کافــه میـــم♡
-
گاهی اوقات یه آدمایی وارد زندگیت میشن که نرسیده گند میزنن به احساساتتون و میزارن میرن و جز یه قلبه شکسته و خاطره های تلخ چیز دیگه ای جا نمیزارن میدونی راستش من به جات باشم نه غم و غصه میخورم نه افسرده میشم خیلی محکم و قطعی میگم رف که رفت به درک که رفت کی حوصله داره که غم بخوره اصلا مگه آدمای بی ارزشم ارزش غصه خوردنو دارن؟
پس خوشحال باش بخند و به روزایی سختی که داشتی فکر نکن🤍 -
مثل خنده نوزادی که غرقِ خوابه،
مثل شربت خنکِ آلبالو در یک روز گرم،
مثل اولین گاز از گوجه سبز بعد از یکسال صبر،
مثل میمِ مالکیتِ آخر اسم،
مثل بوی خانه کاهگلی بعد از باران،
یا کشیدنِ نقاشی روی شیشه بخار کرده،
مثل پیدا کردنِ جای خالی در اتوبوس
با یک بغل خستگی،
صدای موج دریا در شب، بوسه های ناگهانی،
یا چای تازه دمِ قند پهلو توی استكانِ کمر باریک
دوست داشتنت همین قدر شیرینه ! -
پائولو کوئیلو میگه که:
«همیشه می ترسیدم کسانی را که دوست دارم،یک روزی از دست بدهم!اما باید از خودم بپرسم، آیا کسی هم هست بترسد از اینکه من را یک روز از دست بدهد؟»@ABR_DJ در کافــه میـــم♡ گفته است:
«همیشه می ترسیدم کسانی را که دوست دارم،یک روزی از دست بدهم
همین جمله رو اگه اشتباه نکنم قاتل سریالی Jeffrey Dahmer گفته بوده و انگیزه قتل هاش هم به این صورت بوده
-
چه آسان میتوان از یادها رفت.........!
-
نوشته بود بهترین جملهای که تراپیستم
همیشه بهم میگه اینه که:
تو تنبل نیستی؛
تو فقط مقدار مشخصی انرژی داری و
در حال حاضر از همهش برای زنده موندن
استفاده میکنی!
و چقدر عمیقاً میتونم بفهممش...'
'
-
صدای زنده بودن در خروشم
به ساحل چون می یایم خموشم
به هنگامی که دنیا فکر ما نیست
برای مرگ هم در خانه جا نیست
اگر خاموش بشینم روا نیست
دل از دریا بریدن کار ما نیست -
-هیس... اوژنی اون کهکشان های پر ستارهات رو بارونی نکن....
میخوای ناپلئونت زیر بارون خیس بشه؟!=] -
دلهای ما که بهم نزدیک باشد،
دیگر چه فرقی میکند که کجای این جهان باشیم؟
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودنهای دور میترسم...احمد شاملو
-
- یسری دردا رو نه میشه گفت...
نه میشه توضیح داد...
نه میشه بیان کرد...
و نه کسی میتونه بفهمه و درک کنه....
پس از کسی که میگه نمیدونم چِمِه توضیح نخواید:)))
- یسری دردا رو نه میشه گفت...
-
بــه ایــن فـکــر مـیـکـنم
لالایـــی هــای ِ مـــادرم
زیــر ِ کــدام بـالشتکــ ِ کـودکــی هــایـم جــا مانــده؟
شـایـد هــنـوز بـشـود آســوده خــوابـیـد… -
آرزو دارم ناخواسته به دست آوری آن چيزهايی را که خواسته هایت هستند… آن گونه که با خود بياندیشی : آيا کسی برايم آرزويی کرده است … ؟! هی پاک می کنم… هی می نويسم… املايم بد نيست ! از تکرار اسمت لذت می برم…
-
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است
با تیغِ کُند