هرچی تودلته بریز بیرون۶

[_ Reza _]

@kosar-ab خب تو نگاه نمیکنی چی داری میخوری

[_ Reza _]

@kosar-ab خاطره های زیادی با موش دارم و تنها موجودیه که چندشم میشع ازش

[پرستو بابایی]

موش ؟
نه ..گفتین موش ؟
من یه بار زبونم بند اومد سرش

[_ Reza _]

یبار یکیشون رفته بود تو شلوار بابابزرگم

[زهرا بنده خدا 2]

بچه ها
من باید حدود ۱۰تا جمله رو تایپ کنم و پرینت بگیرم
باید رو یه برگه آچار جملات رو زیر هم تایپ کنم
بعد برش داده بشن برای زیر یه سری عکس در ابعاد آچار
منتها کامپیوتر و لپتاپ در دسترسم نیست
با قسمت یادداشتهای گوشی(Notes)
اندازه ی متن خوب در میاد؟
فونتش ریز نمیشه؟
کسی اطلاعاتی داره؟
ممنون میشم اگر میدونید راهنمایی کنید

[رفته]

_ Reza _ کوچولو بودم
سه سالم بود

[رفته]

پرستو بابایی نسترن امروز تو اسانسور باهاش تنها بودممم

[SiliS]

@kosar-ab چه طعمی داشت؟

[رفته]

SiliS وا دراوردن از دهنممامانمم بعدش کلی داداشمو زدداداشم فککنم کلاس شیشم بود دراز

[پرستو بابایی]

@kosar-ab
قلبم کوثر زنده ای ؟

[رفته]

پرستو بابایی مرگو دیدم

[SiliS]

@kosar-ab طفلکی داداشت ‍🦯

[SiliS]

ایموجیا چرا اینطوری شدن

[پرستو بابایی]

@kosar-ab
وای

[پرستو بابایی]

یه خاطره دارم از موش
توی مدرسه
نهم بودیم
وای هنوزم معلمه رو یادم میاد از خنده می ترکم

[رفته]

SiliS حقش بود

ولی بعدش که کنکور داشت
من خیلی لجباز بودم و مامانم همش دعوا میکرد
من میرفتم پشتش قایم میشدم و محکم نگهش میداشتم
اونم مامانمو التماس میکرد منو نزنهههمش موقع کنکورش اذیتش میکردم
هرچند مامانم منو نمیزد اصلا، فقط میترسوند و با جارو دنبالم میکرد
یادش بخیر

[SiliS]

تنها خاطره ای که از موش دارم
افتاده بود تو چاه رفتم نجاتش دادم
بعدش اومد نشست کنارم ، جالب بود

[پرستو بابایی]

بیچاره پاش شکسته بود
پرید رو میزه با اون حالش

[رفته]

پرستو بابایی هوف خیلی بدههه لعنتی اون مظلوم به چشام نگا میکرد من جیغ میکشیدم

[_ Reza _]

@kosar-ab آخی 🥺