شعردانه
*پادکستجات*
-
بدون شک یکی از بهترین پادکستایی که شنیدم...
دانلود
%(#67a648)[انگار یه کامیون توو دل شب نور بالا سپر به سپر ماشینت بیاد! اینجوری!! به زوووور چشامو باز کردم دیدم صبحه!:)]
%(#67a648)[پاشدم رفتم رو به آئینه اما...!]
%(#96eb6c)[نبودم:)]
%(#67a648)[بودم...اما!]
%(#96eb6c)[نبودنم غلیظ بود]
%(#67a648)[گفتم اسممو صدا کنم ببینم کجا رفتم شاید پیدا شد من!!!!:)]
%(#67a648)[اسمم؟!]
%(#67a648)[یادم رفته بود...]
%(#67a648)[کاش بود.]
%(#67a648)[اسمم ،] %(#96eb6c)[صداش :)]
سرتُ بذار روو دستت گوش کن:)
رفتن که به این سادگیا نیست!
-
رادیو چهرازی
اپیزود 5
دانلود
یادته بهت گفتم زن اگه قلابی باشه از مَردم بدتره؟
زدی توو گوشم:))
عجب خری بودی دیوونه!
زدی دیگه پکر شدم نگفتم یعنی تو قلّابی نیستی:)
میخوام بات بشینم توو اتوبوس تا شمال حرف نزنم.
جومه شب زود بخواب صب شنبه بیدارت کنم آفتاب نزده سوار شیم بریم:))
اینا همه قلابین دیوونه ایشونم قلابیه میخوام ببرمت نکنه توام عین اینا قلابی شی دیوونه!
سه تا میزنم به در باز دستمو نذاری لای درا:)
باز لقد نزنم به درا:))
درا درا که در دل خسته توان در آید باز
این دفعه دیگه وا کن بیا سوار اتوبوس بشیم روو شیشه دون دون بزنه شمال پیاده شیم:)
سردرگمی قشنگی داره...
یه گیجیِ دلپذیر
%(#77ff00)[عاشقیم صدا ناخون میده روو تخته سیاه:)] -
%(#33782e)[آدم ها]
%(#05590d)[آرام آرام پیر نمی شوند:)]
%(#187021)[آدم ها در یک لحظه با یک تلفن:) با یک جمله:) با یک نگــــــــــــــــــــاه:))]
%(#378a3f)[با یک نیامدن:) با یک اتفاق:) با یک دیر رسیدن:)! با یک "باید برویم":)! و یا یک "تمام کنیم":)!]
%(#436346)[پیر می شوند. :)]
%(#d9ff00)[آدم هارا آدم ها پیر میکنند:)]
-
دوتا پادکست خوب از یه نفر (علی بندری)
اولی چنل بی( یا کانال بی): توش داستان های وافقی و بلند تعریف میکنه که هم حال خوب کنه هم اوقات فراقت پر کن و البته کنارش کلی اموزنده است!:
https://channelbpodcast.com/
دومیش هم بی پلاس: که خلاصه کتاب تعریف می کنن توش :
https://bpluspodcast.com/
گوش کنید!
نظرتون هم بگید!! -
%(#2878a6)[دیشب ماه نبود تو آسمون این ستاره ها هم یه عالمه فرصت پیدا کرده بودن اساسی خودی نشون بدن]
%(#2878a6)[منم پنجره رو باز کرده بودم]
%(#2878a6)[همین جوری خیره مونده بودم]
%(#82b6d4)[به ستاره هایی که یه عالمه سال نوری با من فاصله داشتن:)]
%(#1d6f9e)[خب هوا سرد بود...]
%(#1d6f9e)[با این حال خواب اومد منو برد.]
%(#1d6f9e)[صب بیدار شدم]
%(#1d6f9e)[هه]
%(#1d6f9e)[دیدم صدام در نمیاد.]
%(#1d6f9e)[جالبه ها]
%(#74b1d4)[هر چیز دوست داشتنی عی توی این دنیا یه عوارضی داره... : )]
%(#2279ab)[دوست داشتن آدما یه جور]
%(#2279ab)[کتاب]
%(#2279ab)[فیلم]
%(#2279ab)[موسیقی]
%(#2279ab)[حتا دوست داشتن ستاره ها و دیدنشونم اینجوری:)]
%(#2279ab)[باز این گلو درد و سرما خوردگیو میشه تحمل کرد]
%(#2279ab)[اما امان از این جمعه ها... : )]
رادیو هیچ
{اپیزود2} -
%(#4a48b0)[این فقط شب بوها نیستن که منتظر میشینن شب بشه توو هر گوشه و کنار خونه پر بشه از بوی اونا]:)
%(#6563eb)[گلای خشک شده ی توی کمد]
%(#1815d4)[لباسی که می گفت اونو میپوشی بهت میاد]
%(#090863)[دست خطش روی کارت پستال]
%(#45446b)[یادگاریا]
%(#8c8ae6)[حتی دستام بعد از بارها و بارها شسته شدن]
%(#e38ae6)[شب که میشه]
%(#e150e6)[شب بوی خاطره میشن]:)
%(#902b94)[یه بوی غلیظی که شب بو هام جلوش کم میارن و فقط توی خونه نیست]:)
%(#613163)[هر جـــا باشم]
%(#b900bf)[توی اتوبوس زیر زمین توی مترو توی ترافیک خیابون]
%(#d385d6)[حتی توی هواپیما وسط اسمون دور تا دورمو میگیره]
%(#582e59)[شب اینجوریه دیگه]:)
%(#f065f5)[انگار روح میده به همه چی]
%(#563257)[شاید بگید دیوونم امـــا ... حتی روح میده به جای خالیت و من حس میکنم اینجایی]
.
.
.
دلم تنگه لاکردار.... 
رادیو هیچ
-
اقا سلام
من عاشق صدای دلبر که جان فرسود از او شدم،
میخام بگم این ادم دیوونه نیس اگر هم هست من عاشق دیوونگی هاشم(:پاییز همش شبه دیگ
️پاییز همه‌ش شبه دیگه. نصف روز غروبه. می گم: آقا ما دو سّاعت شب بسّ‌مونه، زیادم هست. می خوایم زودتر بیدار شیم تموم شه. یه چراغی می ذاریم اون گوشه تاریک روشن می شینیم ستاره می شمریم تا سحر چه زاید باز. می گه چایی از دهن افتاد. جمشید اگه پاییز این قدی که تو می گی خوبه، چرا ما هر سال روز اول پاییز دل‌مون خالی می شه؟
-
سلام
یارو دکتر خوش تیپه گفته به هرکی میرسم نگم سلام
ولی من میگم به شما
شما که هر کی نیستی ، سلام
جات خالی
پری شب باد زد برگِ درخت پیر رو ریخت تو حیاط آسایشگاه
یهو دیدم همه جا شد برگای چروکِ زرد و نارنجی ، خسته یِ خسته
گفته بودم برات؟ این روزا خوبم !
ینی از وختی فراموشت کردم خوبم
صب تا شب به دیوار نگاه میکنم
به همه چی فکر میکنم غیرِ تو
شبام قرصای آبیمو میخورم، خوابم نمیبره
راه میرم تو حیاط ، با دوتا مورچه رفیق شدیم
تا صبح با هم میگردیم دوره حوض خالی
ساکت .. ساکت..
حوض خالی عینِ قبره
آدم دوس داره بره بخوابه توش
ولی یادمون میاد هیشکی نیس بالا قبرمون گل بذاره
میگم ولش کن نصفه شبی!
چهار شب پیش رفتیم با پرستار قشنگه حرف زدیم، نمره خونه شمارو دادیم گرفت
یه دلِ سیر صداتو گوش کردیم
صدات رو پیغام گیر عینِ قدیما مهربونه
همونجوری که میگفتی انقد منو نخندون دیوون ، یادته؟
یادت رفته از بس نبودی
عکساتو دیدم دلبر ، با یارو جدیدِ
تو سفید پوشیده بودی ، اون سیاه
چه بهم میاین!
چقدم قشنگ خندیده بودی براش
یجوری نگاش کرده بودی که انگار اون تو باشه و تو من
این نامه آخرمِ واس تو
توام دیگه نترس
من نمیام داد بزنم سرت
نمیامم دورت بگردم
نمیام اونقد بخندونمت که ضعف کنی
نمیام بشینم بغل دستت تو ماشین سر هر پیچ ماچت کنم
نمیام برات شعر بخونم شبا
نمیام اونقد بگم میشه دلبرانه بنگری ، که کلافه شی
نمیام بمونم کنار تو شب تا صبح نگات کنم وقتی خوابی بس که ماهی
نه ، میرم گم و گور میشم
جدیدیه از من بهترِ
میدونم ، دیدم تو عکسا
ببخش اگه نبودم اونی که میخواسی
دوس داشتم باشم بلد نبودم
توام دیگه فکر من نباش
خیال کن دیوونه یه شب خوابید تو حوض خالی
مورچه ها خاک ریختن روش، کلاغ واسش مرثیه خوند
برف اومد
همه یادشون رفته منو
توام بخند و بگذر و فراموش کن که دنیا محلِ گذره
حالا که تموم شده بذا این خط آخر نامه بگم برات
می ارزید ،..
اون روزا به این شبا می ارزید
گفتم که بدونی پشیمون نیستم
فقط دیگه نیستم ، خستم
میخوام چهارتا پاییز بخوابم
همه میگن آبروم رفته
منم میخندم و میگم همینه آبرو
خدافظ...️ -
همه ی این قصه ای که گفتم برای این بود که باهات راحت باشم و بتونم حرفامو باهات بزنم،
حالا دیگه تو میدونی
دلم میخواد برای ما، اینکه قبول کنیم همراه و همدل و هم سفر‌ِ هم باشیم رسیدن نیست:) راه افتادنهبرای ما هندسه ی محرمانه ی هم نفس شدن با هم رسیدن نیست، شناختنه...
حالا که با پیچ و خم دستای هم اشناییم،
حالا که هندسه ی اقلیدوسی مسطح پوستامون جواب همدیگس،
حالا که خیرم به کره ی چشمات و گرمم تو قطر ظریف انگشتات،
میخوام بدونی زاویه مکمل منیمیخوام بگم زاویه مرکزی که راستش قلب توعه و هر ضلعش شعاعی از قلب منه اسمش هندسه ی محرمانه ی ماست
حالا که دلم ضعف میره با دیدن وتر قامتت 
خوشحالم که ما هدفایی داریم که می دونیم فقط با هم می تونیم به دستشون بیاریم:)
وگرنه چیزایی که تنهایی میشه بهش رسید که باهم بودن نمیخواد
میخواد؟:)پس، بیا نزدیکتر
تا مثلث بینی هامون بچسبن به هم بعد نیمساز هر زاویه ی داخلی ضلع مقابل خودشو به نسبت اضلاعش تقسیم کنه
تا بهت با شعر شاملو بگم :
در فراسوی مرز های تنم تورا دوست می دارم:)
دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
دانش-آموزان-آلاء
فارغ-التحصیلان-آلاءارزششو داره که گوشش کنین:)
-
تو چه میدانی؟!
#مهران دوستی
# -
تو چه میدانی؟!
#مهران دوستی
#marzyeh78 در *پادکستجات* گفته است:
تو چه میدانی؟!
#مهران دوستی
#تو چه میدانی، این دل که پشت پیراهنی از گل سرخ پنهان است، چقـــدر دلتنگ توست
تو چه میدانی ؟! این چشمها چقدر عطر نفسهایت را دنبال میکند...
آه! خدا چقدر مهربان است
غروب که میشود فانوس ماه را روشن می کند.
تو نمیدانی که روزگار چقدر کوتاه است
و چراغهای خوشبختیِ ما دیری نمی پاید
تو چه میدانی ؟!آه ه ه
به چشمهای من نگاه کن ، رد باران بهار را در آن میبینی ؟
نه ، رد برگ زرد پائیزبا کدام خاطره زندگی میکنی ؟
هر روز صبح به کدام گلدان آب میدهی ؟از کدام خیابان می گذری
حال خودت را از کدام آیینه می پرسی ؟
جامه رستگاریت را در کدام چشمه می شویی ؟
به چشمهای من نگاه کنای کاش ای کاش ، به خوابم بیایی ، ای کاش صدایم کنی
باور کن !!!
باور کن ، چشمهای تو را دوست دارم -
#رادیو فصل سفید
زمستان بعد از تو -
نام مجموعه: #سیزده_۴۴
قسمت اول
نویسنده: محمد دشتی
گوینده: محمود سرمدی
ضبط: استودیو دیروژاينجا آدم ها راه می‌روند تا به آينده برسند و آيندگان ايستاده‌اند تا به گذشته برگردند
ما از كدام خيابان گذر كرديم كه هيچ راه درستی پيش رويمان قرار نگرفت؟
ما كدام راه را اشتباه رفتيم كه تمام زندگی‌مان به بن بست ختم شد؟
اسماعيل ما ديوانگانی بوديم كه تمام زندگی را به سخره گرفتيم
ما عاشقانی بوديم كه هيچگاه معشوقی نداشتيم
اسماعيل چقدر دلم برای آن روز ها تنگ شده است
ما كشتگانی بوديم كه هيچگاه برای زنده ماندنمان تلاش نكرديم
آن روز ها در خيابان فرانسه عاشقی می‌كرديم و مسافران اشتباه آمده به ايران را تماشا می‌كرديم
و حسرت می‌خورديم كه چقدر فرانسه‌ی ما از پاریس آن ها دور است...
اسماعيل چقدر از خودمان دور شديم
چقدر افكارمان ما را تنهاتر كرد،چقدر بغض شديم و گریه نشديماطلاعات این قسمت:
The white buffalo and the forest
Fardin khalatbari-che
Her Soundtrack - We’re All Leavingمخلص همگی
محمود سرمدی
هفتم اسفند ماه ۱۳۹۸دلم میخاد باهاتون به اشتراک بزارمش:)
از اون شنیدنی ها
از اون خفن ها:)
محمودجان سرمدی تو چرا انقد دیوونه ای؟:)
چرا انقد خفنی:)- این واسه توعه dlrm اسماعیلِ من:) ️
- این واسه توعه dlrm اسماعیلِ من:)
-
-
یادمه اون شب که داشتیم با هم تصویری حرف میزدیم ،یه لنگری چیزی روی کابلای اینترنت تو فلان دریا افتاده بود یا دوباره یه داستان جدیدی به داستانای این سرزمین اضافه شده بود .... نمیدونم ! اما اینترنت حسابی بازیش گرفته بود بعد درست همون موقعی که داشت منو از اون طرف دوربین می بوسید،یهو اینترنت قط شد و تصویر لحظه ی بوسیدنش ثابت موند:)
تا حالا اینقدر زمان نداشتم که به لباش خیره شم
هیچ فکر نمیکردم حتی بشه یه روزی بهش بگم : لباتُ توو حالت بوسیدن نگه دار میخوام یه دل سیر نگا کنم
کی فکرشُ میکرد که قطعی ِ اینترنت اینقــــدر بتونه لذت بخش باشه؟!
میدونی؟
توی زندگی اونقدر یه چیزایی تند و سریعِ مث فلاشِ دوربین که هیچ وقت به چشم نمیاد !
نمیدونم چند نفر توی دنیا به تصویر لحظه ی فرورفتن دستی توی موهاشون...، شکل لبخند عزیزی موقع بدرقشون تازه اون موقع که پشتشون به اونه یا صورت ماه کسی که داره بهشون از راه دور فکر میکنه یا به تصویر خودشون از نگاه یه نفر از طبقه ی نمیدونم چندمه فلان آپارتمان یا پشت شیشه های ساندویچ فروشی فکر میکنن
اصلا کی اهمیت میده وقتی داره بوسیده میشه و شکل لبایی که بهش نزدیک میشه دیگه توو میدان دیدش نیست چه شکلیه؟! :))
کی اهمیت میده که همچی در جزیی ترین حالتش چطور اتفاق میوفته؟! :))
اگه از من بپرسی که : فکر میکنی چرا دنیا پر از آدمای بدون عشق شده؟
میام یه دستمُ میذارم روی شونه ی سمت راستت
یه دستمو میذارم روی شونه ی سمت چپت
توی چشمات خیره میشم و بهت میگم :
عشق ، آدمه قدر شناس میخواد:) و آدما ، بدون دقت به جزییات همدیگه ،هیچ وقت و هیچ وقت نمیتونن قدر همدیگه رو بدونن:)
-
کِی میاد؟! کِی میاد؟! نکنه نیاد !!!
میگه : کی؟
میگم : همونی که وقتی میخنده چشاشم میخنده ! دستاش بو نعناع میده ! اسممونو صدا میکنه میم میذاره آخرش !
کفری نمیشه...آرومه !!
نگامیکنه از بالای عینک ، میگه :
بیاد قول میدی قرصاتُ بخوری؟!قول میدی نری لبِ پشت بوم وایستی؟!
میگم : قول میدم .
ولی دکتر من گنجیشکم آخه باید برم وایسم لبه ی پشت بوم پرواز یادم نره...اگه یادم بره چجوری یه روز بعد اذان صب پر بکشم برم قایم شم گوشه ی اتاقش که منُ پیدا کنه ذوق کنه؟! اگه نخندونمش چی؟اگه مارو نخواد چی...؟دکتر نکنه یادش رفته باشه مارُ...نکنه نیاد...نکنه ملاقاتی نداشته باشیم هی پیر بشیم...نگا...سفیدامون زیاد تر شده از سیاهامون.....!موهامو میگم !
دکتر مگه نگفتی عید بشه میاد ! عید شد... نیومدکه.
عید همون روزیه که بیاد !!!! بیاد نگامون کنه بگه دیوونه...خوبی؟:)
خوب بشیم از پرسیدنش:) از صداش از ریخت ماهش وقتی حوصله نداره ولی به رومون نمیاره...
دکتر عینکشُ برمیداره تلفن میگیره دستش شماره پرستاری رو میگیره
اون ور خط خانوم پرستار بد اخلاقس حتما !!! بااون دستای سفتش ! زن مگه دستاش سفت میشه آخه؟!کو دستای نرمت؟!
دکتر صداش غم داره...دلش سوخته برام ... دیوونس
میگه : بیاین ببرینش حالش خوب نیست.
چند دقیقه دیگه میان میبرنم باز از نو میان میبرنم سرمو برق میذارن قرصامُ دوبرابر میکنن دستامو میبندن به تخت که نکنم موهامو دونه دونه...هواخوریمُ قطع میکنه دکتر میگه افتاب براش خوب نیست...میان منُ میبرن میندازن گوشه ی اتاق سفید اونجا که پنجره نداره و همچیش سفیده...
آأم همش خوابش میاد...
میان میبرنم اما من که نمیرم باهاشون....:)
بدنمُ میدم ببرن خودم گُنجیشک میشم ، پا میشم میام میشینم رو شاخه ی درخت جلوی پنجره ی اتاقت:)
اونقدر میشینم که دلت یروز گُنجیشک بخواد... : )
.
.
.
من از غمِ این پادکستِ فاطمه چی بگم؟!
خانوم
یاورِ تنهاییا...بی کسیا... ساکتیا...
