|
شعردانه
کاف‍ــه می‍ـــم♡
-
-
دلتنگ شدم...
نمیدانم شاید برای دیروز هایی که با تو گذشت...
یا شاید برای فرداهایی که قرار بود نقش اولش تو باشی...
میخواهم از همین جا صدایت کنم...
از همین جا صدایت میکنم و تو از همان جا بغلم کن...
دلم گرفته...
دلم عجیب گرفته...
از بودن هایی که با نبودن شروع میشود...
تنها،عصبانی بهانه گیر همه اینهامن هستم...
تو آرامم کن...
-
خبر خوب
خبر خوب این است که روزی کسی میاید...
در میان روزهای خاکستری تان !
دست هایتان را خواهد گرفت؛
گرمتر...
صمیمی تر
و هزار بار عاشقانه تر...
کسی که شبیه به آفتابِ
بعد از یک روز برفی ،
به تن روزهای سردتان میچسبد
کسی میاید از جنس محبت که مرهم تمام زخم هایتان میشود
و تمام ترس و کابوس هایتان را در آغوش آرامش حل خواهد کرد
کسی خواهد امد برای ساختن دوباره ی شما
که من آن شخص را معجزه ای از طرف خدا مینامم...سحر_رستگار
-
همین امروز برید جلو آینه وایسین ...
و یه سیلی محکم به خودتون بزنین !
برای همه ی کارایی که ...
تو گذشته انجام دادین و
حالا از یادآوریشون خجالت می کشین...
برای تمومِ سرکوفتایی که ...
از خودتون شنیدین و
همه ی روزایی که ...
از "درد" به خودتون پیچیدین...
یه سیلی بزنین ...
و برای همیشه تمومش کنین ...
این حسِ زجرآورِ
موندن تو گذشته رو !
بعد از اون دست خودتونو بگیرین...
بهش لبخند بزنین...
اشکاتونو پاک کنین
خودتونو محکمتر بغل بگیرین ...
و قول بدین ...
عاشقانه شروع کنید دوبارهزیور_شیبانی
-
این پست پاک شده!
-
به جرم وسوسه
چه طعنه ها که نشنیدی حوا
پس از تو
همه تا توانستند آدم شدند !
... چه صادقانه حوا بودی ...
و چه ریاکارانه آدمیم!
-
وقتی که به دنیا اومدم رو دستم نوشته شده بود
%(#940a0a)[تنها برای ...]
وقتی که بزرگ شدم همیشه دنبال ادامۀ جمله بودم
از هر کسی پرسیدم میگفتن یه نیمۀ گمشدست
باید به دنبال تو باشم
من هم به این امید که جملۀ من به تنها برای تو
خطم میشه رفتم به دنبال نیمۀ گمشدم
آره !
پیدا کردم و رو دستم نوشتم تو ولی این تو
بعد یه مدت کوتاه پاک شد بعد فهمیدم او
تو نبود که جمله رو تموم میکرد بلکه؛
%(#d13939)[تنها برای همیشه]
-
برای کفشی که
همیشه پایت را می زند
فرقی نمی کند
تو راهت را درست رفته باشی یا اشتباه
هر مسیری را با او
همقدم شوی
باز هم
دست اخر
به تاول های پایت می رسی
ادم ها هم به کفش ها بی شباهت نیستند
کفشی که همیشه پایت را میزند
ادمی که همیشه آزارت می دهد
هیچ وقت نخواهد فهمید
. تو چه درد ی را تحمل کردی
تا با او همقدم باشی.. -
تازگیها سرزمینی پیدا کرده ام
خالی از هیاهو
خالی از دغدغه
آرام...
بی دل
آری
بی دل...
تنها هزینه اش همین است
بیا که بی هم
به آنجا برویم...
-
همیشه هم قافیه بوده اند، “ســ ـ ـیب” و “فریـ ـ ـب”!
همانند سیبی که آدم و حوا را فریب داد و حالـــا هم میگوییم
“سیــــــــ ــب”
و دوربین های عکاسی را فریب میدهیمـــ
تا پنهان کنیم اندوهمان را پشت این لبخند مان
-
گاهـ ـــی ﻭﻗﺘـــــﻬﺎ...ﭼـﻪ ﺳــــﺎﺩﻩ ﻋﺮﻭسـ ـــﮏ ﻣﯿﺸﻮﯾﻢ...ﻧﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﯿﻢ!ﻧﻪ ﺷﮑﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!ﻓﻘﻂ ﺳﮑـ ـــﻮﺕ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﮐﺴــﯽ ﻧﺪﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺩﻟﻤـ ــــﺎﻥچـه ﻣﯿﮕـﺬﺭﺩ...!
↫
️پابلو نرودا