مشکلات
-
Fatemeh Ahmadi نه نه شادی همیشه هست
هیچوقت فکر نکن که دیگه تمومه نه، اصلا شعار نیست ولی خیلی اتفاقا که منو شما فکر میکنیم دیگه آخرشه تازه شروع ماجراس
گفتید ممکنه تو خانواده مشکلی پیش بیاد اینو بگم یه بار همه چی خراب شه بهتر از اینه که همیشه همه چی رو سر شما خراب شهدانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAbbas Zangaraky نزاع و درگیری یا حتی قتل بدتر از طعنه و کنایه اس
-
siamak slamtalab متاسفم که ناراحتتون کردم
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهعزیزم من نمیدونستم که مشکلتون اینه به نظرم اینو به کسی نگید چون همچین دعوا هایی ممکن هست به از دست دادن عزیزهاتون منجر بشه که اون وقت دیگه نمیتونید خودتون رو ببخشید.
ولی اصلا بهش فکر هم نکنید چون راه حل داره اگه زیادی به خودتون فشار بیارید ممکنه آسیب های دیگه ای هم بخورید.
-
Abbas Zangaraky نزاع و درگیری یا حتی قتل بدتر از طعنه و کنایه اس
Fatemeh Ahmadi اگه فقط طعنه کنایهس اهمیت نده سعی کن هرچی سریعتر کار پیدا کنی و مستقل شی
اما اگه اذیت و آزار هم هست بهترین کار ممکنه گفتن به بزرگترهاست
امیدوارم هرچه زودتر حل شه -
عزیزم من نمیدونستم که مشکلتون اینه به نظرم اینو به کسی نگید چون همچین دعوا هایی ممکن هست به از دست دادن عزیزهاتون منجر بشه که اون وقت دیگه نمیتونید خودتون رو ببخشید.
ولی اصلا بهش فکر هم نکنید چون راه حل داره اگه زیادی به خودتون فشار بیارید ممکنه آسیب های دیگه ای هم بخورید.
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab آسیب های زیادی بوده اما مهم نیست ممنون
-
Fatemeh Ahmadi اگه فقط طعنه کنایهس اهمیت نده سعی کن هرچی سریعتر کار پیدا کنی و مستقل شی
اما اگه اذیت و آزار هم هست بهترین کار ممکنه گفتن به بزرگترهاست
امیدوارم هرچه زودتر حل شهدانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAbbas Zangaraky دو تا راه حلی که گفتین امکان پذیر نیستن گفتنش یه مرض نگفتنش هم یه مرض
در مورد کار هم اجازه ندارم به مستقل شدن و کار کردندر هر حال مرسی
-
siamak slamtalab آسیب های زیادی بوده اما مهم نیست ممنون
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۱۴ آخرین ویرایش توسط siamak slamtalab انجام شدهشما از آیندتون میترسید؟ منظورم بحث ازدواج اینا هست
-
شما از آیندتون میترسید؟ منظورم بحث ازدواج اینا هست
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab من توی اون واقعه فقط ۵ سالم بود و کاری نکردم اما هم ترس ابرو خانواده ام وسطه هم خودم وگرنه از بحث ازدواج ترسی ندارم من از خانواده ام ترس دارم
-
siamak slamtalab من توی اون واقعه فقط ۵ سالم بود و کاری نکردم اما هم ترس ابرو خانواده ام وسطه هم خودم وگرنه از بحث ازدواج ترسی ندارم من از خانواده ام ترس دارم
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهراه حل این مشکل اینه که شما با یه فرد خارجی ازدواج کنید چون اونا به اینجور چیزها کم اهمیت میدن.
ولی بازهم میگم خیلی خیلی سخته چون برای مثال این یه مشکل مالی و جسمی و ... نیست همونطور که گفتین آبرو هست انشاالله خدا کمکتون میکنه چون اون زمان به هرحال یه فرد معصوم بودین . واقعا خدا لعنتش کنه اونی که اینقدر بی وجدان هست و به فرد ۵ ساله هم رحم نمیکنه.
من واقعا امروز خیلی ناراحت شدم.انشاالله خدا خودش دستتون رو میگیره.
-
Abbas Zangaraky دو تا راه حلی که گفتین امکان پذیر نیستن گفتنش یه مرض نگفتنش هم یه مرض
در مورد کار هم اجازه ندارم به مستقل شدن و کار کردندر هر حال مرسی
Fatemeh Ahmadi طعنه و کنایه که همیشه هست
برادرم که هم خون منه کارش همینه
کی اهمیت میده؟
جمله به هرحال مرسی یعنی از نظرات خسته شدی
خستهت نمیکنم فقط هر طور شده سعی کن از شرایطی که گذشته رو تداعی میکنه دورشی مار وقتی پوست اندازی میکنی خودشو به هر تیغ و سنگی میزنه تا خلاص شه -
راه حل این مشکل اینه که شما با یه فرد خارجی ازدواج کنید چون اونا به اینجور چیزها کم اهمیت میدن.
ولی بازهم میگم خیلی خیلی سخته چون برای مثال این یه مشکل مالی و جسمی و ... نیست همونطور که گفتین آبرو هست انشاالله خدا کمکتون میکنه چون اون زمان به هرحال یه فرد معصوم بودین . واقعا خدا لعنتش کنه اونی که اینقدر بی وجدان هست و به فرد ۵ ساله هم رحم نمیکنه.
من واقعا امروز خیلی ناراحت شدم.انشاالله خدا خودش دستتون رو میگیره.
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab ببخشید ولی به نظرتون من دست به دعا بشم یه آدم خارجی از یه کشور دیگه بیاد و عاشق منی که توی خونه نشستم و دست به دعا شدم بیاد ...؟
یا توی رویا یه رمان عاشقانه با خودم ببافم که یه آدم خارجی ندیده و چیزی بیاد منو ببره ...؟
حالا بر فرض محال این اتفاق افتاد خانواده ام چطور قبول میکنن دخترشون و به یه فرد خارجی بدن ...؟من الان با این حرفتون مغزم عرور داد متاسفانه
-
راه حل این مشکل اینه که شما با یه فرد خارجی ازدواج کنید چون اونا به اینجور چیزها کم اهمیت میدن.
ولی بازهم میگم خیلی خیلی سخته چون برای مثال این یه مشکل مالی و جسمی و ... نیست همونطور که گفتین آبرو هست انشاالله خدا کمکتون میکنه چون اون زمان به هرحال یه فرد معصوم بودین . واقعا خدا لعنتش کنه اونی که اینقدر بی وجدان هست و به فرد ۵ ساله هم رحم نمیکنه.
من واقعا امروز خیلی ناراحت شدم.انشاالله خدا خودش دستتون رو میگیره.
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab ببخشید ناراحتتون کردم و واقعا هم ممنونم که به این عقل ناقص بنده پاسخ دادین
خدا دوست دیرینه هر آدمیه انشاالله شما هم به خواسته قلبیتون برسید و موفق بشید توی تمام مراحل زندگیتون
-
Fatemeh Ahmadi طعنه و کنایه که همیشه هست
برادرم که هم خون منه کارش همینه
کی اهمیت میده؟
جمله به هرحال مرسی یعنی از نظرات خسته شدی
خستهت نمیکنم فقط هر طور شده سعی کن از شرایطی که گذشته رو تداعی میکنه دورشی مار وقتی پوست اندازی میکنی خودشو به هر تیغ و سنگی میزنه تا خلاص شهدانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAbbas Zangaraky خسته نشدم فقط تشکر میکنم
ولی توی این راه مار یه عقاب هست که اگه اون رو ببینه ممکنه شکارش کنه پس هر چقدر هم قوی باشی روزی میرسه که تحملت تموم میشه شاید اون تحملم هنوز تموم نشده باشه ولی ادامه دادن سخت شده برام
-
siamak slamtalab ببخشید ولی به نظرتون من دست به دعا بشم یه آدم خارجی از یه کشور دیگه بیاد و عاشق منی که توی خونه نشستم و دست به دعا شدم بیاد ...؟
یا توی رویا یه رمان عاشقانه با خودم ببافم که یه آدم خارجی ندیده و چیزی بیاد منو ببره ...؟
حالا بر فرض محال این اتفاق افتاد خانواده ام چطور قبول میکنن دخترشون و به یه فرد خارجی بدن ...؟من الان با این حرفتون مغزم عرور داد متاسفانه
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهالان چون خانوادتون این مورد رو نمیدونن .ازدواج هم نکنین هم نمیشه ولی اگه یه فرد که با این مشکل حساس نباشه دیگه باید برین. اگه خانواده هم اصرار کنند که نه نباید با این فرد ازدواج کنی و ... باید اینو دیگه خودتون حل کنید.
یا اینکه نه دیگه چون این مورد هم فقط خودتون میدونید در آینده میتونین کلا از ایران خارج بشین و یه زندگی نو واسه خودتون شروع کنید.
-
siamak slamtalab ببخشید ناراحتتون کردم و واقعا هم ممنونم که به این عقل ناقص بنده پاسخ دادین
خدا دوست دیرینه هر آدمیه انشاالله شما هم به خواسته قلبیتون برسید و موفق بشید توی تمام مراحل زندگیتون
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهعقل ناقص چیه؟
کودک ۵ ساله اینارو از کجا باید میدونسته اگه بزرگ بودین اون چیز ولی چون کودک بودین به معنای ناقص بودن عقلتون نیست .
-
Abbas Zangaraky خسته نشدم فقط تشکر میکنم
ولی توی این راه مار یه عقاب هست که اگه اون رو ببینه ممکنه شکارش کنه پس هر چقدر هم قوی باشی روزی میرسه که تحملت تموم میشه شاید اون تحملم هنوز تموم نشده باشه ولی ادامه دادن سخت شده برام
Fatemeh Ahmadi کاملا میدونم چی میگی ولی دنیا هم همینه دیگه به دنیا میای سختی میکشی میمیری
فقط این وسط مهم اینه که کم نیاری
با خودت خلوت کن -
Abbas Zangaraky خسته نشدم فقط تشکر میکنم
ولی توی این راه مار یه عقاب هست که اگه اون رو ببینه ممکنه شکارش کنه پس هر چقدر هم قوی باشی روزی میرسه که تحملت تموم میشه شاید اون تحملم هنوز تموم نشده باشه ولی ادامه دادن سخت شده برام
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخیلی خیلی عذر میخوام که میپرسم اون بی وجدان رو الان هم میبینید؟
-
خیلی خیلی عذر میخوام که میپرسم اون بی وجدان رو الان هم میبینید؟
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab یک نفر که نبوده این زخم رو من از نزدیک ترین کسم خوردم
-
Fatemeh Ahmadi کاملا میدونم چی میگی ولی دنیا هم همینه دیگه به دنیا میای سختی میکشی میمیری
فقط این وسط مهم اینه که کم نیاری
با خودت خلوت کندانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAbbas Zangaraky بشینم یه گوشه بگم چرا این موضوع پیش اومد اینا ؟
-
Abbas Zangaraky بشینم یه گوشه بگم چرا این موضوع پیش اومد اینا ؟
Fatemeh Ahmadi برا هرکسی اتفاق میوفته برا من و شما اتفاق افتاده
منو شما با اختیار خودمون نخواستیم که این اتفاق بیوفته برامون -
عقل ناقص چیه؟
کودک ۵ ساله اینارو از کجا باید میدونسته اگه بزرگ بودین اون چیز ولی چون کودک بودین به معنای ناقص بودن عقلتون نیست .
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab توی خانواده چون عادت دارم بچه گونه رفتار کنم هنوز یه بچه به نظر میام با اینکه ۱۸ سالمه برا همین به خودم میگم ناقص العقل