هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Galadriel
بزار یدونه هم از متن های خودم بفرستم
شاید ناراحت بشی ولی شاید طبق متن هایی که نوشتی با حالت تناسب داشته باشه
بر روی دردم درد اضافه نکندردمو برای خودم تعریف کردم
باز موندم خودم ، تک و تنها
عمیقا می سوزونه ، عمیقا
این قلبم سر جاش نمی مونه
با تو سوختم ، با تو
نه بی تو و نه هم با تو، نمیشه
هر کسی بهترین ِ
بهترین ِ بهترین رو
برا خودش نگه میداره
این عشق رو در دنیا
کسی نمیتونه بفهمه
واینستا اونجوری
اونجور نگاه نکن بیا پیشم
با تو ، با تو سوختم
سوختم سوختم با تو
با تو ، با تو ، گول خوردم
گول خوردم گول خورم با تو
ح.ص
بی مخاطب -
Galadriel
بزار یدونه هم از متن های خودم بفرستم
شاید ناراحت بشی ولی شاید طبق متن هایی که نوشتی با حالت تناسب داشته باشه
بر روی دردم درد اضافه نکندردمو برای خودم تعریف کردم
باز موندم خودم ، تک و تنها
عمیقا می سوزونه ، عمیقا
این قلبم سر جاش نمی مونه
با تو سوختم ، با تو
نه بی تو و نه هم با تو، نمیشه
هر کسی بهترین ِ
بهترین ِ بهترین رو
برا خودش نگه میداره
این عشق رو در دنیا
کسی نمیتونه بفهمه
واینستا اونجوری
اونجور نگاه نکن بیا پیشم
با تو ، با تو سوختم
سوختم سوختم با تو
با تو ، با تو ، گول خوردم
گول خوردم گول خورم با تو
ح.ص
بی مخاطب -
نمیفهمم واقعا چرا هرکس حرف از حال بد میزنه صبر نمیکنیم توضیح بده که چرا بده و سریع میگیم منم خوب نیستم ، من از تو بدترم
که چی واقعا
اصلا مگه میدنیم چرا بده که اینطوری میگیم شاید واقعا خوب نباشه شاید نیاز داشته باشه که برای یک بارهم که شده تو سکوت کنی و فقط شنونده باشی نه که انتظار داشته باشی شنونده دردهای تو هم باشه -
-
Galadriel
اینم یه هفته پیش نوشتم
خودم را گم کردم / روز به روز صبر کردم
سکوت کردم به قلبم حبس کردم/که شاید از خیالش دور گردم
که بی فکرش بخوابم /که یک شب بی گریه بخوابم
گمان کردم که من میتوانم/که فهمیدم ناتوانم -
Galadriel
اینم یه هفته پیش نوشتم
خودم را گم کردم / روز به روز صبر کردم
سکوت کردم به قلبم حبس کردم/که شاید از خیالش دور گردم
که بی فکرش بخوابم /که یک شب بی گریه بخوابم
گمان کردم که من میتوانم/که فهمیدم ناتوانم -
این دیالوگ سریال Peaky Blinders رو خیلی دوستش دارم و بهش معتقدم، که میگه:
«کسایی که از اسمت دفاع میکنن در حالی که خودت اونجا نیستی، با وفاترین دوستانی هستن که میتونی داشته باشی.» -
-
Galadriel
اگه هر شب میون سیل عرق از خوابهات بیدار میشیاگر تنهایی به مانند یک دلبر، سر
تاسر با تو دراز می کشه در آغوشت
اگر به سادگی مژههات برای هر چیزی خیس میشه
اگه خاطرات رو گرم تر بیاد می آوری
و حتی درکش می کنی
اگر قلبت را به مانند نامه ای
مچاله و پرت شده حس میکنی
اگه خودتو بی کس و زود
فراموش شده حس می کنی
کودک درونت رو بغل کن
برایت انسان رو تعریف میکنه
دست ها گناهکارند
زبان ها گناهکارند
یک آتش زمانه
همه ی این ها در کل
دنیا گناهکاره
معصوم نیستیم،
هیچ کدوممون
ح.ص -
اره اصلا دلم میخواد نظرتونو بپرسم بعد کار خودمو کنم://
دلم میخواد بهتون بگم چشم ولی باز کار خودمو کنم:))
اگ مشکلیه مشکل خودتونه:))
ب همه چی گیر میدن:||