هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
اخ...
-
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
وقتی گریبان عدم
با دست خلقت می دریدوقتی ابد چشم تو را
پیش از ازل می آفریدوقتی زمین ناز تورا
در آسمان ها می کشید@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
وقتی گریبان عدم
با دست خلقت می دریدوقتی ابد چشم تو را
پیش از ازل می آفریدوقتی زمین ناز تورا
در آسمان ها می کشیدوقتی عطش طعم تورا
با اشک هایم می چشید -
@Zahra-Zahraii در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi دلی طلیسچی
مجتبی ازاد در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi اهنگ زیاد دارم و همشون خارجی ولی این جدیدا دلم رو گرفته Sickick_Infected
تنکیو
-
@danial-hosseiny دو حالت بود یکی بانکی یکی دستی . دستی خوب بود هرچی میزدی ور میداشتی
مجتبی ازاد
ما خب به یه چیز دیگه میگیم پاسور
به اینا میگفتیم کارتِ بازی. -
مجتبی ازاد
ما خب به یه چیز دیگه میگیم پاسور
به اینا میگفتیم کارتِ بازی.@danial-hosseiny اره به حکم اینا میگن پاسور ولی بچه های سمت ما به کارت بازی ها میگفتن پاستور
-
@ida-shateri در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@saghi-mortazavi بزار یدفه با نتایج و دانشگام
@ida-shateri
قرار بود بم شیرینی بدی دختر
یادت رف؟
نیام سر کار میفهمی -
-
دنیا جای بدی شده بخاطر هعیییی
-
سلام
-
برم رو فاز طومارهاااا
تو تاپیک خانم Mehrsa14 میخوام حرف بزنم، ولی خجالت میکشم
-
ای شهان کشتیم ما خصم برون
ماند خصمی زو بتر در اندرونکشتن این کار عقل و هوش نیست
شیر باطن سخرهٔ خرگوش نیستدوزخست این نفس و دوزخ اژدهاست
کو به دریاها نگردد کم و کاستهفت دریا را در آشامد هنوز
کم نگردد سوزش آن خلقسوزسنگها و کافران سنگدل
اندر آیند اندرو زار و خجلهم نگردد ساکن از چندین غذا
تا ز حق آید مرورا این نداسیر گشتی سیر گوید نه هنوز
اینت آتش اینت تابش اینت سوزعالمی را لقمه کرد و در کشید
معدهاش نعره زنان هل من مزیدحق قدم بر وی نهد از لامکان
آنگه او ساکن شود از کن فکانچونک جزو دوزخست این نفس ما
طبع کل دارد همیشه جزوهااین قدم حق را بود کو را کشد
غیر حق خود کی کمان او کشددر کمان ننهند الا تیر راست
این کمان را بازگون کژ تیرهاستراست شو چون تیر و واره از کمان
کز کمان هر راست بجهد بیگمانچونک وا گشتم ز پیگار برون
روی آوردم به پیگار درونقد رجعنا من جهاد الاصغریم
با نبی اندر جهاد اکبریمقوت از حق خواهم و توفیق و لاف
تا به سوزن بر کنم این کوه قافسهل شیری دان که صفها بشکند
شیر آنست آن که خود را بشکند-مولانا-