هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
امروز دارم پا تو جایی میزارم که کل زندگیمو داره عوض میکنه
چ خوب چ بد داره عوض میشه
پس با احتیاط تصمیم بگیر فاطمه جان -
@ABR_DJ بسلامتی انشالله موفق باشی
I_Fatemeh_l ممنون تو هم همینطور
-
@ariana-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ariana-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ariana-a عهههه اینه کههه
سلامممم چطوریاین ب درخت میگن
سلاممممم
قربونت ت خوبیلیاقت ابرازاحساسات منو نداری
قربونت خوبم یا قربونت بدم؟
منم خوبم شکرخدا
چه خبرخوبمممم ولی بدمممم
شکر
سلامتیت ت چخبراینووووووو
این جمله از جواد خیابانی بود؟
از کجا خبر داری که من سلامتم؟
کنکورر، کنکور، خیلی کنکورSachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ariana-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ariana-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sachli در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@ariana-a عهههه اینه کههه
سلامممم چطوریاین ب درخت میگن
سلاممممم
قربونت ت خوبیلیاقت ابرازاحساسات منو نداری
قربونت خوبم یا قربونت بدم؟
منم خوبم شکرخدا
چه خبرخوبمممم ولی بدمممم
شکر
سلامتیت ت چخبراینووووووو
این جمله از جواد خیابانی بود؟
از کجا خبر داری که من سلامتم؟
کنکورر، کنکور، خیلی کنکوراره من بچه جواد خیابانیم
الهام شد بم
این بدهههه -
ببخشید نمیتونم جواب بدم فقط میتونم بگم منم همینطور
راستش دیروز مشاورم زنگ زده بود میگفت شنیدم جدا شدین ..
خواستم بگم لعنتی چرا میگی جدا شدن مگه میشه قلب یه آدمو ازش جدا کنی و هنوز زنده باشه ؟!!!
ولی بغض لعنتی نزاشت چیزی بگم بعد از کلی سکوت فهمید که گند زده و بحث و عوض کرد ...
این یه هفته انقد سکوت کردم
که یادم رفته چطوری باید حرف بزنم
یادته میگفتم یه همکلاسی دارم خیلی پایس همونکه مامانش دکتر بود
بعد اینکه با دوستم به هم زدیم خیلی باهام حرف میزنه جاشو عوض کرد و اومد پیش من نشست میگفت بیا با هم بریم تبریز بهت قول میدم همونطوری که الان همش تو دفتر مدیریم اونجا هم تو حراست باشیم
الان فهمیدم که نیازی نیست کار خاصی کنم اگه فقط خودم باشم به اندازه کافی خوب هستم که بخوان باهام دوست باشن
انقد با تام درد و دل کردم دیروز بهم میگفت بهتره بنویسی اینجوری منم انقد اذیت نمیکنی حالتم بهتر میشه
گفتم مگه دیوونه شدی من حوصله تیمارستان و ندارم اگه چیزایی که نوشتم دست کسی بیوفته باید بقیه عمرمو تو جلسات مشاوره بگذرونم
خلاصه که تصمیم گرفتم بیام و تودلی بنویسم
میگفت همه جزئیات پدرمو به خاطر دارم به جز چشماش اونا رو مثل دو تا نقطه سیاه به خاطر میارم
یعنی بعد از مرگ ادما ما نمیتونیم چشماشونو ببینیم؟؟ سعی کردم به پدربزرگم فک کنم دستاشو یادم میاد با اینکه خیلی لاغر بود ولی دستای قوی ای داشت صورتشو یادم بود حتی چین و چوروکاشو یادمه که صورتش انقد آفتاب سوختگی دیده بود که دیگه رنگ خودشو از دست داده بود لباشو خیلی خوب یادمه وقتی تو فکر میرفت محکم به هم فشار میداد ولی چشماش هر چی فکر کردم چشماشو یادم نیومد شاید چون هیچوقت تو چشماش نگاه نکردم از این به بعد
به چشم آدمایی که دوست دارم بیشتر نگاه میکنم چون ممکنه روزی برسه که دیگه نتونم به خاطر بیارمشون حتی اگه یک درصد هم امکان داشته باشه دیگه نبینمشون باید چشماشون یادم باشه... -
چقدم اینجا خلوته باز قبلا می اومدی
فارغالتحصیلارو میدیدی انرژی میگرفتی الان وضعیت اونا بد از ما کنکوریاسیه کاری میکنین آدم دلش نمیخواد فارغالتحصیل شه