هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
شونه کردم موتو با هر گره که وا شد
پیش روی من یه راه تازه پیدا شد
مگه این روزا رو بی تو میشه تکرار کرد
تو یه خوابی که ازش نمیشه بیدار شد
من دلم بارونو خواست بارون دلم خواست
چند قدم با تو توو خیابون دلم خواست
فقط چند ثانیه پیش تو باشم
با تو چند تا جملهی آروم دلم خواست -
من مملو از خیال او
او خالی از خیال من.... -
در فکر آن سیاوش، داری تو چاره آیا؟
زآتش توان رها شد، از کوی نیک نامی
️ح
-
@Emmet200
اینجا شاعر میگه:
یه لحظه تو یادت بیار منو
ولی من...، یه لحظه یادت از سرم بیرون نمیره@ABR_DJ
شایدم
نه از سفید و نه از سیاه...
دیگر از هیچ یک نمینویسم
دیگر نه از تو مینویسم و نه از رفتنت
هیچ کدام را نمیخواهم همین چند سال خاطره برای گریه هایم کافیست -
@ABR_DJ
شایدم
نه از سفید و نه از سیاه...
دیگر از هیچ یک نمینویسم
دیگر نه از تو مینویسم و نه از رفتنت
هیچ کدام را نمیخواهم همین چند سال خاطره برای گریه هایم کافیست -
آفاق را گردیدهام، مهر بُتان ورزیدهام
بسیار خوبان دیدهام، امّا تو چیز دیگری
-
چیست از این خوبتر در همه آفاق، کار
دوست به نزدیک دوست، یار به نزدیک یار
-
همه آبادنشینان ز خرابی ترسند
من خرابت شدم و دم به دم آبادترم
-
بنمود رخ زیبا، گشتیم همه شیدا
چون هیچ نماند از ما، آمد برِ ما بنشست
-
گر به همه عمر خویش با تو بر آرم دمی
حاصل عمر آن دم است، باقی ایام رفت …
-
گر ما خطا کنیم، عطای تو بی حد است
نومیدی از عطای تو، حد خطای ماست …
-
ربوده مهری چو ذره تابم، ز آفتابی در اضطرابم
که گر فروغش به کوه افتد، ز بیقراری در آید از پا
-
از صبح پردوه سوز، خدایا نگاه دار
این رازها که ما به دل شب سپردهایم
-
یا رب از عرفان مرا پیمانهای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دلی بیدار ده