هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
تو خودت آملی بودی وقتی از طالب طالبا حرف میزدیم
یه بیت آملیمون نمیشد؟ -
یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند
یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند -
غیر می هر چه کنم نوش وبال است مرا
مِی اگر خون فرشتهست حلال است مرا:)
-طالبِ جان -
واییییی از صبح یه ریز شیمی شیمی شیمی ،هوففف
-
@f-nalist
اولا که، توی مقطع زمانی که داری زندگی میکنی و براساس سن و سالت، یک سری انتظارا از خودت داشتن، عملا بیاساس و غلطه.
خودت بشین بهش فکر کن که اگر دبیری برای تو چیزی رو درس میده و تو یاد میگیری و اون بیشتر از تو بلده، واقعا چند سال از تو تجربه و مطالعۀ بیشتر داشته و داره؟! پس خیلی بیشتر از حد توان و کششت چه از نظر ذهنی چه از نظر تجربه انتظار نداشته باش. چون انتظار واهی خودش یه دنیای تماماً واهیه. با امید و آرزو فرق داره و عملا تو رو به جای سربلند کردن، سرافکنده میکنه.
دوما، ادبیات اصلا چیزی نیست که قرار باشه حفظ یا یادداشت کنی. اتفاقا کتاب ادبیات من سیاه نبود، رنگی بود! از ادبیات خوندن لذت میبردم و همین کمک میکرد.
سوما ادبیات رو هم باید یاد بگیری. حفظ کردنش و یادداشت کردنش از بیخ غلطه. مثلا من هیچوقت دستورهای زبانی رو به هیچ وجه توی کتابم یادداشت نمیکردم. چون عملا این شکلی جای اینکه یاد بگیری، داری حفظ میکنی و این از پایه غلطه. اکثر مباحث ادبیاتی رو باید یاد بگیری و بعد خودتی که باید با تکرار و تمرین توی ذهنت تثبیتش کنی. باید بفهمی برای مثال مفعول، متمم و قید یعنی چی، و بعد اونقدر روی خودت کار کنی و روی ادبیات مسلط باشی که وقتی متنی رو بهت میدن، بتونی حداقل 90 درصد مواردش رو از هم تشخیص بدی. نه اینکه اینقدر یادداشت کنی که خودتم حتی نتونی بخونی. درسته که یادداشت کردن مفیده. ولی تا وقتی یادش نکردی، عملا فقط سیاه کردن ورقهست!
در کل، همیشه، و به خصوص توی ادبیات، دنبال «چرا؟»ی مسائل بگرد و از یه جایی به بعد میبینی که خودت هم «چرا؟»ش رو مطرح میکنی و هم پاسخ میدی.@danial-hosseiny
دقیقا حرفاتون درسته
ولی چیکار کنم که هیچ وقت آموزش کامل در این زمینه رو متوجه نشدم
مثلا همه واسه نهاد میگن با چه چیزی چه کسی
که عملا هیچ وقت نمیشه سوالای سطح بالا نهادش رو اینجوری مشخص کرد یا من نتونستم
پس باید برسم سراغ یه چیزی که یادبده بهم چجوری پیدا کنم همه چیزومرسی از راهنماییتون
-
اخیش:))
-
میگن غیر از کنار هیچ ز اهل جهان مگیر؟
ولی گاهی ادم دلش طالب مصاحبت میکنه
یه دلِ سیر بشینین و بخونین از اشعار مورد علاقتون
یا ساعت ها کنار یکی بگذرونی ولی تو سکوت!
و حس کنی یکی مثل تو وقتی صدای دریارو گوش میکنه حس یکی شدن با امواج بهش دست میده انگار که همیشه جزوی ازش بوده
یکی مثل تو.... blah blah blah
در جهانی زادهام کانجا ز شادی نام نیست
قاصدان عیش را سوی دلی پیغام نیست
️
ولی باز ۵ مین بعدش ب خودت میگی
سایه از همراهی مردم به خاک افتاده است و بیخیال میشی