ادبیات

[slml]

@محمدعلی-نیکوسحن اخه ارایه تشخیص نداره

[مليكابانو]

يعني ميتونيم نيست رو معني كنيم و با توجه به معني بگيم گذراست يا ناگذر؟

[NIKO]

@Adler معلومه نداره چون چشم و گوش مجاز از دید انسانی و ظرف انسانیه

[NIKO]

@ملي گذرا به مفعول خواهد بود

[slml]

@محمدعلی-نیکوسحن جناب تشخیصو قبل از اینا میگیرن وگرنه منظور از چمن و گل هم خودشون نیستن

[مليكابانو]

@Adler شما هم جواب سوالمو بدين
ميشه نيستو معني كرد براساس معني گفت گذرا به مفعوله؟ نه اينجا كلا

[NIKO]

@Adler اینکه نور چشم و گوش نداشته باشه مگه معنی میده که نهاد بگیریم؟

[NIKO]

@ملي نه

[NIKO]

@ملي چون نیست که همیشه غیر اسنادی نیست ممکنه اسنادی باشه تو یه بیت دیگ بعد بشه گذرا به مسند

[مليكابانو]

@محمدعلی-نیکوسحن معنيش كه اين نميشه نور براي چشم گوش نه اينكه نور چشم و گوش داشته باشه. دارين مغالطه ميكنينا

[NIKO]

@ملي اوکی خب یجوری بچینینش بشه نهاد

[slml]

@ملي در نهاد يا مفعول گفته است:

@Adler شما هم جواب سوالمو بدين
ميشه نيستو معني كرد براساس معني گفت گذرا به مفعوله؟ نه اينجا كلا

نه به متتمه

[مليكابانو]

@محمدعلی-نیکوسحن من نميدونم آخه دليلتونو نفهميدم

[NIKO]

@ملي اکه بگین نور برای چشم و گوش نیست انگار دارن خود بیت که پیچونده رو باز می پیچونید این از معنی اصلی دورش میکنه
معنی اصلی : اسرار درونی من در ناله های من نهفته است اما چشم و گوش و حواس ظاهری نمیتواند به این اسرار من پی ببرد( من نگفتم این معنی رو از کتاب برداشتم)
الان این معنی من نیست معنی معتبرشه حالا نقش نور در بالا چیست؟

[مليكابانو]

@محمدعلی-نیکوسحن نه ببينين معني درسته من ميگم تو معني احتمالا نبايد دنبال اجزا گشت وگرنه جفت معنيا درستن كه. چه بگيم نور براي چشم و گوش وجود ندارد چه بگيم چشم و گوش نور ندارد معنيش كه يكيه

[slml]

من کاری ندارم فقط اگه را مفعولی باشه چطوری میدنش به نور ؟؟ ما اجزای جمله رو بدون معنی ابتدا تعیین میکنیم

[NIKO]

شیوه بلاغی

[NIKO]

در شیوه بلاغی ما ارکان رو مرتب و بعدش نقش دهی میکنیم

[مليكابانو]

@محمدعلی-نیکوسحن اگه را رو تبديل به كسره كنيم هم از شيوه بلاغي پيروي كرديم

[slml]

@ملي در نهاد يا مفعول گفته است:

@محمدعلی-نیکوسحن اگه را رو تبديل به كسره كنيم هم از شيوه بلاغي پيروي كرديم

آن نور چشم و گوش وجود ندارد؟