هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Matin Mousavi 1
صاعقه روهم دوست دارم ببینم مثلا بزنه یه درخت رو از وسط نصف بکنه اما مطمئنم بعدش من سکته میزنم -
Matin Mousavi 1
تو شمال رعد و برق های خیییلی خیلی بدی میزنه تو بعضی از فصل های سال
یادمه وقتی ۹ سالم بود
یک رعد و برقی میزد ساعت ۵ عصر بود
اسمون طوسی بود
برق های رعد و برق کامل میزد تو خونه اسمون رسما میغریدولی منم رعدوبرق رو دوست دارم تقریبا
-
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
عجب
مسئله اینجاست من امروز هر طرف برم باز ذهنم درگیر میشه اصلا به درگیری گفته تو برو من جات هستمیعنی پرش ذهنی داری؟ یا فکر و خیال؟
@Alba
نه مثلا یه کتاب میخونم اگه رمان باشه که میگم داستان باید اینجوری میشد اونجوری میشد
رمان نباشه هم کلی سوال تو ذهنم میاد
پرش ذهنی هم هست
فکر و خیال هم هست
همه چیز دیگه -
Hhh Hh در حین لرزش نباید در بری! خطرناک تره اونجوری
بیشتر کشته های اینجا تو راه پله بود
Matin Mousavi 1
درسته...
اون موقع در خروجی جلوم بود(خونه ویلایی بود) -
Hhh Hh
من تاحالا یه بارم زلزله رو تجربه نکردمGharibe Gomnam
که اینطور....
ان شاءالله که هیچ وقت تجربش نکنی -
ولی منم رعدوبرق رو دوست دارم تقریبا
Matin Mousavi 1
با هر صدای رعد و برق من یه جیغ میزدم
حتی توی عروسیاهم صدای باند انقدر بلند نشده بود
حس میکردم الان رعد و برق خونه رو از وسط نصف میکنه الان دیگه نمیترسم البته -
آخه کی دوست داره تصادف رو تجربه کنه
-
@Alba
نه مثلا یه کتاب میخونم اگه رمان باشه که میگم داستان باید اینجوری میشد اونجوری میشد
رمان نباشه هم کلی سوال تو ذهنم میاد
پرش ذهنی هم هست
فکر و خیال هم هست
همه چیز دیگهGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
نه مثلا یه کتاب میخونم اگه رمان باشه که میگم داستان باید اینجوری میشد اونجوری میشد
رمان نباشه هم کلی سوال تو ذهنم میاد
پرش ذهنی هم هست
فکر و خیال هم هست
همه چیز دیگهآها متوجه شدم چطور میشی
کلا پرش ذهنی و فکر و خیال خیلیش خوب نیست آسیب وارد میکنه
مخصوصا که افکار منفی باشه
سعی کن از خودت دورش کنی
ولی کنجکاوی تو این سن طبیعیه -
دوستان شبتون بخیر
Matin Mousavi 1
شب شما هم بخیر -
Hhh Hh
اره میدونم
داستان با یه خواهر برادر شروع شد
تهش برادره مرد
ناراحت شدمGharibe Gomnam
واقعا...
وسطش.... -
Gharibe Gomnam
که اینطور....
ان شاءالله که هیچ وقت تجربش نکنیHhh Hh
زهرا از این ارزوها نکن لطفا
الان یاد یه چیز افتادم خندم گرفت
معاون راهنماییم تعریف میکرد که اینا داشتن میرفتن مسافرت دوتا خانم پشت نشسته بود یه خانم جلو ماشینم پراید بود با سرعت ۸۰ ۹۰
میگفت از پشت یکی بهش گفت شارژر رو بده
شارژ هم تو داشبرد بود
اون خانمی که جلو نشسته بود سن بالا بود از این چیزا سر در نمیاورد
میگفت من یه لحظه خم شدم سمت داشبرد
نفهمیدم چیشد زدم به کانکس پلیس
میگه یهو دیدم
۲۰ ۳۰ تا سرباز با رکابی و شلوارک زدن بیرون
بعد شوهرخواهرش بهش زنگ زده بود که به تمام کانکس های کشور اماده باش دادن -
یادمه اون موقع که زلزله میومد یه کیف پر از مدارک جلو در بود که توش کنسرو هم بود
همه هم تو پذیرایی می خوابیدیم
️
@Alba
تو تهرانم از این زلرله ها اومد؟ -
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
نه مثلا یه کتاب میخونم اگه رمان باشه که میگم داستان باید اینجوری میشد اونجوری میشد
رمان نباشه هم کلی سوال تو ذهنم میاد
پرش ذهنی هم هست
فکر و خیال هم هست
همه چیز دیگهآها متوجه شدم چطور میشی
کلا پرش ذهنی و فکر و خیال خیلیش خوب نیست آسیب وارد میکنه
مخصوصا که افکار منفی باشه
سعی کن از خودت دورش کنی
ولی کنجکاوی تو این سن طبیعیه@Alba
من حس میکنم این کنجکاوی داره دیگه اسیب زا میشه
از پیام های الانم باید فهمیده باشی -
ما چقدر تو دوران زلزله راحت بودیم
نهایت کارمون این بود
هممون همراه میگفتیم عه زلزله است
بعد میخوابیدیم دوباره -
فقط یبار یادمه دیگه خیلی طولانی و شدید شده بود
من داداشم و مامانم فقط خونه بودیم
من داداشم برداشتم نشستم کنار ستون
چون دیگه درا باز نمیشد برای اینکه بریم بیرون دیر بودSachli
این یعنی نهایت ارامش درهر شرایطی -
@Alba
تو تهرانم از این زلرله ها اومد؟Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
تو تهرانم از این زلرله ها اومد؟آره همون سال که کرمانشاه اومد چندین بار تهران وحشتناک اومد
اصلا نمیدونم چطور فرار کردم رفتم بیرون
یه دوستم فرار کردن اومدن شمال -
Sachli
این یعنی نهایت ارامش درهر شرایطیGharibe Gomnam آره
ما فقط از موقعیت ها لذت میبریم