شعردانه
|
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Hamid-s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم
خوشا به سعادتت
که جایی واسه کتاب گذاشتن داری
اتاق ما فقط تخت خوابهمن خونه ام چون.
انقد کتاب دارم که میرفتم خوابگاه اخراج میشدم -
من تو درسای دیگ استعداد ندارم :|
اگه میرفتم رشته ی دیگه ای
قطعا یا مشروط میشدم یا افسردگی میگرفتمباید علاقتون رو پیدا کنید
خیلی مهمه
فرسودگی میاره براتون وگرنه. -
اونجا که خانم هایده میگه «اگه تو رو داشته باشم به هر چی می‌خوام میرسم» مخاطب فقط و فقط پول میتونه باشه ولاغیر.
متاسفم براتون اگه فکر کردین میخام کس دیگه ای رو بگم
-
واقعان به خاطر داشتن چنین دوست و هم کلاسی باید هزاران مرتبه خدارو شکر کنم
چقدر این ادم خوبه. چقدر دلسوز و مهربونه
با گوشی خواهرش زنگ زده بوده با گوشی خونم زنگ زده بود
احتمال زیادم برای اینکه حال منو بپرسه اخه امروز دیدم با گوشی خودش پیام داد داخل ایتا حالمو پرسید.
منم که گوشی گذاشتم روی پرواز
اصلان متوجه تماس ها نشدم
-
@Hamid-s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم
خوشا به سعادتت
که جایی واسه کتاب گذاشتن داری
اتاق ما فقط تخت خوابهمن خونه ام چون.
انقد کتاب دارم که میرفتم خوابگاه اخراج میشدم -
خانوم
خونه خیلی خوبه
البته مخالف خوابگاه نیستم چون با شرایط مختلف آشنا میشی
اما خوابگاه ما واقعا ظلمه نه ن داریم نه آنتن
دیگه بقیه موارد رو هم نگم@Hamid-s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم
خونه خیلی خوبه
البته مخالف خوابگاه نیستم چون با شرایط مختلف آشنا میشی
اما خوابگاه ما واقعا ظلمه نه ن داریم نه آنتن
دیگه بقیه موارد رو هم نگممن چون شهر خودم قبول شدم مشکلش رو نداشتم
ولی بلع درسته -
آدمی که ادعاش میشه بدون تو هیچه و هست پیشت.
یهو به خودت میای میبینی ترکت کرده. میفهمی همش خزعبل بود.اونی که طاقت دیدن ناراحتیت رو نداره، همونیه که دوستت داره.
-
دانلود انسانی که تحمل غم ما رو نداشته باشه
-
آدمی که ادعاش میشه بدون تو هیچه و هست پیشت.
یهو به خودت میای میبینی ترکت کرده. میفهمی همش خزعبل بود.اونی که طاقت دیدن ناراحتیت رو نداره، همونیه که دوستت داره.
mohammadhassan اگه یه روزی ببینمت. بابت دروغت به بنده خدا و شکستن قلبش باید بازخواستت کنم.
-
همون بهتر نبینمت.
-
همون بهتر نبینمت.
mohammadhassan بیشتر از این که اون رو ناراحت کردی، من رو عصبانی کردی.
-
اومدسرکلاس
نشست روصندلی کناریم
صندلیامون وصل بودن هی لگد پروند (داشتم نت برمیداشتم دستم خط میخورد)
هی لگد پروند
هی لگد پروند
ذاتا به این آدما توجهی نمیکنم.دیوارطوربرخوردمیکنم باهاشون,,,انگارنیستن,انگاردیوارن
هی لگد پروند
هی ادامه داد
تااینکه پر چادرم از روپام سرخورد افتاد پایین گوشش
کفششو گذاشت روشو وکشیدش اون طرفی!
پامو گذاشتم روپنجه پاش(ینی باکفشم روکفششو لگدکردم)؛شاید۳۰ثانیه نگه داشتم وفشاردادم,,دردش گرفت نمیتونست چیزی بگه چون استاد خیلی سخت گیر بود
فقط بامشت ریز ریز میزد رو صندلی و نفسشوحبس کرد
منم خونسرد همزمان به کارم میرسیدم
بعدش پامو برداشتم
یه نفس عمیقی کشید,,,کلاس بعدیشم رفت پیش اکیپ خودش
صبورم قبول,,,ولی دیگه پررونشو
پ.ن:جمله بچه بازیای همکلاسیات وقتی ترم اولی -
یجوری یهویی سرد شد هوا
️سپس تربیت
ما تُنگ بودیم اگه دریا بودیم که ماهیممون نمیمرد
