هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
من مملو از خیال او
او خالی از خیال من.... -
در فکر آن سیاوش، داری تو چاره آیا؟
زآتش توان رها شد، از کوی نیک نامی
️ح
-
@Emmet200
اینجا شاعر میگه:
یه لحظه تو یادت بیار منو
ولی من...، یه لحظه یادت از سرم بیرون نمیره@ABR_DJ
شایدم
نه از سفید و نه از سیاه...
دیگر از هیچ یک نمینویسم
دیگر نه از تو مینویسم و نه از رفتنت
هیچ کدام را نمیخواهم همین چند سال خاطره برای گریه هایم کافیست -
@ABR_DJ
شایدم
نه از سفید و نه از سیاه...
دیگر از هیچ یک نمینویسم
دیگر نه از تو مینویسم و نه از رفتنت
هیچ کدام را نمیخواهم همین چند سال خاطره برای گریه هایم کافیست -
آفاق را گردیدهام، مهر بُتان ورزیدهام
بسیار خوبان دیدهام، امّا تو چیز دیگری
-
چیست از این خوبتر در همه آفاق، کار
دوست به نزدیک دوست، یار به نزدیک یار
-
همه آبادنشینان ز خرابی ترسند
من خرابت شدم و دم به دم آبادترم
-
بنمود رخ زیبا، گشتیم همه شیدا
چون هیچ نماند از ما، آمد برِ ما بنشست
-
گر به همه عمر خویش با تو بر آرم دمی
حاصل عمر آن دم است، باقی ایام رفت …
-
گر ما خطا کنیم، عطای تو بی حد است
نومیدی از عطای تو، حد خطای ماست …
-
ربوده مهری چو ذره تابم، ز آفتابی در اضطرابم
که گر فروغش به کوه افتد، ز بیقراری در آید از پا
-
از صبح پردوه سوز، خدایا نگاه دار
این رازها که ما به دل شب سپردهایم
-
یا رب از عرفان مرا پیمانهای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دلی بیدار ده
-
هر کسی را سر چیزی و تمنای کسی است
ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر