-
@Saahaar
کارتون دارم -
ولی تا این حد سرماخوردگی خیلی ناعادلانه است
-
@ROYA78 در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
@reza-a
هوا فوق العاده سرده
ما میلرزیم شما زیر کولری؟
-
یه سلامی هم بکنیم به اون 29 تا مهمان آنلاینی که دم در وایسادن
-
Fatemeh mb77
بفرمایید -
بچه ها اگه درباره کنکور نظام جدید یا قدیم دادن
صحبت شده لینکش رو برام بفرستید
تشکر
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلا
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@همیار
@حامیان-آلاء-مشاور -
مانتویی خریدم که مجبورم نشم حراستو به پام ک کجاست
-
#بخونید
_چقدر کم حرف شدی
+حوصله ندارم
_شایدم حرفات رو جای دیگه زدی، واسه کسی دیگه
+بعد از این همه مدت همدیگه رو ندیدیم که این حرفارو بزنیم
_واسه تو بعد از این همه مدته، من احمق هر روز میایستم کنج دیوارو رفت و آمدت رو نگاه میکنم
+اصلا عوض نشدی.هنوز همون پسر بی منطق ترم یکی
_آره خب عوض شدن تخصص تو بود.یکدفعه عوض شدن، اونم با منطق با دلیل با حرف با دروغ
_مشکلت اینه نمیخوای فراموش کنی
+نه.مشکلم اینه باور کردم.حرفات رو.خودت رو.چشمات رو
حالا نه اینکه نخوام.نمیتونم فراموش کنم
_پس بذار یه چیز بگم که راحت تر بتونی فراموش کنی.راستش همون روزا هم توی خلوت خودم نمیتونستم دوستت داشته باشم اما تو همه چیز رو جدی گرفته بودی
این جمله را که گفت از صحنه نمایش زدم بیرون،هیچ کدام از آن دیالوگ ها برای نمایش نامه نبود.سر حرفمان بد باز شده بود! با همان گریمو سر و وضع رفتم گوشه ای از دانشگاه که پاتوق بعد از کلاس هایمان بود نشستم به سیگار کشیدن
نگاهی به نیمکت خالی کناری ام انداختم و چشمانم را بستم
چند سال قبل یکی از همین بعد از ظهرهای سرد آذر، باد شدیدی میوزید
یک مسیر چند متری را هی میرفتمو می آمدم و دستانم را ها میکردم
نه از سرما، قرار بود ببینم اش!
دیدم از دور می آید.مثل دختر بچه ای که محصور جنگل شده و راهش را گم کرده.به همان سبک مخصوص خودش قدم میزد.باد موهایش را پخش کرده بود روی صورت و لب اش.بدون پلک زدن خیره شدم به چشمانش و در فاصله ی یک متری ام ایستاده بود اما من در چشمانم سیر میکردم
سردش بود.قدم زدیم.او حرف میزد و من دل دل میکردم دستانش را بگیرم
رسیدیم به کافه دانشگاه.نشستیم کنار پنجره و جزوه ای که خواسته بود را روی میز گذاشتم.چشمش خورد به برگه ی کوچکی که تمام دوست داشتنم را در چند جمله برایش نوشته بودم.
برگه ای که به خیال خودم قرار بود در تنهایی اش بخواند.
خواند و چند لحظه ای نگاهم کرد و بلند شد و رفت!
آن شب با تمام قدم زدن هایم در باد و زیر باران و پس از باران تمام شد.
فردا سر کلاس چشم دوخته بودم به درب که وارد شد و بی حرف کنارم نشست.تا پایان کلاس جرات نگاه کردنش را نداشتم.او آرام جزوه اش را مینوشت و من صدای ضربان قلبم کلاس را برداشته بود.
کلاس تمام شد و موقع رفتن برگه ی کوچکی را روی میزم گذاشت.
پشت همان برگه نوشته بود
"پاییز که تمام است.میخواهم زمستان را آرام جان باشی"
با آتش سیگارم که به فیلتر رسیده بود به خودم آمدم
نیمکت کناری ام
پسر جوانی را دیدم که شاخه گلی را بو میکشید
که دل در دلش نبود
که عشق را باور کرده بود
یاد آخرین حرفش سر صحنه ی تئاتر افتادم
سردم شد
آخر چرا گفت؟
ادر خلوتش هم دوستم نداشته
من آن روزها را باور کرده بودم
یاد حرف های آخرش افتادم
سردم شد
گریم چهره ام به هم ریخت#خوش_قلم
-
بچه ها اگه درباره کنکور نظام جدید یا قدیم دادن
صحبت شده لینکش رو برام بفرستید
تشکر
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلا
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا
@همیار
@حامیان-آلاء-مشاورFatemeh mb77 سلام خوبی؟
-
@Saahaar
کارتون دارمFatemeh mb77 سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
-
هیچ می دانستی گیلاس ها برای رشد کردن نیازی به توجه تو ندارند؟!!
همان طور که همه ی میوه ها
همان طور که تمام جانوران!
اصلا بودن یا نبودن تو به کجای جهان بر میخورد؟!
باور کن هیچ کجا!
دنیا به کارش ادامه میدهد.
پس چرا انقدر خودت را جدی گرفته ای؟!
چرا انقدر همه چیز را جدی گرفته ای؟!
بدبختی ما از همین جدی گرفتن ها شروع میشود!
شروع تمام شاد نبودن ها و محافظه کارانه زندگی کردن ها همین جدی گرفتن هاست.
و حالا محوریت زندگی ات را پول در اختیار میگیرد.
حالا دیگر جای آسایش را با آرامش عوض نمیکنی.
دیگر جرات نمیکنی بدون مقدمه چینی به مسافرت بروی!
دیگر جرات نداری زندگی شلوغ شهری را با زندگی در روستا تعویض کنی.
دیگر جرات قدم زدن زیر باران را نداری.
جرات کیک نوشابه خوردن کنار خیابان!
جرات خندیدن به بازی گوشی های کودکانه در اتوبوس.
جرات گریه کردن برای پیر زنی که در آسایشگاه سالمندان چشم انتظار است.
تو جرات عاشق شدن را نخواهی داشت.یک سر به آلبوم خاطرات اگر بزنی میفهمی که هیچ چیز این زندگی جدی نیست.
میدانی چیست رفیق؟!
.
زندگی را همان انداره جدی بگیر
که مرگ را...!شب بخیر تودلی(:
مخاطب
(قلب گياهی)
-
Fatemeh mb77 سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
@roya-صادقی
سلام
خوبید؟ -
فااطمه سلام شما روان شناسی میخونید؟
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون
نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه .
من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن )
پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره....
حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟
این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم.
**اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین
پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین !
خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید
@alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an
اخراج نشوم صلوات
سلام دوستان عزیز ️
بنظرم یه زندگی تک بعدی خیلی بده یعنی اینکه فقط درس هدف زندگیتون باشه ...
اهمیت دادن به ورزش و تناسب اندام و کلی هدف دیگه مثلا خوانندگی دوبلوری و هر استعداد دیگه ای ک دارید در کنار درس باعث میشه ک تک بعدی نباشید و اگه درس رو ازتون بگیرن دیگ حوصله تون سر نمیره و دنبال کارای بیهوده نمیرید چون هدف ( های ) دیگه ای هم دارید :))
اینجا میتونید برای هرکاری ک در این جهت کمکتون میکنه هدف گذاری کنید و پیشرفتتون رو ثبت کنید یطورایی مثل گزارشکار درسی ولی کلی تر ...
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@تجربیا
@ریاضیا
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
نمیدانم در کدام سیاره، یا در کدام ستارهای.
نمیدانم ...
نمیدانم در آسمان هایی، یا در زمین؛ مرا میبینی؟ یا نمیبینی...
حتی نمیدانم مرا تا به حال دیدهای، شنیدهای یا نه...
من هم تو را ندیدهام.
نمیدانم کیستی،
و با این حال میشناسمت. از رویِ عکس ها نه؛ از روی نوشته ها و گفته ها میشناسمت.
صدایت کردم :«مادرم!»
جوابی نیامد.
غمگین بودم، اما آرام شدم.
انگار بودی. اما دور بودی. جایی که بهتر از پیشِ من بود، بودی!
صدایت کردم«مادرم!
بیا،
مرا هم بردار،
با خودت ببر.
اینجا، کسی برایِ من، "مادر" نیست!
اینجا، هر روز مرا میکُشند،
از پشتِ در هایی که باز نمیشوند.»
سلام
یه پیام با این منوان اومد که ابلاغیه قضایی علیه شما صورت گرفته برای پیگیری و مشاهده روی لینک بزنید...
روی لینک زدیم و خواسته شد که اپلیکیشن عدالت همراه رو دانلود کنیم
وارد برنامه که شدیم خواسته شد برای مشاهده ابلاغیه یه مبلغی پرداخت کنیم( تو گوگل که درموردش خوندم گفته بود برای مشاهده ابلاغیه هیچ مبلغی پرداخت نمیشه!)
مشخصات کارت بانکی رو واردکردیم ولی پیام رمز الکترونیکی نیومد
ممکنه کلاهبرداری باشه؟
اینکه مشخصات رو وارد کردیم مشکلی پیش میاد؟
باز سرچ که کردم درموردش گفته بود همچین پیام هایی اگه معتبر باشه فاقد لینک هست .
پول از کارت برداشت نشده. ممکنه کلاهبرداری نباشه؟
اگه کلاهبرداریه الان باید چیکار کنیم؟اگه کسی اطلاعی داره ممنون میشم کمک کنه🫠
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
این تاپیک مال شما نیست برای خودمه
یک سال پیش بعد از امتحانات ترم یک با خوندن و نخوندن شل کن سفت کن یه معدل معمولی و کارنامه معمولی به دستم رسید . به خودم قول دادم از اون به بعدش رو با تموم تلاشم سپری کنم. یک سال صدای خرد شدن استخونام رو شنیدم . با انفلونزا و تب نشستم پای کتاب. دوستام بیرون رفتن من درس خوندم کوچکترین تفریح رو از خودم سلب کردم و هربار جا زدم با فکر اینکه روزی قراره نتیجه همه عرق هایی که ریختم و سختی های که کشیدم رو ببینم و لذتش رو ببرم. اما توی این لحظه که هنوز خستگی همه تلاش هام به جونمه دارم به نتیجه زحماتم نگاه میکنم تموم وجودم درد میکنه و قلبم تیر میکشه. من نا امید شدم. دیگه تلاشی درکار نیست وقتی همه اطرافیان من با زحمت شب امتحانی و روزی دو ساعت خوندن به نتایج بهتری رسیدند. دیگه این کاربر رو توی الاخونه و تاپیک های من رو نمی بینید. افتخار میکنم به هرکسی که تلاش کرد و نتیجه اش رو دید ولی قصه من اینجا و امید هایی که نا امید شدن تموم میشه.
خدانگهدار.