-
نوشتهشده در ۱۹ آذر ۱۳۹۸، ۱۷:۴۹ آخرین ویرایش توسط amirh_hmyf انجام شده
مداد رنگی
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند -
مداد رنگی
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند@amirhossein-hf
دی بمرد و من بمردم از غمش
شد جهان بر من سیاه از ماتمش -
نوشتهشده در ۱۹ آذر ۱۳۹۸، ۱۷:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مداد رنگی
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بيرون کند -
مداد رنگی
شکر نعمت نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بيرون کند@amirhossein-hf دیده ایی اهل طمع به نعمت دنیا
پر نشود هم چنان که چاه به شبنم -
@m-bahrami1378
مپندار که می رود یادت از یادم
یادت در یادم جاودانست -
نوشتهشده در ۱۹ آذر ۱۳۹۸، ۲۱:۴۵ آخرین ویرایش توسط sandiiii انجام شده
@m-bahrami1378 از عشق من به هر سو در شهر، گفتگويي ست
من عاشق تو هستم، اين گفتگو ندارد
شهريار -
@m-bahrami1378 از عشق من به هر سو در شهر، گفتگويي ست
من عاشق تو هستم، اين گفتگو ندارد
شهريار -
نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
lnz
دلي كز معرفت نور و صفا ديد
به هر چيزي كه ديد اول خدا ديد -
lnz
دلي كز معرفت نور و صفا ديد
به هر چيزي كه ديد اول خدا ديدنوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amirhossein-hf
دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه توفرمایی -
نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
lnz
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست -
lnz
یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشستنوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amirhossein-hf
تا یار مرا ربوده از هستی خویش
واقف نیم از بلندی و پستی خویش -
نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
lnz
شدم از ياد تو چون قصه فراموش ترين
اي دل از وسوسه ي زلف تو مغشوش ترين -
lnz
شدم از ياد تو چون قصه فراموش ترين
اي دل از وسوسه ي زلف تو مغشوش تريننوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amirhossein-hf
نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد
ما همانیم اگر یار همانست که بود -
نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
lnz
در دیاری که در او نیست کس یار کسی
کاش یا رب که نیوفتد کار کسی به کسی -
lnz
در دیاری که در او نیست کس یار کسی
کاش یا رب که نیوفتد کار کسی به کسینوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amirhossein-hf
یا رب به کمند عشق پا بستم کن
از دامن غیر خود تهی دستم کن -
نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
lnz
نشسته ام به در نگاه میکنم
در که آه میکشد... -
lnz
نشسته ام به در نگاه میکنم
در که آه میکشد...نوشتهشده در ۲۱ آذر ۱۳۹۸، ۱۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@amirhossein-hf
دردا که در این بادیه بسیار دویدیم
در خود برسیدیم وبه جایی نرسیدیم