|
شعردانه
هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
ممیز نزن
هویججج -
پرستو بابایی آره آره
ولی تو تنبلی کردی نسترن گیان
الان ببین من همون درس اولم
تروخدا بذار بخوابم شب میخونم از هم می‌پرسیم
البته اون ور بهم پیام بده ن اینجا
چون اینجا ویس بلد نیستم بفرستمZahra2020
تنبل ؟ببین کی داره به کی میگه
باااشه
ولی جدی شب میام می پرسم -
هویججج
تو خوبی ؟ -
هویججج شیت بیم
بخدا چیزی ب ذهنم نمی‌رسه
بفرست بینم نمراتت
یا ی لحظه وایسا باز برم سایت -
Zahra2020 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
_ Reza _ نخن خوتن مسخره بکه
پیا گپ هیسی
اع ولی واقعا مه خوم هم ای لهجه ن دوس دارم
البته همه د شهر ایما چی مه حرف نزنن
بعضیا هم چی خوت و سارا
خیلی جالبه د استان ایلام دره شهری ها هم اینطور حرف زننمسخره نکردم تعریف کردم واقعا دوس دارم لهجتونو
حالا خوبه تو با این لهجه ها حرف میزنی ولی من با اینکه همه شونو متوجه میشم اما فقط فارسی صحبت میکنم هیچوقت با هیچکسی زبون محلی استفاده نکردم چون میفتم به اته پته
فقط متوجه میشم_ Reza _ من وقتی فارسی حرف میزنم اون وسطا ی لری میپرونم
-
Zahra2020
تنبل ؟ببین کی داره به کی میگه
باااشه
ولی جدی شب میام می پرسمپرستو بابایی وه ری تی ام
-
@f-nalist هیچ ما هم ی حالت خنثی
پدر هرچی تخمین رتبه س درآوردیم
ان شالله واستون ب بهترین شکل بگذره
میبینم علائم بیماری نقطه چینی تون کمتر شده
خب خداروشکر
-
این پست پاک شده!
-
@f-nalist هیچ ما هم ی حالت خنثی
پدر هرچی تخمین رتبه س درآوردیم
ان شالله واستون ب بهترین شکل بگذره
میبینم علائم بیماری نقطه چینی تون کمتر شده
خب خداروشکر -
دختر تابستون به خورشید نگاه کرد.
خورشید بهش گفت:«من برای تو می‌سوزم پریزاد. چرا اینقدر سردته؟ چرا از من قایم شدی و توی سایه ها خودت رو از دست میدی؟»
دخترک قلب پژمرده اش رو سمت خورشید گرفت و گفت:« ولی من از دستش دادم»
و غم دیوارش رو گسترده تر کرد. حالا سایه همه جارو احاطه کرده بود و صدای خورشید به دخترش نمی رسید.
نمی‌تونست قلب پژمرده دخترکش رو بغل کنه و باز مثل همیشه به دروغ بگه فردا بهتر میشه... -
دختر تابستون به خورشید نگاه کرد.
خورشید بهش گفت:«من برای تو می‌سوزم پریزاد. چرا اینقدر سردته؟ چرا از من قایم شدی و توی سایه ها خودت رو از دست میدی؟»
دخترک قلب پژمرده اش رو سمت خورشید گرفت و گفت:« ولی من از دستش دادم»
و غم دیوارش رو گسترده تر کرد. حالا سایه همه جارو احاطه کرده بود و صدای خورشید به دخترش نمی رسید.
نمی‌تونست قلب پژمرده دخترکش رو بغل کنه و باز مثل همیشه به دروغ بگه فردا بهتر میشه...هویججج در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
دختر تابستون به خورشید نگاه کرد.
خورشید بهش گفت:«من برای تو می‌سوزم پریزاد..... چرا از من قایم شدی....چون گرمه🥲
-
هویججج
تو خوبی ؟پرستو بابایی
نه بخاطر کنکور ناراحت نیستم ولی ناراحتم
