هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@سجاد-ذوالفقاری ن منم فهمیدم تو چی گفتی ولی خب داشتم میگفتم اینجا نکات مثبت زیادی داره ولی بازم جوش باعث میشه ازش فراری باشم
Michael Vey
اینجا منظورت شهرته ؟ استانته ؟یا کشور؟ -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزم -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزم@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصم -
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصم@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال است -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال است@سجاد-ذوالفقاری
ببخشید کی خونده اینو؟ -
تلگرام رو میخوام
زمان کمی بود ولی عاشق گیفا و استیکرای متحرکش شدم
درسته پدرش راضی به وصلت ما نبود
ولی من با ویپی ان بهش وصل میشدم
حتی دلم واسه لج بازی های کانال های پروکسیش تنگ شده#دلنوشته های من برای بهترین پیام رسان دنیا در زمان حال
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
تلگرام رو میخوام
زمان کمی بود ولی عاشق گیفا و استیکرای متحرکش شدم
درسته پدرش راضی به وصلت ما نبود
ولی من با ویپی ان بهش وصل میشدم
حتی دلم واسه لج بازی های کانال های پروکسیش تنگ شده#دلنوشته های من برای بهترین پیام رسان دنیا در زمان حال
به جان هر ری اکشن پیامت
به جان نشان دادن تعداد سینهایت
به جان قطع و وصل شدن های وقت و بی وقتت
درنبود تو حتی نیم نگاهی هم به واتساپ نمیاندازم -
@soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری
ببخشید کی خونده اینو؟علیرضا آذر - بی نامی
-
@soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری
ببخشید کی خونده اینو؟علیرضا آذر - بی نامی
@سجاد-ذوالفقاری
آها مرسی -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال است@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال استدر اندیشه ام دیو مضمون سبک سر نشسته
و بر دفترم عقده ای غول پیکر نشسته -
-
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال استدر اندیشه ام دیو مضمون سبک سر نشسته
و بر دفترم عقده ای غول پیکر نشسته@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال استدر اندیشه ام دیو مضمون سبک سر نشسته
و بر دفترم عقده ای غول پیکر نشستهزمین گیرمو دیدن و لمسِ پایان بعید است
کسی رشته های رسیدن به ما را جویدست -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال استدر اندیشه ام دیو مضمون سبک سر نشسته
و بر دفترم عقده ای غول پیکر نشستهزمین گیرمو دیدن و لمسِ پایان بعید است
کسی رشته های رسیدن به ما را جویدست@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال استدر اندیشه ام دیو مضمون سبک سر نشسته
و بر دفترم عقده ای غول پیکر نشستهزمین گیرمو دیدن و لمسِ پایان بعید است
کسی رشته های رسیدن به ما را جویدستچه غم که شعورم رسیده به جولان جاده
جهان رخصت ماندگاری به شاعر نداده -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال استدر اندیشه ام دیو مضمون سبک سر نشسته
و بر دفترم عقده ای غول پیکر نشستهزمین گیرمو دیدن و لمسِ پایان بعید است
کسی رشته های رسیدن به ما را جویدستچه غم که شعورم رسیده به جولان جاده
جهان رخصت ماندگاری به شاعر نداده@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کنار خودم مینشینم، کنارم شلوغ است
و از سفره زندگی هر چه خوردم دروغ استخودم با خودم پشت میزم، غریبه م، مریضم
اجازه دهید آخرین چای خود را بریزمخودم با خودم گوشه ای از غمم مینویسم
هنوز عشق شعرم، برای نوشتن حریصمدلم آشیانِ ابابیل وَهم و خیال است
قسر رفتن از سنگ بارانِ شعرم محال استدر اندیشه ام دیو مضمون سبک سر نشسته
و بر دفترم عقده ای غول پیکر نشستهزمین گیرمو دیدن و لمسِ پایان بعید است
کسی رشته های رسیدن به ما را جویدستچه غم که شعورم رسیده به جولان جاده
جهان رخصت ماندگاری به شاعر ندادهشما نامِ نامی شعرید، ساکت نمانید
من و نامِ بی نامیِ من، مرا هیچ نامید
شما ظرف لبریز اَرزن، و من دانه ی آن
که آن دانه هم نیستم من، به قرآن