-
نوشتهشده در ۳۱ تیر ۱۳۹۸، ۷:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79 یک روز ب شیداییی در زلف تو اویزم
خود را اشفته فرو ریزم با خاک دراویزم.. -
نوشتهشده در ۳۱ تیر ۱۳۹۸، ۷:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Fre-que-nce مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در اب
در دلم هستی و بین منو تو فاصله هاست -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۵:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@نازی-79 تا ت نگاه میکنی کار من اه کردن است
ای بفدای چشم ت این چ نگاه کردن است -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۶:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تنــم از واسـطه دوری دلـبر بگــداخت
جانم از آتش هجر رخ جانانه بسوخت
@Fre-que-nce -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۷:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Saahaar ت ب من خندیدی و ندانستی من
ب چ دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید سیب را دست ت دید.... -
@Saahaar ت ب من خندیدی و ندانستی من
ب چ دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید سیب را دست ت دید....نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۷:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهدیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
@Fre-que-nce -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۷:۴۷ آخرین ویرایش توسط Dr.agon انجام شده
@Saahaar دیشب همین موقع ت پیش من بودی
باور نمیکردم ک پیش من بودی -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۷:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Fre-que-nce یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Fre-que-nce تو نیکی میکن و در دجله انداز
کلبه احزان شود روزی گلستان -
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
@Fre-que-nce -
تو کمان کشیده و در کمین که زنی به تیرم و من غمین
همه غمم بود از همین که خدا نکرده خطا کنی
@Fre-que-nceنوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Saahaar یک نفر آمد صدایم کرد و رفت / در قفس بودم، رهایم کرد و رفت
-
19735 نمی دانم چه می خواهم بگویم / زبانم در دهان باز بسته ست
ز کار هر که يک مشکل گشايي / به خود صد مشکل آسان کرده باشي
نوشتهشده در ۱ مرداد ۱۳۹۸، ۸:۱۱ آخرین ویرایش توسط 19735 انجام شده@Fre-que-nce یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
در ففس بودم رهایم کرد و رفت -
Mahdi2001 روز ها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
پ.ن. دیگه کسی شعر جواب رو نگفتم منم به خودم جواب دادم -
@Saahaar نمیدانم که رازم با که واجم
غم و سوز وگدازم با که واجم
چه واجم هر که ذونه میکره فاش
دگر راز و نیازم با که واجم