هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Zahra-Hamrang
خاموشی زدن نمیشه از خوابگاه در اومد
️
بیکاری خیلی بده
چه کتبی کار میکنن تو بیرون@Hamid-s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Zahra-Hamrang
خاموشی زدن نمیشه از خوابگاه در اومد
️
اوهاع
سرتو بچسبون به شیشه
اونم سرده یقینابیکاری خیلی بده
چوخ چوخ چوخ
چه کتبی کار میکنن تو بیرون
کتبی نیس که
من چون بی حال بودم کلا حرف نزدم -
Arian Abedi
من اتاق خودمو بهم ریختم الان پخش کردم تو هال کتابارو@Soniaaa ای خدااااا من روز بعد کنکور رو که یادم میاد دیونه میشم. کل کتابارو ریختیم وسط حال، من گوشیم رو بین کتابا گم کردم. یه اوضاعی بود که نگو
-
@Hamid-s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Zahra-Hamrang
خاموشی زدن نمیشه از خوابگاه در اومد
️
اوهاع
سرتو بچسبون به شیشه
اونم سرده یقینابیکاری خیلی بده
چوخ چوخ چوخ
چه کتبی کار میکنن تو بیرون
کتبی نیس که
من چون بی حال بودم کلا حرف نزدم@Zahra-Hamrang در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Hamid-s در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Zahra-Hamrang
خاموشی زدن نمیشه از خوابگاه در اومد
️
اوهاع
سرتو بچسبون به شیشه
اونم سرده یقینابیکاری خیلی بده
چوخ چوخ چوخ
چه کتبی کار میکنن تو بیرون
کتبی نیس که
من چون بی حال بودم کلا حرف نزدمخودتون چه کتابهایی کار کردی تا حالا
-
@Soniaaa ای خدااااا من روز بعد کنکور رو که یادم میاد دیونه میشم. کل کتابارو ریختیم وسط حال، من گوشیم رو بین کتابا گم کردم. یه اوضاعی بود که نگو
Arian Abedi
چرا کتابارو ریخته بودی وسط خب؟ -
اون قسمتی که مستربین واسه خودش نامه مینویسه میفرسته، فرداش پستچی میاره
خوشحال با تعجب باز میکنه با خوشحالی میخونه و ابراز احساسات میکنه؛ دیدینش؟ همون :)) -
شبتون خوش در پناه ایزد منان
-
کلبه ای خواهم ساخت ؛
در دیاری که در آن ، ردّی از آدم ها نیست ،
هیچکس آنجا نیست ...
دور خواهم شد از این شهر ، از این حصر ، از اجبار ، جنون ...
میله های قفسِ عادت را ؛
به درَک خواهم داد ،
و به خورشید ، سلام ...
و رها خواهم شد ،
و رها خواهم زیست ...
بوف ها ، در دلِ شب همدمِ تنهایی من
ماه ، امّیدِ شب و ؛
رود ، لالاییِ من ...
خاکِ اطراف من از ریشه ی گل ها لبریز ،
بیشه ام غرق در آرامش اعجاب انگیز ...
آسمان ها آبی ،
شاپرک ها خندان ،
و زمین ، سبز و دلم بی خبر از بیتابی ...
دل به دریا که زدم ، خواهم رفت ،
کلبه ای خواهم ساخت ،
و خودم را به تماشای سکوت ،
و به آغوشِ خدا خواهم داد ...
-
کلبه ای خواهم ساخت ؛
در دیاری که در آن ، ردّی از آدم ها نیست ،
هیچکس آنجا نیست ...
دور خواهم شد از این شهر ، از این حصر ، از اجبار ، جنون ...
میله های قفسِ عادت را ؛
به درَک خواهم داد ،
و به خورشید ، سلام ...
و رها خواهم شد ،
و رها خواهم زیست ...
بوف ها ، در دلِ شب همدمِ تنهایی من
ماه ، امّیدِ شب و ؛
رود ، لالاییِ من ...
خاکِ اطراف من از ریشه ی گل ها لبریز ،
بیشه ام غرق در آرامش اعجاب انگیز ...
آسمان ها آبی ،
شاپرک ها خندان ،
و زمین ، سبز و دلم بی خبر از بیتابی ...
دل به دریا که زدم ، خواهم رفت ،
کلبه ای خواهم ساخت ،
و خودم را به تماشای سکوت ،
و به آغوشِ خدا خواهم داد ...
-
کلبه ای خواهم ساخت ؛
در دیاری که در آن ، ردّی از آدم ها نیست ،
هیچکس آنجا نیست ...
دور خواهم شد از این شهر ، از این حصر ، از اجبار ، جنون ...
میله های قفسِ عادت را ؛
به درَک خواهم داد ،
و به خورشید ، سلام ...
و رها خواهم شد ،
و رها خواهم زیست ...
بوف ها ، در دلِ شب همدمِ تنهایی من
ماه ، امّیدِ شب و ؛
رود ، لالاییِ من ...
خاکِ اطراف من از ریشه ی گل ها لبریز ،
بیشه ام غرق در آرامش اعجاب انگیز ...
آسمان ها آبی ،
شاپرک ها خندان ،
و زمین ، سبز و دلم بی خبر از بیتابی ...
دل به دریا که زدم ، خواهم رفت ،
کلبه ای خواهم ساخت ،
و خودم را به تماشای سکوت ،
و به آغوشِ خدا خواهم داد ...
@Soniaaa
یه نیازی هست که خدا درون آدم قرار داده به نام نیاز اجتماعی
بهترین جزیره با کامل ترین امکانات رو هم داشته باشیم
یکی رو نیاز داریم باهاش حرف بزنیم چه خواهر باشه چه برادر چه پدر چه مادر چه دوست -
حال بد بد بد
-
@M-Shajarian
اوهوم زیباست
ی عکسی بود آقا ماهان از ی کلبه دور افتاده گرفته بود حیف ندارمش ی همین چیزی ب ذهنم اومد آدم هر از گاهی بره تو دل طبیعت -
@Soniaaa
یه نیازی هست که خدا درون آدم قرار داده به نام نیاز اجتماعی
بهترین جزیره با کامل ترین امکانات رو هم داشته باشیم
یکی رو نیاز داریم باهاش حرف بزنیم چه خواهر باشه چه برادر چه پدر چه مادر چه دوست@Hamid-s
حالا منم همچین انزوا طلب نیستمفعلنم کلبه ای نساختم:))
-
Arian Abedi
چرا کتابارو ریخته بودی وسط خب؟@Soniaaa تو اتاقم جا نبود اصلا. کتابای دوره راهنمایی هم بودن. میخواستم اونایی که لازم نبود رو رد کنم بره
-
@Soniaaa تو اتاقم جا نبود اصلا. کتابای دوره راهنمایی هم بودن. میخواستم اونایی که لازم نبود رو رد کنم بره
Arian Abedi
حقیقتا روز قبل کنکور با اون همه استرس چجوری اینکارو میکردی نه انصافا چجوریییی -
کسی نیست با نفسش حال دلم فرق کنه
-
@Soniaaa
اینکه یخ جای آروم آدم باشه و بره با خدای خودش خلوت کنه خیلی خوبه مخصوصا اگر اون شرایطی که گفتی باشه
واسه هر آدمی نیازه ولی نه اینکه ۶۰ سال اونطوری باشه -
@Elham650
من خاله شادونه میدیدم همش تصور میکردم ازون لباسش که سفیده و صورتیه پوشیدم و دارم برنامه اجرا میکنم -
@M-Shajarian
اوهوم زیباست
ی عکسی بود آقا ماهان از ی کلبه دور افتاده گرفته بود حیف ندارمش ی همین چیزی ب ذهنم اومد آدم هر از گاهی بره تو دل طبیعت -
@Elham650
من خاله شادونه میدیدم همش تصور میکردم ازون لباسش که سفیده و صورتیه پوشیدم و دارم برنامه اجرا میکنم