هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
اگه برم خونه
ترجیحم همون قبلیه...
به نظرم واقعا کار کرد...
قطعا میتونست بهتر باشه
ولی خوب بود! -
دخترک حالا در آسمان بود
در میان ستارگان
اما اکنون از وجود خود چیزی نمی دانست
نوری که حیات بخشید...Narges_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دخترک حالا در آسمان بود
در میان ستارگان
اما اکنون از وجود خود چیزی نمی دانست
نوری که حیات بخشید...حس می کنم اینو تو کتاب داستان بچگیم خوندم ...خیلیی آشناس برام:)
-
حله الحمدالله
از فردا میذارن تو کانالا
️
-
نه ..اون از دخترک کبریت فروش بود
-
Narges_ در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دخترک حالا در آسمان بود
در میان ستارگان
اما اکنون از وجود خود چیزی نمی دانست
نوری که حیات بخشید...حس می کنم اینو تو کتاب داستان بچگیم خوندم ...خیلیی آشناس برام:)
-
پرستو بابایی احیانا تو سن 17 سالگی تو متنای خودنویس من نبوده؟
Narges_
چمیدونم حافظم یاری نمی کنه
فقط می دونم اینو قبلاً خوندم -
آفتابی ست هوا
یا گرفته است هنوز ؟ -
Narges_
چمیدونم حافظم یاری نمی کنه
فقط می دونم اینو قبلاً خوندم -
آفتابی ست هوا
یا گرفته است هنوز ؟پرستو بابایی ارغوان شاخه همخون جدا مانده من:)
این چه رازیست که هر بار بهار با عزای دل ما می آید؟! -
Narges_
مرسیی -
Narges_
مرسیی -
ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
کجاست پیک صبا گر همیکند کرمیقیاس کردم و تدبیر عقل در ره عشق
چو شبنمی است که بر بحر میکشد رقمیبیا که خرقهٔ من گرچه رهن میکدههاست
ز مال وقف نبینی به نام من درمیحدیثِ چون و چرا دردِ سر دهد ای دل
پیاله گیر و بیاسا ز عمرِ خویش دمیطبیبِ راهنشین درد عشق نشناسد
برو به دست کن ای مردهدل مسیحدمیدلم گرفت ز سالوس و طبل زیر گلیم
به آن که بر در میخانه برکشم عَلَمیبیا که وقتشناسان دو کون بفروشند
به یک پیاله میِ صاف و صحبتِ صنمیدوام عیش و تنعم نه شیوهٔ عشق است
اگر معاشرِ مایی بنوش نیش غمینمیکنم گلهای لیک ابر رحمت دوست
به کِشتهزار جگرتشنگان نداد نمیچرا به یک نیِ قندش نمیخرند آن کس
که کرد صد شکرافشانی از نیِ قلمیسزای قدر تو شاها به دست حافظ نیست
جز از دعای شبی و نیاز صبحدمی