-
در دیاری که دراو نیست کس یار کسی
کاش یارب که نیوفتد کار کسی به کسی -
@amirhossein-hf یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان مارا بس -
@amirhossein-hf
در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را -
@amirhossein-hf
در این دریا چه می جویند ماهی های سرگردان؟
مرا آزاد می خواهی؟! به تُنگ خویش برگردان -
@amirhossein-hf
یک قطره که با موج کسی پا نشدم
گم بودمو هیچ وقت پیدا نشدم -
ما را همه شب نمیبرد خواب
ای خفته ی روزگار دریاب -
این پست پاک شده!
-
@amirhossein-hf
می توانی تو به من زندگانی بخشی
یا بگیری از من آنچه را می بخشی -
نذر کردم گر از این غم به در آیم روزی
تا در میکده شادان و غزلخوان بروم -
@amirhossein-hf
مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد -
دل پیش کسی باشد و وصلش نتوانی
لعنت به من و زندگی و عشق و جوانی