هرچی تودلته بریز بیرون۶

[اکالیپتوس]

شب بخیر

[__chakisaldva__]

شب بخیر ( :
اکالیپتوس

[__chakisaldva__]

ارزوی قلبیم اینه به ارزوی قلبیم نرسم
@fatemeh_banoo

[خانوم]

@m__sadra__b جمله سنگینی بود

[__chakisaldva__]

خودمم سنگینم
البته الان گشنمه :|
خلاصه اینکه اگه نمیخواین به ارزوی قلبیم برسم باید کاری کنین به ارزوی قلبیم برسم
فعلا 50 بریزین تا برم سزار قیمت بگیرم
@fatemeh_banoo

[خانوم]

@m__sadra__b من اگر پنجاه داشتم اینجا بودم اخه
برید ی چیزی بخورید شام من حالا حالا طول میکشه بخورید

[revival]

بعضی حرفا قلب ادمو سوراخ میکنع....
شایدم بعضی نگاها....
مثل بعضی نگاهای پدر مادر...

[__chakisaldva__]

شام شما بیشتر میچسبه ولی
صبر پیشه میکنیم ...
قسظیش میکنم 3 تا 20 خوبه ؟
@fatemeh_banoo

[خانوم]

@m__sadra__b
اقا من شام نمیدم به شمااا
ن خیرم من بی پولم

[ققنوس]

a! آدمها را مهم نکنید
همانطور که زیرشان را خط می‌کشید
به آنها نشان دهید
بلدید دورشان را هم خط بکشید
آدم ها که مهم شوند
دیگر به چشمشان ریز می‌رسید
به آنها یادآوری کنید
که این خودِ شما بودید
که آنها را واردِ عرصه کرده اید
تا خودکار های قرمزتان جوهر دارند ، شروع کنید
خیلی ها را باید پرنگ تر خط بزنید ...!

[__chakisaldva__]

خب دیگه
من دوباره فعلا
شب همگی خوش ( :

[__chakisaldva__]

خیلیا اولش نمیخواستن بهم شام بدن
ولی بعدش دادن و گفتن فقظ برو ...
ولی دیگه دیر بوده ...
بعصی وقتا زود دیر میشه ...
زود ...

@fatemeh_banoo

[faucet com]

سلام دوستان

[developer]

m__sadra__b گفته است:

خیلی مصخرفه :|
اخه کدوم ادم عاقلی جلو پنکه میشینه عا نمیکنه صداش بپیچه ؟
developer

اره عا نکرده

[faucet com]

بچه ها راسته میگن سهمیه ها زیاد شده؟

[_MILAD_]

لپ تاپمو کردم اتاری قدیمی

[D.fateme.r]

همممممممممم

[Sharllot]

چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار:

۱-از کاسبی پرسیدند:
چگونه دراین کوچه پرت و بی عابرکسب روزی میکنی؟!
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش
مرا در هرسوراخی که باشم پیدامیکند
چگونه فرشته روزیش مراگم میکند.

۲-پسری بااخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود،
پدردخترگفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دخترنمیدهم!
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود،
پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسرمیگوید:
ان شاءالله خدا او را هدایت میکند!
دخترگفت: پدرجان
مگر خدایی که هدایت میکند
با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟!

۳-ازحاتم پرسیدند: بخشنده ترازخود دیده ای؟
گفت: آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود، یکی را شب برایم ذبح کرد. از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم
کباب کرد.
گفتند: توچه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری؟
گفت: نه!
چون او هرچه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم.

۴-عارفی را گفتند: خداوند را چگونه میبینی؟
گفت: آنگونه که همیشه می تواند مچم را بگیرد اما دستم را میگیرد

[D.fateme.r]

یه زمانی خواننده مورد علاقم مجید خراطها بود

[revival]

توی سنی هستی ک هرکاری کنی میشه ی عادت تا اخر عمر باهات میمونه،
بیچاره فک کردی چت کردن و... ب اینجا ختم میشه؟
نهههه،نخیر،روزی میرسه،متاهلی و شب توی این گروه ها و... جولان میدی،زندگیت میشه دروغ و اعتمادی نیست و اخرش میای خودت چهل سالته و باختی....و برای رهایی از حسرت بیشتر غرق میشی.

روز ب روز بازی های بهتری و محیط های بهتری واسه چت میان و تمامی نداره و این تویی فقط مستهلک میشی و نابود...

و تو خیانت میکنی و هدر میدی تمام نعمت هاس خدا رو؛بینایی،استعداد،نشاط،قدرت و...
بدبخت فک کردی تا کی این نیروی جوانی رو داری؟
20سالته،نهایت اوجش ده سال دیگه س،بعدش ب زوال میری و تو هنوز بچه بازی داری درمیاری!!!وقتت رو واسه کسایی میذاری ک نمیشناسی و تو سختیا نهایتش دوتا نگران نباش میگن بهت،میخوای چیکار کنن...
همه ی این هوس ها میره و تو میمونی و ی زندگی گند!
همه چی بذار ب موقعش باشه،الان وقت تلاشهه...

اینا رو بهم گفت،در رو بست و رفت و گفت ما گفتیم...