هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
خب برا تو دلی همیشه نت هست
دیگ چخبرSaudade 19 سلامتی افسر
-
@roghayeh-eftekhari
نه خب الان واس کرونا تعطیله
اون موقع که بازم بود فقط برف البته بعدش که باز میشد مدارس زمین یخ زده بود
چقدر سر خوردم رو اون یخا
یه طوری تعریف کردم احساس کردم 90 سالمه -
خب برا تو دلی همیشه نت هست
دیگ چخبرSaudade 19 عه عه نگاش کنا
-
@saghi-mortazavi
مثل خون در رگهای من :
آیدا، همزادِ من!
وجود تو در کنار من،
سرچشمهٔ همهٔ شادیها و پیروزیها و کامکاریهاست.
امّا اگر روزی لبان تو را بیخنده،
زبانت را بیسخن
و چشمانت را گریان ببینم،
ماجرای سیل و آتشسوزی در میان
خواهد بود!
بی چشمان تو نمیتوانم زندگی کنم.
قصهٔ من و چشمان آیدا،
قصهٔ درخت و آب است.
به هوش باش که
فقط قطرهٔ اشکی از چشمان تو کافی است
که درخت را،
چون سیل بنیانکنی با خود ببرد!
لبان تو،
آتشی است که چراغ مرا روشن و
اجاقم را گرم نگه میدارد…
فراموش مکن که اگر
ساعتی لبان تو بیخنده بماند،
آتش سراپای وجود مرا
خاکستر خواهد کرد.
یادت باشد.
همیشه یادت باشد که من برای خاطر تو
زنده ماندهام :
کمترین بیمهری تو
حتی به قصد شوخی کافی است
که پشیمانت کند...!ꯁ
| احمد_شاملو | -
@sania-andiravan نه خیر قبلشو میگم
نگا الانم که همه جا حضوری شما تعطیلین
یخبندون زیاد تجربه کردم
هعییییییی -
@saghi-mortazavi
مثل خون در رگهای من :
آیدا، همزادِ من!
وجود تو در کنار من،
سرچشمهٔ همهٔ شادیها و پیروزیها و کامکاریهاست.
امّا اگر روزی لبان تو را بیخنده،
زبانت را بیسخن
و چشمانت را گریان ببینم،
ماجرای سیل و آتشسوزی در میان
خواهد بود!
بی چشمان تو نمیتوانم زندگی کنم.
قصهٔ من و چشمان آیدا،
قصهٔ درخت و آب است.
به هوش باش که
فقط قطرهٔ اشکی از چشمان تو کافی است
که درخت را،
چون سیل بنیانکنی با خود ببرد!
لبان تو،
آتشی است که چراغ مرا روشن و
اجاقم را گرم نگه میدارد…
فراموش مکن که اگر
ساعتی لبان تو بیخنده بماند،
آتش سراپای وجود مرا
خاکستر خواهد کرد.
یادت باشد.
همیشه یادت باشد که من برای خاطر تو
زنده ماندهام :
کمترین بیمهری تو
حتی به قصد شوخی کافی است
که پشیمانت کند...!ꯁ
| احمد_شاملو |@miss-joker در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@saghi-mortazavi
مثل خون در رگهای من :
آیدا، همزادِ من!
وجود تو در کنار من،
سرچشمهٔ همهٔ شادیها و پیروزیها و کامکاریهاست.
امّا اگر روزی لبان تو را بیخنده،
زبانت را بیسخن
و چشمانت را گریان ببینم،
ماجرای سیل و آتشسوزی در میان
خواهد بود!
بی چشمان تو نمیتوانم زندگی کنم.
قصهٔ من و چشمان آیدا،
قصهٔ درخت و آب است.
به هوش باش که
فقط قطرهٔ اشکی از چشمان تو کافی است
که درخت را،
چون سیل بنیانکنی با خود ببرد!
لبان تو،
آتشی است که چراغ مرا روشن و
اجاقم را گرم نگه میدارد…
فراموش مکن که اگر
ساعتی لبان تو بیخنده بماند،
آتش سراپای وجود مرا
خاکستر خواهد کرد.
یادت باشد.
همیشه یادت باشد که من برای خاطر تو
زنده ماندهام :
کمترین بیمهری تو
حتی به قصد شوخی کافی است
که پشیمانت کند...!ꯁ
| احمد_شاملو |عاخ گلبم🥲
خیلی وقت بود از اینا نخونده بودم ،مخصوصا از اونایی که تو میفرستی 🥲
چقد قشنگ
نشانک زدم🥲 -
خب برا تو دلی همیشه نت هست
دیگ چخبرSaudade 19 سلامتی شما چه خبر