کافــه میـــم♡
-
-
حاضرم منو هیچوقت به یاد نیارن تا اینکه مثل اون ازم یاد بشه
.
.
.
حالا که دارم بهش بیشتر فک میکنم میبینم برام مهم نیست اصلا چجوری به یاد بیارنم یا اصلا به یاد نیارنم
هیچکس بیشتر از خودم ارزش ناراحتی و غصه شو خوردن نداره به جز مامان بابام -
دلم که می گیرد، قلاب را برمیدارم و شروع به بافتن میکنم.
همینطور می بافم و می بافم تا غصه هایم کمرنگ تر شوند.
یک وقت هایی زیر لیوانی می بافم.
یک وقت هایی شال گردن، یک وقت هایی هم رومیزی و چیزهای دیگر.
بعد می نشینم زل میزنم به چیزی که بافته ام.
و با خودم فکر میکنم یک فرش گرد باید غم بزرگی بوده باشد.| نیلوفر نیک بنیاد |
دانش-آموزان-آلاءsandiiii چه غمگین
-
و اخرین :
یادم میمونه
چجوری به هم لبخند میزدین و به بقیه نیش خند و من ان بقیه بودم
.
.
.
و متاسفانه این حافظه ی ماهی مانند من است که جز بدی ها چیزی را به خاطرش نمیسپارد
شاید هم گرگ صفتی ادم هاست که جز بدی به من چیزی دگری ارزانی نکردند -
آنچنان سوزانم!
که نگاهم هر احساسی را به آتش می کشد!
آنچنان محزون ، آنچنان غمگین
که صدایم بغض سنگ را می شکند
-