هرچی تودلته بریز بیرون7

[پایان]

بی‌انفعالی از ما ناموس آبرو برد
تا جبهه بی‌عرق شد شستیم از حیادست:)

یاران هزار دعوی از لاف پیش بردند
از اتفاق با لب طرح است در صدا دست

گردون ناپشیمان مغلوب هیچکس نیست
سودن مگر بیازد بر دست آسیا دست

ای صحبت ازدل تنگ تهمت نصیب شبنم:(
این عقده گرگشودی تا آسمان گشا دست

چاک لباس مجنون خط می‌کشد به صحرا
اینجا هزار دامن خفته‌ست جیب تا دست

تغییر رنگ فطرت بی‌ننگ سیلیی نیست!!!!!!!!!!!!!:)
روز سیاه دارد درکسوت حنا دست!!!!!!!!!!!!!

حیف است سعی همت خفت‌کش‌ گل و مل
بایدکشید از این باغ‌، یا دامن تو، یا، دست

کاملشو بخونید

[amirh_hmyf]

میان مـن و تـو فاصله یک باران ست
و خیالت کـه مرا از پنجره میگیرد
و می‌برد قدم زنان تا عشق
می‌رسم بـه تـو با تن پوشی از آغوش
و دست هایي پر از طراوت نخستین درود
گل سرخی کـه گلبرگ گلبرگ
در صدای عطرها هجا می‌کند تـو را
میان مـن و تـو فاصله یک باران ست.
.

[sandiiii]

ن‍ـاز مکن، ک‍ـه می کند جان من آرزوی تو..♡

[sandiiii]

بعضی ها هم هستند
که به نظر می رسد فراموش شان کردیم
اما وقتی حرفشان به میان می آید
دیگر نمی توانیم لبخند بزنیم..!
#نزار قبانی

[sandiiii]

به چه می اندیشی؟
نگرانی بیجاست
عشق اینجا و خدا هم اینجاست..
لحظه ها را دریاب..!
#سهراب

[خانوم]

چَشم تو خواب می‌رود️

یا که «تو» ناز می‌کنی...؟️

#مولانا

[sandiiii]

سحرم،
روی چو ماهت
شب من،
زلف سیاهت..

@Saahaar

[sandiiii]

تو
به هر جا که
فرود آمدی و خیمه زدی
کس دیگر نتواند
که بگیرد جایت..

گونش

[Erfan...11]

بری که برنگردی ای عشق...
تو با دنیا چه کردی ای عشق...

[sandiiii]

با دل‍آرامی م‍ـرا خاطر خوش است
کز دل‍ـم یک باره برد آرام را..

dlrm

[sandiiii]

ش‍ـاه نشینِ چ‍ـشم من تکیه گه خیال توست..

خانوم

[خانوم]

چه خیال می‌توان بست و کدام خواب نوشین️

به از این در تماشا که به روی من گشادی️

sandiiii

[najafiali78]

از بس که تندخویی، با آن که بی گناهم
پیشت در اضطرابم، بیش از گنهکاران

[najafiali78]

بکشان به عاشقانم که کشی به جرم عشقم

مگرم نه وعده دادی که کشی و بر سر آیی

.
شهریارمون

[reza_1379]

چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشد
من همانم که پسندید و پسندیده نشد

[dlrm]

بسیار می‌گفتم که دل با کس نپیوندم ولی
دیدار خوبان اختیار از دست دانا می‌برد:)

• سعدی

sandiiii

[dlrm]

---

---

تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا
تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا

---

---

• مولانا

[reza_1379]

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه افاق به دلتنگی من نیست

[miss.besharati]

%(#df40f7)[دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت]
%(#df40f7)[تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت]

%(#df40f7)[جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش]
%(#df40f7)[گر در آیینه ببینی برود دل ز برت]

%(#df40f7)[جای خنده‌ست سخن گفتن شیرین پیشت]
%(#df40f7)[کآب شیرین چو بخندی برود از شکرت]

%(#df40f7)[راه آه سحر از شوق نمی‌یارم داد]
%(#df40f7)[تا نباید که بشوراند خواب سحرت]

%(#00caf7)[#سعدی]

[miss.besharati]

%(#0044ff)[گفتی]
%(#0044ff)[نظر ]
%(#0044ff)[خطاست...]
%(#0044ff)[تو دل میبری رواست؟]
%(#6a00ff)[#سعدی]