|
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
-
@f-nalist بله
-
-
@f-nalist آموزش زبان
-
@f-nalist ممنون
شمام همینطور -
Sometimes, i hate myself
Now is the time
When i talking, i feel like "how disgusting you are! Everyone hate you, hate your talking, walking, hate your whole existence, so just shut
"your mouth up
I hate of being excluded(ignored) and he/she did that to me
So i feel like i shouldn't have talked
Hmpf, I've been overthinking again
-
I hope they come tomorrow morning
-
Gharibe Gomnam درسته باید خونده بشه اما نباید حفظ بشه
حفظ کردن همیشه بده(چون قرار نیست اونقدر تکرار بشه که ملکه ی ذهنمون کنیم اینا رو) یه کتابه و تموم!
لطفا بحث ادامه پیدا نکنه ممنون میشم
Narges_
این حرفم فکرنکنم ادامه پیدا کردن بحث باشه :
آره موافقم نباید حفظ بشه
ولی مسئله اینه مگه می‌شن حفظ نکرد؟؟؟
وقتی خط به خط و جمله به جمله کتاب ۲۵ صدم ۲۵ صدم‌نمره داره ادم مجبورههه مثل طوطی حفظ بکنه
من داشتم برای ادبیات میخوندم پدرم میگن خوبه برای اطلاعات عمومیتون
میگم بابا خوب هست ولی تا وقتی که فارسی رو برای نمره نخونی برای خودش بخونی ؛ من تنها ابتدایی و راهنمایی فارسی رو واسه خودش خوندم به شخصه
حالا فکرکنم دهما تفکر و سواد رسانه اشون هم نهایی باشه
از این مسخره تر و کثیف تر داریم؟نقطه . سرخط
-
Narges_
این حرفم فکرنکنم ادامه پیدا کردن بحث باشه :
آره موافقم نباید حفظ بشه
ولی مسئله اینه مگه می‌شن حفظ نکرد؟؟؟
وقتی خط به خط و جمله به جمله کتاب ۲۵ صدم ۲۵ صدم‌نمره داره ادم مجبورههه مثل طوطی حفظ بکنه
من داشتم برای ادبیات میخوندم پدرم میگن خوبه برای اطلاعات عمومیتون
میگم بابا خوب هست ولی تا وقتی که فارسی رو برای نمره نخونی برای خودش بخونی ؛ من تنها ابتدایی و راهنمایی فارسی رو واسه خودش خوندم به شخصه
حالا فکرکنم دهما تفکر و سواد رسانه اشون هم نهایی باشه
از این مسخره تر و کثیف تر داریم؟ -
مادرم گفت مرغ رو بپز من بیام کوکو درست کنم
گفتم باشه
ساعت ۶ مرغ رو گذاشتم
ساعت ۸ از پنجره اتاقم حس‌کردم یه بویی میاد
فکر کردم اشغال اتیش زدن
۸:۴۵ دقیقه رفتم تو هال
هیچکس خونه نبود که چیزی بگه...
دیدم مرغ جزغاااااله شده
نگو بوی مرغ سوخته بود
قابلمه به فنا رفته
بعد چندروز پیش من داشتم با گوشیم درس میخوندم خواهرم هی با همراه مادرم زنگ میزد منم بلاک کردم موقتا
ولی یادم رفت از بلاکی دربیارم
ظاهرا مادرم ۵۰ بار زنگ زده بود که بگه حواست به مرغ باشه چون من زمانی میتونم یه کار رو با درس خوندن انجام بدم که اون کار بغلم باشه
مثلا اگر قراره هم اشپزی کنم هم درس بخونم باید با کتاب برم تو اشپزخونه
خلاصه زنگ زدم به مادرم گفتم اینجوری شد
دعوام کرد
اومد خونه تو کل خونه بوی سوختنی...
اولین بارمم نبود غذا گذاشتم رو گاز یادم رفت خاموش کنم
حتی یه بار غذا گذاشتم رو گاز خوااابم برد
تماااام خونه دود پیچیده بود
هنوز‌که هنوزه مادرم میگه دیدی خونه رو اتیش داده بودی -
همین که قابلمه قدیمی بود
فقط از این بابت خداروشکر میکنم قابلمه قدیمی بود
و گرنه شب باید تو حیاط می‌خوابیدم
پدرم اومده میگه شام چی داریم؟
مادرم میگه نیمرو
پدرم میگه چرا نیمرو مگه کوکو نداشتیم؟
مادرم میگه مرغ جز گرفت قابلمه هم باهاش جز گرفتنقطه . سرخط
-
همین که قابلمه قدیمی بود
فقط از این بابت خداروشکر میکنم قابلمه قدیمی بود
و گرنه شب باید تو حیاط می‌خوابیدم
پدرم اومده میگه شام چی داریم؟
مادرم میگه نیمرو
پدرم میگه چرا نیمرو مگه کوکو نداشتیم؟
مادرم میگه مرغ جز گرفت قابلمه هم باهاش جز گرفت -
همین که قابلمه قدیمی بود
فقط از این بابت خداروشکر میکنم قابلمه قدیمی بود
و گرنه شب باید تو حیاط می‌خوابیدم
پدرم اومده میگه شام چی داریم؟
مادرم میگه نیمرو
پدرم میگه چرا نیمرو مگه کوکو نداشتیم؟
مادرم میگه مرغ جز گرفت قابلمه هم باهاش جز گرفت
️
