|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
خوابگاه جای جالبیه
آدمای متفاوت
داستانای متفاوت
بعضیاشون شبیه فیلمان
مثلا تازگی ها دختری رو میشناسم که از شهر دوری اومده برای رشته ای که یکسال قبل داشت تو شهرخودشون میخوند!شهری که توش درخشید؛لااقل به اندازه ی خودش...دورازذهن هم نیست.حالاهم اینجا دانشجوی پرافتخاریه...شهری که توش متولد شد...بزرگ شد...وعاشق شد...
اما مشکل اینجا بود
که فقط اون عاشق شد...
تاقبل ازین به عشق های یکطرفه اعتقادی نداشتم اما حالا میتونم بگم کمی مرددم!
تلاش کردوتلاش کردو تلاش...
وزمانی رسید که بنظرمیومد جواب داده!و یک رابطه امن داشت...
تااینکه...
خب!به اینجاش که رسید هق هقش بلندشد!
توحالت عادی باخودش میگذروند و
به نزدیک شدن گارد داشت پس سعی نکردم دستاشو بگیرم یا؛ولی اینبار خودش پیشقدم شد
اومد بغلم
و اینطوری منم خیالم کمی جمعتر شد...
بعدادامه داد
که برای همین انتقالی گرفته
میگفت اون شهر خفش میکنه
پوزخند میزد و با چشمای درشت پراشکش بهم میگفت
میفهمی؟خاکم خفم میکنه!
میگفت بدون اون شهر رو سرش هوار میشه
بعدش بازم تکخند عصبی زد و گفت
البته اینجام فرق زیادی نداره!
اصلا وقتی هنوز خودمم چه فرقی داره کجام؟
ولی میدونی؟به درک که نتونست
به درک که نخواست
خودم می‌سازم زندگیمو
بدون هیچ مردی
مردا همشون....
پریدم وسط حرفش
بدون هیچ مردی؟تصورکن دنیا بدون بابات چقد تنگ می‌شد!
یلحظه انگار جاخورده باشه گفت
مثل باباممممم!
میدونستم بچه نیست که باهام لج کنه...
دیگه چیزی نگفت...
ملاقات اونروزمون با کمی میوه و همصحبتی های روزمره تموم شد
تااخرین باری که دیدمش هنوز هم
از مرد ها بدش میومد...
بادرست و غلط داستانش کاری ندارم
من قاضی یا بازپرسش نبودم...من فقط گوش شنواش بودم
اما این زندگی که اینحا داشت می‌ساخت حقیقتا پرافتخار و قشنگ بود
پس دمش گرم -
CpR باز نمیشه لینک
-
پشته
اونوقت پشت کنکور بوده
الان پشت کارشناسی -
@دختر-بهار در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اهورا منم فکر میکردم که چون پشتین کم میاین
کار زیاده و خب منم که همیشه حوصلم سر میره
-
@دختر-بهار
وای دقیقااا منم الان تستای شیمیرم باید بزنم مغزم نمیکشه دیگه خستم
همه چیم از ی طرف میخونم ازون طرف یادم میره
خنگ شدم بخدا -
@دختر-بهار در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اهورا منم فکر میکردم که چون پشتین کم میاین
کار زیاده و خب منم که همیشه حوصلم سر میره
-
@دختر-بهار
وای دقیقااا منم الان تستای شیمیرم باید بزنم مغزم نمیکشه دیگه خستم
همه چیم از ی طرف میخونم ازون طرف یادم میره
خنگ شدم بخدا -
من واقعا تو این گرما چایی میخورم احساس خنکی میکنم
-
@Soniaaa چای همیشه جوابه
-
کاش 4 نفر بودم یکیش شیمی و میخوند یکی زمین یکی زیست یکی ریاضی
متاسفانه ی نفرم و تو یکیشم موندم
-
بسه چقد غر میزنم اصن
️
-
@دختر-بهار در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اهورا منم فکر میکردم که چون پشتین کم میاین
کار زیاده و خب منم که همیشه حوصلم سر میره
اهورا در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@دختر-بهار در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اهورا منم فکر میکردم که چون پشتین کم میاین
کار زیاده و خب منم که همیشه حوصلم سر میره
@دختر-بهار
الکی میگه دیگه باکلاس شد تحویل نمیگیره مارو
-
کاش 4 نفر بودم یکیش شیمی و میخوند یکی زمین یکی زیست یکی ریاضی
متاسفانه ی نفرم و تو یکیشم موندم@Soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
کاش 4 نفر بودم یکیش شیمی و میخوند یکی زمین یکی زیست یکی ریاضی
متاسفانه ی نفرم و تو یکیشم موندمو بعضی اوقات که با خودت تکرار میکنی
کاش مغز فلان استاد باهام بیاد سر جلسه
️
