هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Saudade 19 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
واقعا این دایی های حقیقی که کاری میکنن بحثا حقوقی بشه اصلا خوب نیستن
آ دقیقن
نمیدن بعدم انتظار دارن از اون همه بگذرن
حالا مامانم ک گذشت... ولی کار خوبی نکرد@khanoomi
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
تو بمان و دگران وای به حال نگران -
@ariii
دلشون میخواد عقلشون نه -
دلم میخواد سی سال آینده رو ببینم خیالم راحت بشه هیچی نمیشم دیگه زور نزنم
-
دلم میخواد سی سال آینده رو ببینم خیالم راحت بشه هیچی نمیشم دیگه زور نزنم
Saudade 19 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دلم میخواد سی سال آینده رو ببینم خیالم راحت بشه هیچی نمیشم دیگه زور نزنم
دقیقا
️
-
-
ریاضی با خاک یکسان شد
-
نوبت زیسته
-
-
به قول مجتبی شکوری:
《ما باید رو نوک انگشتامون وایسیم دستمون رو دراز کنیم که برسه به آرزوهامون. اگه رسید که ایول، اگه نرسید هم میگیم قدِ من اینقدر بوده 》
-
@ABR_DJ اره خودمم یه روز میرم و دیگ نمیام
نه بیرون از اینجا دارمشون -
@ABR_DJ اره خودمم یه روز میرم و دیگ نمیام
نه بیرون از اینجا دارمشون -
@ABR_DJ چی بد شد
-
@ABR_DJ چی بد شد
-
داییم...
اوم...
از وقتی یادمه با اینکه همیشه سرم تو کتاب بود و هیچ کار به اصطلاح خانمانهای بلد نبودم مشکل داشت
و توقع داشت همون ابتدایی کدبانو باشم...!
و خب من نبودم...
بارها هم زل زده بود تو چشام و گفته بود این همه درس میخونی که چی!
آخرش باید بچه بزرگ کنی دایی
و بارها هم از پوششم ایراد گرفته بود که با چادر میمونی رو دستمون
و من اون زمان علاقه ای به کارِ خونه نداشتم
زورم میومد!
تا سال کنکورمم همین بودم
نه اینکه کلاس بذارم بگم دست به سیاه و سفید نمیزدم!
نه!
به قول مامانم صدسالی یه بار یه حرکتی میزدم
ولی اونجوری که اون از منِ بچه ابتدایی توقع داشت نبودم!
خلاصه یه سری مشکلات براشون پیش اومد و ما یکی دوسالی ندیده بودیمشون
تا همین چند وقت پیش که اومدن خونمون
و من واسه اولین بار تنهایی کیک پخته بودم
مامانم براشون آورد تا گفت زهرا پخته
یه نگاه بهشون انداخت و
گفت دایی اینا کار تو نیست
و من سکوت...
ناراحت شدم خب
️
حداقل یه کم بردار بخور بعد عیب در بیار
️
البته خوبم نشده بودن خدایی
ولی نه اینکه هنوز تو دهن نکرده اینجوری بگه
بعد قبلش مامانم بهش دوغ تعارف کرد
گفت نمیخورم
کیک که خورد
دوغم برداشت گفت نمیخوردماا
ولی این خیلی شیرین بود میخواستم مزهاش بره
#پودر کیک آماده بود و شور و شیرین بودنش دیگه تقصیر من نبوددد
پسرش که سال کنکورم میگفت اینا میرن تجربی که خانم دکتر صداشون بزنن
مشکل دارن
این همه خودشونو اذیت میکنن که تهش دکتر صداشون کنن
مامانم گفت اینجوری نیست
بعد زل زد به من گفت زهرا یعنی واسه دکتر گفتن و زور خونواده نرفتی تجربی؟
من:نه -
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ به نام خدایی که آن صفت برجستهای که اول از او در این نیایش روزانه یاد میکنیم رحمت است. در جامعهای که تعلیم دینیاش، تربیت دینیاش، بیشتر خشم خدا را در انظار مجسم میکند و عزا و عقاب او را تا رحمت او در این جامعه آیا غایب بودن بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به عنوان یک شعار احساس نمیشود؟
#بهشتی