هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
-
@سجاد-ذوالفقاری شب بخیر
-
@roghayeh-eftekhari
ن بابا منظورم این نبود
یکی از باحال ترین خاطراتت رو بگودختر پاییز محرم رفته بودیم شهرستان بعد من داشتم از جلوی موکب بسیج رد میشدم( مگه شلوغ حالا همه میشناختن منو
) هیچی دیگه همون لحظه گوشیم زنگ خورد منم برداشتم جواب بدم قطع شد همونطور که درگیر گوشیم بودم صاف رفتم توتیربرق جلوی موکب
🥲
سریع اومدم عقب دیدم همه دارن نگاهم میکنن
ازهمه جاالب تر اون پسره ای بود که داشت چایی میریخت از خنده دستاش میلرزید نصف چایی میریخت تو سینی نصفش تو لیوان🥲
منم با حفظ اعتماد به نفس عادی به راهم ادامه دادم
فقط منفجر شدنشون بعد رفتن من عالی بود -
دختر پاییز محرم رفته بودیم شهرستان بعد من داشتم از جلوی موکب بسیج رد میشدم( مگه شلوغ حالا همه میشناختن منو
) هیچی دیگه همون لحظه گوشیم زنگ خورد منم برداشتم جواب بدم قطع شد همونطور که درگیر گوشیم بودم صاف رفتم توتیربرق جلوی موکب
🥲
سریع اومدم عقب دیدم همه دارن نگاهم میکنن
ازهمه جاالب تر اون پسره ای بود که داشت چایی میریخت از خنده دستاش میلرزید نصف چایی میریخت تو سینی نصفش تو لیوان🥲
منم با حفظ اعتماد به نفس عادی به راهم ادامه دادم
فقط منفجر شدنشون بعد رفتن من عالی بود@roghayeh-eftekhari ای کاش منم اونجا بودم یکم مسخرت میکردم میخندیدیدم
-
-
-
@roghayeh-eftekhari ای کاش منم اونجا بودم یکم مسخرت میکردم میخندیدیدم
دختر پاییز ممنونم ازاینهمه همدردی
یبار دیگه همونجا همه وسایل هارو دادن به من حالا من دوتا کیف رو دست چپم بود یدونه دست راسم پرچم به دستم پوستر هم به اون یکی دستم چسب نواریم دو مچ دستم بود
حالا جلوی موکب اینا بودم دیگه خودت تا تهش برو🥲
-
@roghayeh-eftekhari ای کاش منم اونجا بودم یکم مسخرت میکردم میخندیدیدم
دختر پاییز توام بگو
-
دختر پاییز توام بگو
این پست پاک شده! -
این پست پاک شده!
دختر پاییز حالا جا داره بگم من اون لحظه اینقدر میخندیدم که حتی نمیدونستم دستتو بگیرم
-
دختر پاییز حالا جا داره بگم من اون لحظه اینقدر میخندیدم که حتی نمیدونستم دستتو بگیرم
@roghayeh-eftekhari با سرعت نور از اونجا دور شدم
-
شب بخیر خوب بخوابی
-
دختر پاییز
یکبار رفته بودیم دفتر معاون بعد تو راهرو من داشتم حرف میزدم با دوستم بعد دیدم از یجایی به بعد ساکت شد حالا من پشتو نگاه میکنم نیست جلو چپ راست نیست بعد دیدم یه ناله از کنارم داره میاد پایین نگاه کردم دیدم افتاده حالا مگه من میخندیدم هی میخواستم خم شم دستش بگیرم نمیشد کهدیگه یکی از بچه ها به دادش رسید
حالا من بعدش عذاب وجدان گرفتم هی برمیگشم سمتش ازش عذرخواهی کنم نگاهش میکردم یاد اون صحنه میوفتادم دوباره خندم میگرفت خیلی حس بدی بود -
@roghayeh-eftekhari با سرعت نور از اونجا دور شدم
دختر پاییز درکت میکنم
-
شب بخیر خوب بخوابی
دختر پاییز ممون عزیزم توام خوب بخوابی