هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو زِ درمان خوش تر است...ꯁ
|عطار نیشابوری|
-
@ermia-mirzakhani خب چیه دیگ چیز داشتن حرومه خودت ک میدونه چ گناهیه://////
بعدشمم چیز داشتن ممنوع :/// کنکور مجاز :))
ارع خب من گربه میخام سگ میخام@dr-mahh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani خب چیه دیگ چیز داشتن حرومه خودت ک میدونه چ گناهیه://////
بعدشمم چیز داشتن ممنوع :/// کنکور مجاز :))
ارع خب من گربه میخام سگ میخامعار عار میدونم
خیلی گناه بدیه
بدیشو خریدارم
باشه سگ و گربهموفق باشین با سگ و گربه ها
-
@dr-mahh در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ermia-mirzakhani :// ایشالا ک به خوبی بگذرعه
خیلی مرسی
هنوز نگذشته چه برسه ک بخواد بخوبی چیز شه:/
-
Amirreza Vafaei Moghadam به نظر من دلیلش گرماست
من که شب تا صبح یکم خوابیدم ، فقط آب میخوردم !
خوب خدا جون اگه صلاح میدونی یکم حرارت خورشید تو کم کن عزیزم@haniehno
️
️
️
-
zeinab dehghani گفتی وقتی حالمون بده بعدش که خوب شدیم هم بگیم من خیلی بهتر از چهارشنبه و پنجشنبه ام ناراحت هستم ولی حالم خوبه
دیگه هربار برم سراغ نهج البلاغه یادش میوفتم چون بخش عمده دوستیمون مال مسابقات بود زینبی ممنون@Saghi-Mortazavi فقط با تو و زینب دربارش حرف زدم از تو هم ممنونم
ببخشید اگه ناراحت شدید یا خاطره تلخی براتون مرور شد
@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani گفتی وقتی حالمون بده بعدش که خوب شدیم هم بگیم من خیلی بهتر از چهارشنبه و پنجشنبه ام ناراحت هستم ولی حالم خوبه
دیگه هربار برم سراغ نهج البلاغه یادش میوفتم چون بخش عمده دوستیمون مال مسابقات بود زینبی ممنون@Saghi-Mortazavi فقط با تو و زینب دربارش حرف زدم از تو هم ممنونم
ببخشید اگه ناراحت شدید یا خاطره تلخی براتون مرور شد
سلااام
شکر که حالت بهتر شده
اخیی....نهج البلاغه باعث میشه یادش بیوفتی و فک کن اون چه قدر از یاد کردنش خوشحال شه، اونم چی از طریق این کتاب....
اصلا اشکال نداره، شرایط سختی داری و ما درک میکنیم، مهمه اینه که تو حالت بهتر بشه
خواهیش@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
به حرص ار شربتی خوردم مگیر از من که بد کردم :|||
بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا
0-0ftm @Saghi-Mortazavi @Infinitie-Aمشکلی نیست، حتما نیاز بوده
البته نیازم حتما درسی نیست بعضی اوقات آدم به تودلی نیاز داره....
دست خودته، مختاری -
@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi نترسیا فقط بترکون من شیرینی میخوام ازت ^_^
بیخیال اونجا دارم دی اکتیو میکنمباشه چشم
عههه چرا دی اکتیو؟؟@saghi-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi
مصاحبه رفتی؟!
کجا؟فعلا عقیدتی
تبریز@kosar-mottaghi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi نترسیا فقط بترکون من شیرینی میخوام ازت ^_^
بیخیال اونجا دارم دی اکتیو میکنمباشه چشم
عههه چرا دی اکتیو؟؟@saghi-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi
مصاحبه رفتی؟!
کجا؟فعلا عقیدتی
تبریزعااا عالیست
موفق باشی -
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است.
حرف هایم ، مثل یک تکه چمن روشن بود.
من به آنان گفتم:
آفتابی لب درگاه شماست
که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد.
و به آنان گفتم : سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنانی که فلز ، زیوری نیست به اندام کلنگ .
در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است
که رسولان همه از تابش آن خیره شدند.
پی گوهر باشید.
لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید.
و من آنان را ، به صدای قدم پیک بشارت دادم
و به نزدیکی روز ، و به افزایش رنگ .
به طنین گل سرخ ، پشت پرچین سخن های درشت.
و به آنان گفتم :
هر که در حافظه چوب ببیند باغی
صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند.
هرکه با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود.
آنکه نور از سر انگشت زمان برچیند
می گشاید گره پنجره ها را با آه.
زیر بیدی بودیم.
برگی از شاخه بالای سرم چیدم ، گفتم :
چشم را باز کنید ، آیتی بهتر از این می خواهید؟
می شنیدیم که بهم می گفتند:
سحر میداند،سحر!
سر هر کوه رسولی دیدند
ابر انکار به دوش آوردند.
باد را نازل کردیم
تا کلاه از سرشان بردارد.
خانه هاشان پر داوودی بود،
چشمشان را بستیم .
دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش.
جیبشان را پر عادت کردیم.
خوابشان را به صدای سفر آینه ها آشفتیم.
|سهراب سپهری|
@mitra-ism-rahmani
@Saghi-Mortazavi
این شعر سهراب هم توی اون دسته از شعراش هست ک باید صبح،وقتی آفتاب تازه اومده بالا،برای خودت بخونیش....
یه عود خوشبو هم توی اتاق روشن کنی...
پنجره هم باز باشه تا نسیم ماه شهریور توی اتاق بپیچه.
بعدش هم یه آهنگ آروم بزاری...
مثلن صدای قربانی...
دیگه خیلی بهشتی میشهzeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
به تماشا سوگند
و به آغاز کلام
و به پرواز کبوتر از ذهن
واژه ای در قفس است.
حرف هایم ، مثل یک تکه چمن روشن بود.
من به آنان گفتم:
آفتابی لب درگاه شماست
که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد.
و به آنان گفتم : سنگ آرایش کوهستان نیست
همچنانی که فلز ، زیوری نیست به اندام کلنگ .
در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است
که رسولان همه از تابش آن خیره شدند.
پی گوهر باشید.
لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید.
و من آنان را ، به صدای قدم پیک بشارت دادم
و به نزدیکی روز ، و به افزایش رنگ .
به طنین گل سرخ ، پشت پرچین سخن های درشت.
و به آنان گفتم :
هر که در حافظه چوب ببیند باغی
صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند.
هرکه با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود.
آنکه نور از سر انگشت زمان برچیند
می گشاید گره پنجره ها را با آه.
زیر بیدی بودیم.
برگی از شاخه بالای سرم چیدم ، گفتم :
چشم را باز کنید ، آیتی بهتر از این می خواهید؟
می شنیدیم که بهم می گفتند:
سحر میداند،سحر!
سر هر کوه رسولی دیدند
ابر انکار به دوش آوردند.
باد را نازل کردیم
تا کلاه از سرشان بردارد.
خانه هاشان پر داوودی بود،
چشمشان را بستیم .
دستشان را نرساندیم به سر شاخه هوش.
جیبشان را پر عادت کردیم.
خوابشان را به صدای سفر آینه ها آشفتیم.
|سهراب سپهری|
@mitra-ism-rahmani
@Saghi-Mortazavi
این شعر سهراب هم توی اون دسته از شعراش هست ک باید صبح،وقتی آفتاب تازه اومده بالا،برای خودت بخونیش....
یه عود خوشبو هم توی اتاق روشن کنی...
پنجره هم باز باشه تا نسیم ماه شهریور توی اتاق بپیچه.
بعدش هم یه آهنگ آروم بزاری...
مثلن صدای قربانی...
دیگه خیلی بهشتی میشهبح بح چو زیبا
ملللسسسسیییییی زیاد
نشانک زدم قشنگه -
@Saghi-Mortazavi
@نگین-محمدیان
0-0ftm
چندوقت پیشتر هم یکی بهم گفت ک به شماها حسودی میکنه.
چون بهم نزدیکتر از اونید.
هیع خدای من...
جلل الخالق.zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Saghi-Mortazavi
@نگین-محمدیان
0-0ftm
چندوقت پیشتر هم یکی بهم گفت ک به شماها حسودی میکنه.
چون بهم نزدیکتر از اونید.
هیع خدای من...
جلل الخالق.چههه افتخاری نصیبمان شده
-
این بیت رو شاعرش رو مطمئن نیستم
حوصلم هم نمیکشه ک برم گنجور نگاه کنم
ولی مدیونی فکر کنی یاد تو افتادم
@Saghi-Mortazavi
من زچشم مستِ ساقی در خمارم روز و شب
مستیِ این می مرا بس،می نمیخواهم دگر
.....
ساقی!این مثه همون اشعه های آفتاب هس ک اونور بهت گفته بودمzeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
این بیت رو شاعرش رو مطمئن نیستم
حوصلم هم نمیکشه ک برم گنجور نگاه کنم
ولی مدیونی فکر کنی یاد تو افتادم
@Saghi-Mortazavi
من زچشم مستِ ساقی در خمارم روز و شب
مستیِ این می مرا بس،می نمیخواهم دگر
.....
ساقی!این مثه همون اشعه های آفتاب هس ک اونور بهت گفته بودم️
بح بح زیاد تر چه قشنگه
والا مدیون هم نمیکردی مثل همون دفعه خنگ بازی در میآوردم نمی فهمیدم اصلا داری به من میگی
یادم افتاد
خدا یااااا
فسیل کن خواهش میکنم️
میگه مستی بسه 🥺نوموخوام 🥺
کلهم
بسسسییییی قششششنگ
مَنون مَنون
لطف داری
امروز همه پستاتو نشانک زدم -
M Tg سلامت باشی
اره میدونم -
ععععه
-
@kosar-mottaghi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@mitra-ism-rahmani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi نترسیا فقط بترکون من شیرینی میخوام ازت ^_^
بیخیال اونجا دارم دی اکتیو میکنمباشه چشم
عههه چرا دی اکتیو؟؟@saghi-mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@kosar-mottaghi
مصاحبه رفتی؟!
کجا؟فعلا عقیدتی
تبریزعااا عالیست
موفق باشی -
@kosar-mottaghi سلام
-
:////
-
انگار واقعنی همه رفتن