هرچی تودلته بریز بیرون7

[mriaw]

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یه بارم اومدم به ماه تولدم افتخار کنم
نوشتم:
ما آذریا خیلی خاصیم

طرف اومد زیرش نوشت :
یاشاسین آذربایجان

[mriaw]

خیلی دلم میخواد وقتی یه نفر بهم بگه : با صندلی و قسطنطنیه و مجید اخشابی یه جمله بساز!
بهش بگم: «خودت با صندلی و قسطنطنیه و مجید اخشابی یه جمله بساز!»

چیه؟ جمله ی امریه دیگه!

[sandiiii]

رفتم مغازه که دوغ گازدار و شارژ همراه اول بخرم
یهمر قاطی کردم گفتم:
دوغ همراه اول و شارژ گازدار

[sandiiii]

مامانم امروز ترشی مخلوط درست کرد
به غیر از دمپایی حموم و کت و شلوار بابام
بقیه چیزا رو ساطوری کرد ریخت توش

[sandiiii]

کتلت یه اخلاقی زشتی که داره
اکه صدتا هم درست کنن
آخرش به هرکسی سه تا میرسه

[Erfan...11]

[mriaw]

فرق کنکوریا تجربی و ریاضی فقط اونجاش که 10روز مونده تا کنکور
تجربیه داره فکر میکنه تالاموس گوسفند درمجاورت بطن سوم قرارداره یا در سطح پشتی مجرای سیلویوس :|
اونوقت ریاضیه داره فکر میکنه یودا تو جنگ ستارگان چرا یه جا 3 تا انگشت داره یه جا 4 تا :|

[mriaw]

یه زمانی انقدر بیکار بودم که تو بازی GTA پشت چراغ قرمز وایمیسادم :|

[Rosa]

دو نفر وقتی می‌خوان سورپرایزم کنن تنم به‌لرزه میفته:
۱. بابام
۲. آذری جهرمی

[Erfan...11]

ﺩﻭ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ...
ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﻤﻢ ﺑﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﺜﻼ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺭﺱ ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ!
ﺍﻻﻥ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﺭﺱ ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ ﺩﯾﮕﻪ !!!

ﻣﯿﮕﻪ :ﺑﯿﺎ ﮐﺘﺎﺑﺘﻢ ﺑﺒﺮ
ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ بشی

[mriaw]

‏عکس سونوگرافیِ خواهر حامله‌م رو که
جنینِ کوچک توش دیده میشه گذاشتم برای پروفایل گروه خونواده‌مون
بابام اومده بهم مسیج داده عکسو بردار درست نیس آدم عکس رحم خواهرشو بذاره :|

[mriaw]

وقتی دوست پسرتون داره از شرایط بد اقتصادی میگه
بگید حالا باز من یه شوهر پولدار پیدا میکنم میرم تو میخوای چه خاکی تو سرت بریزی؟ :|

[mriaw]

‏با داداشم یه جا دعوامون شد 10 نفره ریختند سرمون وسطش دیدم
داداشم هم با اونا داره منو میزنه گفتم چته دادا؟
گفت اینجوری از یه خانواده 2 نفر کتک نمیخورن :|

[mriaw]

‏وقتی استوری میکنید
سرماخوردگی خر است
ویروسها با مشت میکوبن رو میز میگن
ما یه لحظه هم جایی که
بهمون توهین بشه نمیمونیم ...!

[mriaw]

امکان داره صبح از خواب بیدار بشی
ببینی دوست دخترت باهات قهره!
میپرسی چرا چیزی نمیگی
بعد متوجه میشی
دیشب یه خوابی دیده که تو توش مقصر بودی :|

[mriaw]

حس می‌کنم یه روز حرف «ث» یه چیز خیلی عجیب دیده و
شوکه شده و گفته «حاجی نقطه‌هام ریخت».
از اون روز به بعد حرف «پ» به وجود اومده :|

[mrn 1781]

باباهه به پسر شيطونش میگه: امروز یه مهمون میاد خونمون، که بچش یه گوش نداره , حواست باشه, نری هی بگی این بچه چرا گوش نداره , آبرو ریزی کنی.

مهمون میاد, بچه شيطونه هی نگاه میکنه به این بچه بی گوش و میگه: شما باید به بچتون زیاد آب هویچ بدین بخوره, مهمون میگه چرا عزیزم , میگه: آخه اگه چشماش ضعیف بشه, واسه عینکش باید داربست بزنید

[mrn 1781]

این پست پاک شده!

[mrn 1781]

وقتی شب امتحان وضو میگیرید نماز بخونید

خدا میزنه رو شونه جبرئیل میگه بلند شو یه کاری کن از اون جاهایی که نخونده بیشتر بیاد تو امتحان

[mrn 1781]

تنها دلیل درس نخوندن من اینه که هر وقت به ساعت نگاه میکنم رُند نیست و صبر میکنم تا رند بشه بعد یادم میره دوباره صبر میکنم تا رند بشه و این چرخه تا سر جلسه امتحان ادامه داره ‍