنهای تنها در میان سیل ازمون ها :smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
هی میگفتم یه چی مونده این ازمونای شیمی فار مونده 100 تا ازمون مونده تقریبا هر روز 20 تا ازمون بزنم تا کنکور تموم میشههر ازمون هم 20 تست کلا 400 تست شیمی فار توی یه روز
حالا بدون محاسبه وقت تحلیل
-
نگاهش سراسر فریاد بود..
حرف که میزد صدایش میلرزید .. نمیدانم از بغض بود .. از سرما بود .. یا دیگر نای سخن گفتن نداشت...
اما نگاهش
وای از نگاهش...
فریاد چشمان سیاه رنگش دلم را میشکند..
او کودک بود .. مجبور به کار...چقدر عادی شده برایمان کلمه منفور کودک کار...
در آن طرف بازار دختری را میبینم که تحقیر میشود به جرم دختر بودن..
نگاه او هم فریاد میزند... اما چشمانش را بست .. سرش را پایین انداخت .. چون دختر ها که فریاد نمیزنند حتی نگاهشان...
دختری که آرزوی آزادی را در سر میپروراند و آرزوهایش را میان خاطرات اجنبی ها جستجو میکرد میان موج تحقیر و توهین ها زنده به گور میشد...
آن طرف تر دختری را میبینم... آرزو هایش را... استعداد هایش را.. توانایی هایش را .. همه را در صندوقچه کوچکی از جبر گذاشته و در خاک مدفون میسازد... بیلش را پر از خاک کرده روی صندوقچه میریزد...
قطره اشک اول که از گوشه چشمش میچکد میشنوم که میگوید : ( شاید تقدیرم این بوده) و من باز دلم میشکند...
در خانه ای آن طرف تر دختری 12 ساله برای درس خواندن التماس میکند... به دشمنانش؟ نه ... به خانواده اش...
من حلقه اشک چشمان ملتمسش را میبینم... آنها نمیبینند؟
کسانی که فکر میکنند اوج کمال یک دختر ازدواج است .. و می اندیشند اوج توانایی یک دختر شوهر داری و خانه داریست .. و من دوباره دلم از جهل انسان ها میشکند...
و من به تاریخ مینگرم...
زمانی که دختر ها زنده به گور میشدند چون مایه ننگ بودند...
کمی جلوتر..
زمانی که با الاجبار چادر از سرشان کشیدند...
کمی جلوتر...
زمانی که به زور چادر بر سرشان کردند...
و من نمیدانم تا کی دختران این کره خاکی باید میان این همه جبر زنده به گور شوند؟
تا کی دیگران برایشان تصمیم بگیرند؟
تا کی دختران سرزمینم فریادشان را نگاه میکنند؟
تا کی فریادشان بی بند و باری تلقی خواهد شد؟
و تا کی ظرافتشان بازیچه دست هوسرانان و نامردان قرار خواهد گرفت؟
نمیدانم کی جهانیان میفهمند دختر ظریف است نه ضعیف...
دلش ظریف است زود میشکند..
جسمش ظریف است زود آسیب میبیند...
احساساتش ظریف است زود اشکش میچکد...
اما ضعیف نیست...
زن ... این تجلی گاه شکوه خلقت... اگر بخواهد جهان را با نگاهش به آتش میکشد و ابر ها را با احساس جوشانش وادار به باریدن میکند..
وای به روزی که احساسش را دریغ کند...آن روز زمین انسان ها توده گل بی ارزشی بیش نخواهد بود..
وای به روزی که محبتش را پس انداز کند...همه از سرما یخ خواهیم زد...
و وای به روزی که دل ظریفش در پیشگاه خالق دل ها دادخواهی کند... -
در تماشای تو
قانع نشوم من به دو چشم
همه چشمان جهان گو به سرم بشتابند...
%(#009eed)[#شهریار]
اینو چن وخ پیش کشیدم
تازه فقطم با یه مدادمغزیه ک نتیجه ش شده همین ک میبینین
اگه رفتم کلاس هم، میکشم میذارم براتونایشالا اونموقع بهتر شه وضعم
احتمالا نمیرم ولی :| -
در تماشای تو
قانع نشوم من به دو چشم
همه چشمان جهان گو به سرم بشتابند...
%(#009eed)[#شهریار]
اینو چن وخ پیش کشیدم
تازه فقطم با یه مدادمغزیه ک نتیجه ش شده همین ک میبینین
اگه رفتم کلاس هم، میکشم میذارم براتونایشالا اونموقع بهتر شه وضعم
احتمالا نمیرم ولی :|@zedtwo وواااوو
-
ی روز انقدر برات مینویسم که خوندنش ی روز وقت بگیره
اما بعدش میرم..
اروم بی دلخوری بی رنج بی گلایه
ی روز طولانی ترین نامه عمرم رو برات مینویسم و بعد جوری محو میشم که یادت بره منی هم وجود داشتی روز وقتی ازخواب بیدار بشی انقد به ذهنت فشار میاری تا از ادمی که حتی اسمشم یادت نیس ی تصویر بیاری جلوی چشمت و به قلبت بگی اروم باشه
تو ادم دوست داشتن نبودی قبول ادم تنهایی بودی قبول
من چرا مثل تو شدم..
ی وقتایی دو دوتا چهارتا میکنم ومیگم مگه ادما برای دوست داشتن چی نیاز دارن..ی روز وقتی چمدونمو میبندم که زندگیت برای همیشه برم از خودم ن عطری به جا میزارم ن اهنگی ن خاطره ای...
ی روز راحت ترین لبخند رو میزنم و از دنیای تو پر میکشم
نمیرم ک جاتو پر کنم نمیرم ک تو ادمای دیگ دنبال تو بگردم
میرم که این بار یواشکی دوست داشته باشم و تو حتی ندونی من چ قدر محتاج بودن بودم
ی روز فرق منو با ادمای اطراف میفهمی همونایی که اگر بدی کنی بدی میکنن اگر قهر کنی نمیان بگن چرا
اونایی ک حتی بهتر از منن...اما ی روز شاید یکم گوشه دلت وقتی به دریا نگاه کردی یاد من بیوفتی و فقط وفقط یکم دلت برای کسی تنگ بشه
ک تو توسیاه ترین نقطه دنیا پیله کرده ودوس داشتن تو رو تو خودش پرورش میدهمن میدونم چ تو این دنیا چ اون دنیا یبار دیگ میبینمت بغلت میکنم وبعد جوری به خودم فشارت میدم ک خدا شرمنده این دوری و این بغض بشه..
میدونم ی سری چیزا سهم مانیست اما میدونم ی روز تو یاد من میوفتی و شاید فقط وفقط شاید بگی کاش بودم...
من به همین احتمال زندم..
️
پ. ن :میدونم خیلی جالب نشد (:
-
-
ب نام خدای مهربونی ها
+امروز ی آقایی مهمون خونه ما شد
ک شاید هیچ وقت ندیده باشمش
یا اگه هم دیدم اصلا یادم نمیاد
تا منو دید پرسید
-تو مریم هستی دیگه
همون ک میخواد پزشک شه
+من:بله مریمم
-میشناسی منو؟
+ن متاسفانه
-من خواهر زاده پدربزرگتم
+بله عذرخواهی میکنم نشناختم شما رو
-فردا کنکور داری؟
+بله
-ایشاا... دیگه پزشکی قبول میشی
+ی لبخند تلخ مث همیشه
و جمله همیشگی دوسالم
توکل ب خدا:-)
بای خوش آمد گویی برمیگردم ب اتاقم
بغض لعنتی گلوم رو فشار میده
بازم زندگی برام سخت تر میشه:-(
خدایا چی شد؟
سخت تر از تنهایی
سخت تراز شکست
سخت تراز از دس دادن عزیز
اینه خودت رو گم کنی:-)
کلاس سوم ابتدایی بودم ک رفتم کنفرانس علمی
همیشه ازاون دخترای کوچولو و ریزه میزه بودم و مغرور بدون هیچ لغزش
یادم سالن پراز دانش اموز و داور بود
با اون قد کوچیک رفتم رو صحنه
ب نام خدا
من مریم شهیدپور هستم
موضوع کنفرانس علمی:تغییرات شیمایی و فیزیکی
و شروع کردم ...
حتی بدون لغرش
یادمه کلی تشویق شدم وبعدش نفر اول شدم:-)
وقتی اسمم رو واسه گرفتن اون تندیسی ک هنوز دارمش خوندم وقتی خواستم برم اینقدر قدم هام محکم بود وب خودم افتخار میکردم ک اون حالم رو امروز خریدارم
شاید همون حال اون روز باعث شد من ی آدم کمال گرا بشم
بابابزرگم همیشه بهم میگه:
مریم تو دختری اما حکم پسر خاندان منو داری
آرزو م اینه ی روز بشنوم نوه ی قباد احسانی بهترین پزشک ایرانه:-(
و اشک هایی ک سرازیر میشن
خدایا من گم شدم
فردا کنکور ومن حتی صفر هم نیستم
من-∞ هستم
من ی ادم کمال گرا هستم
یا هیچ یا همه
امروز رسیدم ب بن بست زندگیم
ب ته ته زندگیم
دیگه خسته شدم بس نشستم و تباه شدن زندگیمو تماشا کردم
الان وقتشه
من باید بشم اونی ک لایقشم
من باید رتبه تک رقمی بشم
درسه من صفر هم نیستم
اما من همه چیز رو تغییر میدم
مطمئنم...
*چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گرددمن نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
انجمن آلا منو ب خاطر بسپار
من دوباره میام
اما اینبار دیگه همه چیز فرق کرده
برمیگردم و موفقیت هامو جار میزنم
اینقدر بلند ک صدام ب گوش تمام دنیا برسه
اما با عمل:-)
#دلنوشته های ی کنکوری بااراده ومحکم
مریم شهیدپور
خدانگهدار
1398/4/13
14:30 -
یا رب،مباد چاک دلی چون چاک دلم باز...
یا رب،بده دستی،تیغ زنم،خون کنم آغاز..:)یا رب،نظری....خسته شدم...باخت ز آغاز؟
یا رب،این بنده،به بند کش،باز ز آغازیا رب،این زاغ و زغن،هر طرفم زخم زنند باز
یارب،خاکسترشان ساز،ز دَه رنگ ب پروازیارب،امسال به هر هرزه بتاختم ز آغاز
یارب، این زنجیر ز جبینم باز نما بازیارب،این زهرهلاهل،این همه غماز
از زلف و زبانم،بازنشان باز....یا رب،ب زیبایی نامت ک شعر شد آغاز
ده بار نام ببردم الها،همه از سوی نیازمیسپارم به شما،این تنِ زار،کوک کنم باز ....:)