Your browser does not seem to support JavaScript. As a result, your viewing experience will be diminished, and you have been placed in read-only mode.
Please download a browser that supports JavaScript, or enable it if it's disabled (i.e. NoScript).
mrf از دریا نترسانم که من در قلب تو جان میدهم دریا بشی زیبای من غرق نگاهت میشوم
@آوانـــسیان مژه سیاهت ار کرد بخون ما اشارت زفریب او بیندیش و غلط مکن نگارا:))
mrf ابریق می مرا شکستی ربی بر من در عیش را ببستی ربی
reza.a یاد باد آنکه در صفحه ی شطرنج دلت شاه غم بودم و با کیش رخت مات شدم
sandiiii مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست
saraa.66 تا یار مرا ربوده از هستی خویش واقف نیم از بلندی و پستی خویش
mrf شنیدم سخنی خوش که پیر کنعان گفت فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت
saraa.66 تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
reza.a تو جان نخواهی جان دهی هر درد را درمان دهی مرهم نجویی زخم را خود زخم را دارو شوی ...
sandiiii یا رب سببی ساز که یارم به سلامت باز آید و برهاندم از بند ملامت
saraa.66 تا گشودم نامه اش را سوختم در انتظار کاش قاصد میگشود این نامه سر بسته را
sandiiii اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد
@Raha-T99 دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
sandiiii قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش که درین خیل حصاری بسواری گیرند
@Raha-T99 در میخانه که باز است چرا حافظ گفت دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ؟
sandiiii در بن این پرده ی نیلوفری کیست کند با چو منی همسری #نیما
reza.a یكی دو فصل گذشت از درو ، ولی چه كنم كه باز خوشه ی دلتنگیم دروده نشد
sandiiii دوست دارد یار این آشفتگی کوشش بیهوده به از خفتگی
saraa.66 یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری که مرا یاد کند فروغ فرخزاد
sandiiii داده چشمان تو در کشتن من دست بهم فتنه برخاست چو بنشست دو بد مست بهم