Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. خــــــــــودنویس
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
تروخدا بیاین
د
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
د
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
د
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
د
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
JaanaJ
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد
خاطرات خواهر برادری
Gharibe GomnamG
خب سلام اینم از تاپیکی که قولشو داده بودم خاطرات خنده دار یا تلخ خودتونو که با خواهر برادراتون دارین بیاین بگین ترجیحا خنده دار باشه خب دعوت میکنم از @roghayeh-eftekhari @F-seif-0 @Ftm-montazeri @Ariana-Ariana @Infinitie-A @ramses-kabir @Zahra-hamrang @Fargol-Sh @مجتبی-ازاد @Yasin-sheibak @Elham650 @Mehrsa-14 @گروه-بچه-هایی-که-خواهر-یا-برادر-دارن فعلا شماهارو یادم بود که خواهر برادر دارین @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
بحث آزاد
کتابخانه رنگی
_MILAD__
سلام به همه دوستان عزیز در جهت گسترش فرهنگ کتابخوانی تصمیم گرفتیم تایپکی راه اندازی کنیم که شما یکم کتاب غیر درسی بخونید خب همین اول بگم همتون لایک میکنین اول بعد پست میذارین اشتباه نزنین یدفه و منفی بدید اصلا هم دستوری نبود خلاصه نمیدونم چه چیزایی میتونید بذارید : -بریده ای از کتاب ها -معرفی کتاب -گذاشتن لینک دانلود کتاب اگه صوتی و ایناست و از سایتی برداشتید نگاه کنید حتما %(#ff0000)[منبع ] بذارید با تشکر @دانش-آموزان-آلاء
بحث آزاد
کمکککک
S AlihoseiniS
سلام من امسال بعد از ده سال تغییر رشته دادم از هنر به تجربی و هیچی نمیدونم الان نمیدونم از کجا شروع کنم؟چجوری پیش برم؟چجوری برنامه ریزی کنم؟نیاز دارم یکی یا چند نفر پایه باشن با هم پیش بریم و بخونیم که اگه سوالی چیزی بود بشه پرسید🥲🥲 میشه کمکم کنین؟!
بحث آزاد

خــــــــــودنویس

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
1.7k دیدگاه‌ها 248 کاربران 75.2k بازدیدها 213 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • خانومخ آفلاین
    خانومخ آفلاین
    خانوم
    فارغ التحصیلان آلاء
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #541

    وقتی میرفتی بهم گفتی نمیشه چه قدر جنگیدم که بشه ونشد
    نشد نه که من تلاش نکنم نه که عقب بکشم
    نشد چون... نمیدونم¡

    ولی میدونم ی روزی اتفاق میوفته...
    تو که منو میشناسی میدونی زبونم همون چیزی رو
    میگه که دلم میگه
    میدونی اشکم دم مشکمه
    میدونی بلد نیستم ادای ادمای خوشحال و ناراحتو دربیارم

    تو میدونی اما باورم نداری
    من میگم ی بار دیگ میشه
    من خستم درست.. نای باز کردن کتابارو ندارم حله
    اما من نمیتونم عقب بکشم
    بهم نگاه کن؟!
    به قیمت ریزش موهام تموم شد؟
    به قیمت سردردای هرشب
    به قیمت بی حوصلگی ها
    تو درکم کن تو بهم بگو میشه
    بری دانشگاه ابیاری گیاهان دریایی بخونی و بعد بگی راحت شدم
    تهش چی؟!
    10سال دیگ چی
    خسته نمیشی
    میشی به خدا
    باید تلاش کنی
    نمیگم تلاش نکردی.. نه.. بهره برداری نکردی
    واسش جون بکن لعنتی..گور بابای همه ی دوباره حبس شدنا
    همه ی نگاها همه پچ پچ ها همه ی خستگیا
    همه سرزنشا
    خسته ایم میدونم
    ولی ی بار دیگ بلند شو
    بهت ایمان دارم فقط ی بار دیگ پاشو...💕💔

    نامه ای به خودم(:

    ما به یَغما رفته‌ی نجوای لبخندِ توییم.

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    13
    • chakameC آفلاین
      chakameC آفلاین
      chakame
      دانش آموزان آلاء
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #542

      می دونی، خسته شدم از فقط و فقط فکر کردن.
      از فقط تخیل کردن و یه آینده ی شیک و درخشان توی ذهنم ساختن!
      خسته شدم از بی کاری... خسته شدم از بی هدفی...
      می دونم باید چی کار کنم، ولی انجامش نمیدم!
      تا حالا آدم حرف بودم. نه پیش بقیه!
      پیش خودم...
      برای خودم ساعت ها سخنرانی می کردم که می تونی، باید فلان کار رو بکنی و...
      ولی نتیجه اش کو؟؟
      کجاست خوشحالی هام؟
      کجا قایم شدن اون همه اتفاقت خوبی که ساخته بودم؟!
      نیستن...!
      همشون گیر کردن بین بُعد اینده و حال!
      می دونم باید یه جوری نجاتشون بدم...
      ولی این بار نه با حرف!
      نه با فکر!
      نه با تخیل!
      این بار با عمل...
      همیشه از باختن ترسیدم... از نتیجه نگرفتن...
      پس همیشه پا پس کشیدم...
      ولی این بار نه!
      این بار می دونم از خودم چی می خوام.
      برای نجات آینده و خوشحالی ها و... ام، الان فهمیدم چه کاری باید بکنم.
      امیدوارم این دفعه هم مثل همیشه حرف نباشه... که اگر باشه من خدای سخنرانی برای خودمم! :))
      ولی نیست.
      حسش می کنم.
      با تمام سختی هاش کنار میام و خودم رو هر طور شده به اون آینده ی دوست داشتنی می رسونم :))

      همه چیز سی و دومِ یک ماهی، ساعت بیست و پنج و هفتاد دقیقه، حل میشه! :))
      #چکامه

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      10
      • M آفلاین
        M آفلاین
        masoud
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #543

        116489224_EL8Kj1aKjRc7Sj2uKAmrPNvaiqH2TWtOqYeiAClpk2E.jpg

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        10
        • M آفلاین
          M آفلاین
          masoud
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #544

          hyrthgertghert.png

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          10
          • Mahdi2001M آفلاین
            Mahdi2001M آفلاین
            Mahdi2001
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Mahdi2001 انجام شده
            #545

            همین که دیگه نتونی بنویسی
            خودش خیلی درده

            کاری که میتونی بکنی اینکه میشینی زل میزنی به دیوار روبه روت و از داخل یه فریاد بلندی میزنی که به گوش هیچ کس نمیرسه

            فقط خودتی و خدات هیچ کس نیست هیچ کس

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            13
            • Mahdi2001M آفلاین
              Mahdi2001M آفلاین
              Mahdi2001
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #546

              20190705_214814.jpg

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              14
              • ب آفلاین
                ب آفلاین
                باهآر
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #547

                4.jpg

                تو همه راز جهان، ریخته در چشم سیاهت...
                من همه ، محو تماشای نگاهت... :|😂
                %(#0088ff)[#فریدون‌مشیری]

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                19
                • revivalR آفلاین
                  revivalR آفلاین
                  revival
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #548

                  IMG_20170518_204141.jpg
                  عکس زوده،امروز گوشیمو درست کردم،توی گالریش بود،دامنه کوه ماسی!

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  13
                  • revivalR آفلاین
                    revivalR آفلاین
                    revival
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #549

                    IMG_20170509_192720.jpg
                    عاشق این عکسم...
                    (یادی از گذشته:/)

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    12
                    • SharllotS آفلاین
                      SharllotS آفلاین
                      Sharllot
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #550

                      ۲۰۱۷۰۹۰۳_۱۱۳۳۵۶.jpg
                      ۲۰۱۷۰۹۰۳_۱۱۳۲۳۳.jpg
                      ۲۰۱۷۰۹۰۳_۱۱۴۳۱۷.jpg
                      تالاب انزلی:))
                      بسیار زیبا... کاش قدرشو بدونن

                      1.gif

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      12
                      • _nawrm__ آفلاین
                        _nawrm__ آفلاین
                        _nawrm_
                        دانش آموزان آلاء
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط _nawrm_ انجام شده
                        #551

                        بهش گفتم : بمون ..
                        گفت : نمیشه .. دنیا جای قشنگی برای موندن نیست ..
                        بهش گفتم : کنارِ من بمون ..
                        گفت : نمیشه ..
                        بهش گفتم : کنارِ من جای قشنگی برای موندن نیست ؟
                        چیزی نگفت :))
                        .
                        خیره شده بود بهم ..!
                        هیچ وقت از رنگ سبز خوشم نمیومد
                        اما چشماش سبز بود ..!
                        نمیدونم شاید آبی بود ..!
                        یادم نمیاد هرگز تو چشماش نگاه کرده باشم ..
                        نمیتونستم ..!
                        شما میتونستین ، تو چشمای یکی زل بزنین که دارین ازش فرار میکنین ؟
                        ازش فرار میکردم .. ازم فرار میکرد ..!
                        یادمه یه روز ، آخرِ کلاس شد :
                        هیچکی نبود ..
                        من بودم و خودش ..
                        رفتم ازش سوال کنم ..!
                        جواب داد و سریع گفت : خدافظ ..!
                        و رفت ..!
                        دیگه نیومد ..!
                        از اون روز به بعد کلاسا رو پیچوند و رفت ..!
                        .
                        نمیتونستم دوسِش داشته باشم .. یعنی نمیخواستم که داشته باشم ..
                        اما دستِ خودم نبود ..!
                        شما چه جوری میتونین هوایِ دلتون رو داشته باشین وقتی نمیتونین بهش بگین : نه ؟
                        نتونستم بهش بگم : نه ..!
                        .
                        بهش پیام دادم ..!
                        سوالِ درسی بود فقط ..
                        اما ..
                        ما که خوب میدونیم درس و مدرسه بهونَست :))
                        .
                        قبلنا مهربون تر بود ..!
                        دلِش نمیومد جواب نده .. هر چه قدر هم سرش شلوغ میشد ، بازم هوایِ من و داشت ..!
                        .
                        زمان گذشت ..
                        چند وقت پیش بهش پیام دادم ..
                        دیگه مهربون نبود ..
                        شایدم بودااا ، ولی با من نبود :))
                        پیاما رو سین میکرد اما جواب نمیداد ..! خب ، سَرش خیلی شلوغ شده بود .. دکتر شده بود برای خودِش :)) .. !
                        آدما وقتی دکتر میشن ، اینقدر سرد و بی رحم میشن ؟
                        از همون روز از دکتر شدن بدم اومد ..!
                        .
                        خجالت میکشیدم دوباره بهش پیام بدم ..
                        هنوز که هنوزِ خجالت میکشم ..
                        نه اینکه بگم آدم کم رویی باشم ها .. نه ..!
                        ولی ، در برابرش کم میارم ..
                        .
                        نمیدونم چرا .. همون روز که دیدمِش نرفتم دنبالش ..
                        دنبالِ حسمُ میگم ..
                        درسته که میگن : نباید دنبال حسی برین ، صبر کنین خودش میاد ..
                        ولی من میگم :
                        بعضی وقتا باید برین ..
                        دنبالش کنین ..
                        نزارین بِره ..
                        یه جایِ دلشُ گره بزنین به یه جایِ دلتون ..!
                        نزارین کور بشه ..
                        .
                        گره هایِ زندگیِ من کور شده ..
                        اون قـدر که ..
                        نه میتونم عقب ، برگردم بگم : نرو ..
                        .
                        نه میتونم برم جلو و بهش بگم : بمون ..!
                        .
                        باید صبر کنم و فقـط رفتنش و تماشا کنم ..
                        خیلی قشنگ باهم راه میرن ..
                        نه ؟
                        .
                        :))

                        .
                        "ن.ت"

                        مَنُ دِل بُریـدَن از تُ ؟
                        چِ مَحالِ خَندِ دآریـ ..

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        14
                        • ب آفلاین
                          ب آفلاین
                          باهآر
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #552

                          IMG_20190615_152313.jpg

                          %(#23bf00)[مِــــهر تو] %(#33e30c)[را دل حــــزین،] %(#3df713)[بافته بر] %(#43ff19)[قُماشِ جان]
                          %(#e3d400)[رشته به رشته] %(#f2e313)[نخ به نخ،] %(#faeb19)[تار به تار پو به پو]

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          14
                          • revivalR آفلاین
                            revivalR آفلاین
                            revival
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #553

                            IMG_20170201_165030.jpg

                            کرمانشاه از بالا ی روز سرد و گرم

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            18
                            • B آفلاین
                              B آفلاین
                              Brilliant
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #554
                              این پست پاک شده!
                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              0
                              • B آفلاین
                                B آفلاین
                                Brilliant
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #555

                                IMG_۲۰۱۹۰۷۱۲_۱۰۵۲۴۸_۸۷۰.jpg
                                چشم دوخته ام به آسمان
                                آسوده ی آسوده
                                غرق در سکوت

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                7
                                • ب آفلاین
                                  ب آفلاین
                                  به سان خورشید
                                  اخراج شده
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #556

                                  انسان های بزرگ حاصل تکامل اند نه زاده ی آن.....

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  7
                                  • G آفلاین
                                    G آفلاین
                                    Ghgghhfdd
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #557

                                    چه موجود عجیبی است این انسان . !
                                    وقتی صدایش می کنی،نمی شنود؛
                                    وقتی به دنبالش می روی، نمی بیند؛
                                    وقتی دوستش داری، به فکرت نیست؛
                                    اما؛
                                    وقتی می شنود که دیگر صدایت گرفته؛
                                    وقتی می بیند که خسته در راه افتاده ای ..
                                    وقتی به فکرت هست که دیگر نیستی

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    8
                                    • aslan oktayA آفلاین
                                      aslan oktayA آفلاین
                                      aslan oktay
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #558

                                      متن جایگزین

                                      زندگی هر کسی یه کتاب قطوره که هر صفحه اش
                                      یک روز از زندگیشه
                                      بعضی صفحات هستن هایلایت شدن ولی بعضی صفحه ها هم هستن که
                                      خط خطی شدن
                                      میدونن نمیشه صفحات این کتاب رو کند واسه همین ته تهش همینه خط خطی اش کنی
                                      شاید خود اون صفحه خوبه هااا ولی ماجراهای صفحه های بعد گند میزنه تو کلی صفحه قبل و دست خطی که قراره صفحه های بعدی رو بنویسه
                                      میگن یه روزی روزگاری یکی بود
                                      عاشق شاهی میشه
                                      شاه به محضر میخواندش و گفتگویی سر میگه
                                      بعدش میگه
                                      یا باید ترک شهر و کشور کنی یا سرت رو باید از دست بدی
                                      اون شخض ترک شهر رو انتخاب میکنه
                                      بعد از خروج از محضر شاه دستور میده سرش رو قطع کنند
                                      یکی میگه
                                      اون بیگناه بود ملکه
                                      ولی ملکه میگه
                                      شاه گفتا زانک او عاشق نبود

                                      در طریق عشق من صادق نبود

                                      گر چنان بودی که بودی مرد کار

                                      سربریدن کردی اینجا اختیار

                                      هرک سر بر وی به از جانان بود

                                      عشق ورزیدن برو تاوان بود

                                      گر ز من او سربریدن خواستی

                                      شهریار از مملکت برخاستی

                                      بر میان بستی کمر در پیش او

                                      خسرو عالم شدی درویش او

                                      لیک چون در عشق دعوی دار بود

                                      سربریدن سازدش نهمار زود

                                      هرکه در هجرم سر سر دارد او

                                      مدعیست دامن‌تر دارد او

                                      این بدان گفتم که تا هر بی‌فروغ

                                      کم زند در عشق ما لاف دروغ
                                      این شعر زیبا از منطق طیر عطار هست در قسمت عذر آوردن مرغان
                                      خیلی چیزا تو دنیا گفتنی نیست
                                      چشم ها زبانی دارند که خیلی از آدما دنبال این هستن که با زبون اونو بفهمن
                                      هنوزم یه تارِ موتوُ به دنیا نمیدم●♪♫
                                      همین دیشب بازم خوابتو دیدم ●♪♫

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      13
                                      • revivalR آفلاین
                                        revivalR آفلاین
                                        revival
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #559

                                        ۲۰۱۶۰۹۲۰_۱۴۲۷۰۲.jpg

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        11
                                        • aslan oktayA آفلاین
                                          aslan oktayA آفلاین
                                          aslan oktay
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #560

                                          متن جایگزین

                                          زندگی مثل سیگاره
                                          اگه مبتدی باشی تا بیای بفهمی که تو رو گرفته یا نه
                                          میبینی تموم شد
                                          زندگی مثل ماری جواناست همش میکشی که فاز بگیری که نمیفهمی و کلا قاطی میکنی چون زیادی زدی دادا
                                          تو زندگی اگه بخوای حسش کنی و فازش رو بگیری باید به یه چیزی مقید باشی باید به یه چیزی متعهد باشی
                                          عشق
                                          ازدواج
                                          درس
                                          خانواده
                                          یا هر چی
                                          زندگی مثل قماره
                                          تا میخوای باخت ها رو جبران کنی بیشتر میبازی
                                          و یک لحظه به خودت میای که دیگه چیزی نداری از دست بدی
                                          زندگی مجموعه ای از ثانیه هاست
                                          تو زندگی باید یه روزی بشینی و ثانیه ها رو بگذاری رد بشن
                                          بری تو فکر و ببینی چی برات مهمه؟
                                          پول؟
                                          وقتی پول برات مهمه نباید کاری رو مفت کنی
                                          وقتی عشق برات مهمه نباید خرجش کنی
                                          و وقتی خانواده برات همه نباید کاری کنه که ...
                                          پ.ن:زندگی کوتاهه ولی میشه کوتاه ترش کرد...

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          12
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 26
                                          • 27
                                          • 28
                                          • 29
                                          • 30
                                          • 83
                                          • 84
                                          • درون آمدن

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع