جهاد مغنیه
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ۱۳:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@jahad-20 _Meysam Motiee - Shahr Ma Shahidi Avordan128(UpMusic).mp3 یا زینب (نوحه مدافعان حرم)
-
نوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۷:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
فرازی از وصیت نامه شهید محسن برهانی:
"همه ما آدم های ضعیف و پر ادعا یک روزی چشم به جهان گشودیم، شاید در آن لحظه چه قدر هراسان بودیم و بیمناک. گریه هم می کردیم. در جدایی محیط رحم، اشک می ریختیم و حتی جیغ می کشیدیم. هراسان و وحشت زده بودیم. بعد، انس گرفتیم و با دنیا دل بستیم. قلب هایمان با هم ارتباط پیدا کرد. محکم شد انگار با یک طناب ضخیم به هم بسته شدند. با همه ی ظاهرش دوست شدیم. رفیق مخلص. بعضی جاها اون نامردی می کرد اما ما هم چنان صادقانه پیوند رفاقت را محکم تر می کردیم. به جای این که پند بگیریم . بارها بهترین عزیزانمان را ازاما گرفت. همان هایی که قبل از ما باهاش دوست بودند، اما درس نگرفتیم. بارها قصد جان خودمان را کرد. اما کجاست پند گیرنده؟
در همین رفاقت ها ندایی طنین افکند. بدنمان را لرزاند. صدا از یک منبع نور می آمد. مطلق نور. چه قدر زیبا بود. دلپذیر و دلنشین. خیلی بیشتر از دنیا جذب شدیم. حرف های خوبی می زد. خوبی اش به این بود که هر چه می گفت، راست می گفت. حقیقت را می گفت . می گفت: تو خیلی والاتر و برتر از این ها هستی. عظمت و مقامت به این چند سال نیست. اندازه اش نمی شه، جای نمی گیره، تو از اون بالاهایی. اونجاها که الان مغزت خطور نمی کنه. تو از آن کمال مطلق هستی. این دوستت بد دوستیه. اگر باهاش دوست شدی از تو می بُره. اما اگر پشت بهش کردی، بهت رومی آره.
پدر و مادر و برادران و خواهر عزیزم! می دانید که چقدر رحمت شامل حالتان شده است، می دانید چه رستگاری در انتظار شماست. امیدوارم انشاالله که " الله " عنایت و رحمتش را همان گونه که بوده، باز هم باشد و مرا قبول کند. در روز سختی و هراس و وحشت واقعی که جداً انسان ذوب می شود، به رحمت یکتای رحیم به اون وعده های که خودش داده، همه مون رستگار و در جوار رحمتش . افتخار بر شماست در دنیا و آخرت.
آهای اون هایی که از این عوالم بی خبرید! آیا گمان می کنید دست از فرزند شستن آسان است؟ هیچ چیز، هیچ چیز جز"خدا" نمی تواند این ها را ظاهراً از هم جدا کند. افتخار بر تمام خانواده های محترم شهداء.
سخن آخر وصیت که انشاالله محترم است . عزیزان! من ظاهراً از شما جدا شده اما واقعاً به خدا قسم انشاالله به شما نزدیک تر شده ام، مهم تر آیا نشنیده اید که روز قیامت همه از هم گریزانند؟ اما ما به خواست خدا با شادی در کنار یکدیگر هستیم. دیگر از این نزدیک تر! خدایا مرا قبول کن هر چند ناشایسته ام. آمین.
اما بدانید برای این چیزها به جبهه نیامده ام. هر چند فرمان امام و حکم ایشان ما را به جبهه ، به معبد حق رهنمون شد . سال های عمر من فدای عمر امام عزیزم، فدای لحظه های عمر رهبرم. وظیفه همه ما جهاد است. همه بدانند و بیایند به جبهه ها، هر چند فکر می کنم آن وقت به یاری الله جنگ به نفع اسلام تمام شده باشد. اما هر وقت جنگی بود؛ فرمان امام روشن گر راه است".
-
فرازی از وصیت نامه شهید محسن برهانی:
"همه ما آدم های ضعیف و پر ادعا یک روزی چشم به جهان گشودیم، شاید در آن لحظه چه قدر هراسان بودیم و بیمناک. گریه هم می کردیم. در جدایی محیط رحم، اشک می ریختیم و حتی جیغ می کشیدیم. هراسان و وحشت زده بودیم. بعد، انس گرفتیم و با دنیا دل بستیم. قلب هایمان با هم ارتباط پیدا کرد. محکم شد انگار با یک طناب ضخیم به هم بسته شدند. با همه ی ظاهرش دوست شدیم. رفیق مخلص. بعضی جاها اون نامردی می کرد اما ما هم چنان صادقانه پیوند رفاقت را محکم تر می کردیم. به جای این که پند بگیریم . بارها بهترین عزیزانمان را ازاما گرفت. همان هایی که قبل از ما باهاش دوست بودند، اما درس نگرفتیم. بارها قصد جان خودمان را کرد. اما کجاست پند گیرنده؟
در همین رفاقت ها ندایی طنین افکند. بدنمان را لرزاند. صدا از یک منبع نور می آمد. مطلق نور. چه قدر زیبا بود. دلپذیر و دلنشین. خیلی بیشتر از دنیا جذب شدیم. حرف های خوبی می زد. خوبی اش به این بود که هر چه می گفت، راست می گفت. حقیقت را می گفت . می گفت: تو خیلی والاتر و برتر از این ها هستی. عظمت و مقامت به این چند سال نیست. اندازه اش نمی شه، جای نمی گیره، تو از اون بالاهایی. اونجاها که الان مغزت خطور نمی کنه. تو از آن کمال مطلق هستی. این دوستت بد دوستیه. اگر باهاش دوست شدی از تو می بُره. اما اگر پشت بهش کردی، بهت رومی آره.
پدر و مادر و برادران و خواهر عزیزم! می دانید که چقدر رحمت شامل حالتان شده است، می دانید چه رستگاری در انتظار شماست. امیدوارم انشاالله که " الله " عنایت و رحمتش را همان گونه که بوده، باز هم باشد و مرا قبول کند. در روز سختی و هراس و وحشت واقعی که جداً انسان ذوب می شود، به رحمت یکتای رحیم به اون وعده های که خودش داده، همه مون رستگار و در جوار رحمتش . افتخار بر شماست در دنیا و آخرت.
آهای اون هایی که از این عوالم بی خبرید! آیا گمان می کنید دست از فرزند شستن آسان است؟ هیچ چیز، هیچ چیز جز"خدا" نمی تواند این ها را ظاهراً از هم جدا کند. افتخار بر تمام خانواده های محترم شهداء.
سخن آخر وصیت که انشاالله محترم است . عزیزان! من ظاهراً از شما جدا شده اما واقعاً به خدا قسم انشاالله به شما نزدیک تر شده ام، مهم تر آیا نشنیده اید که روز قیامت همه از هم گریزانند؟ اما ما به خواست خدا با شادی در کنار یکدیگر هستیم. دیگر از این نزدیک تر! خدایا مرا قبول کن هر چند ناشایسته ام. آمین.
اما بدانید برای این چیزها به جبهه نیامده ام. هر چند فرمان امام و حکم ایشان ما را به جبهه ، به معبد حق رهنمون شد . سال های عمر من فدای عمر امام عزیزم، فدای لحظه های عمر رهبرم. وظیفه همه ما جهاد است. همه بدانند و بیایند به جبهه ها، هر چند فکر می کنم آن وقت به یاری الله جنگ به نفع اسلام تمام شده باشد. اما هر وقت جنگی بود؛ فرمان امام روشن گر راه است".
نوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۷:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
-
نوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
وصیت نامه شهید حسین محرابی
(شهید مدافع حرم):
بچه ها نماز اول وقت
خواهرانم حجاب حجاب حجاب
برادرانم چشماتونو پاک نگه دارین بااین چشماقراره مولاروببینین ها
پشتیبان ولایت فقیه باشید آقا تنهان
اینم قول من به جوونا
هرخانمی که چادر به سر کند و عفت ورزد و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم امام حسین علیه السلام خواهم کرد -
نوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چـادری اگر هستم
لباس های قشنگ هم دارمغروب جمعه اگر دلم میگیرد
شادی ها و دیوونه بازیای دخترونه ام سرجایش است!سر سجاده اگر گریه میکنم!
گاهی هم از ته دل میخندمشاید جایم بهشت نباشد!
اما چادر من بهشت من است. -
نوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
وقتی مشکی مد باشه : خوبه
وقتی رنگ مانتو شلوار باشه :خوبه
وقتی رنگ عشقه :خوبه!
وقتی رنگ کت و شلوار باشه: با کلاسه!
وقتی لباس های شب تو مهمونی ها مشکی باشه باکلاسه!
اماوقتی رنگ چادر من مشکی شد
بد شد!
افسردگی می آورد!
دنبال حدیث و روایت می گردند
که رنگ مشکی مکروهه!
مشکی تا جایی که برای لباس های شما بود خوب بود و باکلاس به ما که رسید بد شد
من و متهم می کنید به افسردگی به دل مردگی
و من توی زندگی دنباله لحظه ای هستم که افسردگی گرفتم به حکم شما!
چرا حجاب را مساوی با افسردگی می دانید!
دوست دارم چادر مد شود
مشکی رنگ عشق باشد
عشق به خدا بدون افسردگی!قشنگه -
سلام دوستان میدونم نفرات زیادی من و دنبال نمیکنن ولی میخوام اینجا رفیق شهیدم و بهتون معرفی کنم
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
@jahad-20
عشق یعنی رهبرم سید علی خامنه ای
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۸:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۸:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
-
-
-
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
|
|
:
• شھید،شھید مےشود
• مامردھ ها هم،مےمیریم
• هرآنطورکھ زندگے کنیم
• همانطور هم مےرویم .
.
.
| #شهید_باشیم
. -
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
.
.
#شهادت_نوشتخدا عاشق کسی شد ..
صدایش کردند ..
"شهید"پی نوشت:
هر کس مرا دوست بدارد ..
جان او را خواهم گرفت!
و جان هر که را بگیرم ..
خود، خون بهای اویم! -
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۱۷:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۱۷:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
#دمی_با_شهدا
شهید محمدابراهیم همت :
بعضی ها فکر می کنند
اگر ظاهرشان را
شبیه شهدا کنند ،
کار تمام است !
نه ، باید مانند شهدا زندگی┄┅┅✿
❀
❀
✿┅┅