مشکلات
-
Abbas Zangaraky اگر میشد بگم میگفتم چون مادر من ممکنه باشنیدن بعضی از مشکلات من ناراحت بشن و سکته کنند
این پست پاک شده! -
siamak slamtalab اگر گفتنش راحت بود ده سال پنهانش نمیکردم که به افسردگی دچار بشم طعنه و کنایه بشنوم
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط siamak slamtalab انجام شدهعزیزم من نمیدونم مشکل شما چیه اما اینو بدونین که اگه آینده شما رو تحت تاثیر بزاره اصلا خوب نیست که حداقل به مادرتون نگید چون برای مثال فوقش یک ماه نیش و کنایه میشنوید ولی دیگه بعدش راحت میشین. چون واقعا بعضی مشکلات رو باید در سنین پائین حلش کرد چون هر چه زمان بگذره بزرگتر میشن و شاید هم غیر قابل حل.
اگه زیاد تحت کنترل نیستین میتونین در شهرتون به یه مشاور یا روانپزشک مراجعه کنید برای حل مشکلتون.
-
سلام خوبید
اگر کسی توی گذشته مشکلی داشته تو آینده هم اون مشکل رو داشته باشه باید چکار کنه؟
من مشکلات زیادی داشتم الان دنبال راه حل براشون هستم میشه راهنمایی ام کنید
واقعا اذیت کننده هستندFatemeh Ahmadi نمیدونم شاید منم حال تو رو داشتم البته حس میکنم شاید اشتباهه
من کاری که کردم این بود که به کسی نگفتم فقط از افراد یا چیزهایی که باعث میشد که یاد گذشته بیوفتم دوری کردم
و اینکه خیلی به این فکر کردم من قراره بمیرم درسته اذیت شدم ولی اینجا جای فکر کردن به اینا نیست
چقد زنده ایم؟ اصلا چند سال جوونیم که بخوایم با گذشته خراب کنیم لحظه لحظه رو زندگی کن انجامش سخته ولی وقتی بخوای از گذشته بکنی خودتو راحت میشه
من الان یاد اون اتفاق میفتم اصلا ذره ای ناراحت نمیشم چون میدونم به اینجا ختم نمیشه دنیا فقط جای پیشرفته و آرامش بعد مرگ
سعی کن زندگی کنی -
Mahtab Zolghadr 0 خب من نمیتونم این یک مورد رو هم انجام بدم متاسفانه
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۶:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهFatemeh Ahmadi خب وقتی نمیتونید به یه عامل خارجی کمک کننده دسترسی پیدا کنید خودتون باید از دوباره رخ دادنش جلوگیری کنید حالا به هر نحوی اگه نشه به خودتون اسیب میزنید چه روحی چه جسمی توکل به خدا کنید و به نحوی مشکلتون رو با خانواده درمیون بزارین هیچی مهم تر از خودتون نیست به هر حال یه چیزی میشه دیگه خودتونو و خانوادتونو و مشکلات احتمالی اینده رو بسپارید به خدا
-
عزیزم من نمیدونم مشکل شما چیه اما اینو بدونین که اگه آینده شما رو تحت تاثیر بزاره اصلا خوب نیست که حداقل به مادرتون نگید چون برای مثال فوقش یک ماه نیش و کنایه میشنوید ولی دیگه بعدش راحت میشین. چون واقعا بعضی مشکلات رو باید در سنین پائین حلش کرد چون هر چه زمان بگذره بزرگتر میشن و شاید هم غیر قابل حل.
اگه زیاد تحت کنترل نیستین میتونین در شهرتون به یه مشاور یا روانپزشک مراجعه کنید برای حل مشکلتون.
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۶:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab ممنون بابت راهنماییتون اگر شد انجام میدم
(هیس دخترها فریاد نمیزنند اگر تونستید تماشا کنید )
-
Fatemeh Ahmadi نمیدونم شاید منم حال تو رو داشتم البته حس میکنم شاید اشتباهه
من کاری که کردم این بود که به کسی نگفتم فقط از افراد یا چیزهایی که باعث میشد که یاد گذشته بیوفتم دوری کردم
و اینکه خیلی به این فکر کردم من قراره بمیرم درسته اذیت شدم ولی اینجا جای فکر کردن به اینا نیست
چقد زنده ایم؟ اصلا چند سال جوونیم که بخوایم با گذشته خراب کنیم لحظه لحظه رو زندگی کن انجامش سخته ولی وقتی بخوای از گذشته بکنی خودتو راحت میشه
من الان یاد اون اتفاق میفتم اصلا ذره ای ناراحت نمیشم چون میدونم به اینجا ختم نمیشه دنیا فقط جای پیشرفته و آرامش بعد مرگ
سعی کن زندگی کنیدانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۶:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAbbas Zangaraky شاید مشکل من رو داشتید اما خب از ترس بعضی چیزا شاید شادی رخت بسته باشه و مرگ راه چاره باشه
در هر حال ممنون
-
Fatemeh Ahmadi خب وقتی نمیتونید به یه عامل خارجی کمک کننده دسترسی پیدا کنید خودتون باید از دوباره رخ دادنش جلوگیری کنید حالا به هر نحوی اگه نشه به خودتون اسیب میزنید چه روحی چه جسمی توکل به خدا کنید و به نحوی مشکلتون رو با خانواده درمیون بزارین هیچی مهم تر از خودتون نیست به هر حال یه چیزی میشه دیگه خودتونو و خانوادتونو و مشکلات احتمالی اینده رو بسپارید به خدا
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۶:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMahtab Zolghadr 0 تنها چیزی که فکر میکنم توی خانواده رخ بده نزاع و درگیری میتونه باشه
اما ممنون بابت کمکتون
-
siamak slamtalab ممنون بابت راهنماییتون اگر شد انجام میدم
(هیس دخترها فریاد نمیزنند اگر تونستید تماشا کنید )
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۶:۵۲ آخرین ویرایش توسط siamak slamtalab انجام شدهمن این فیلم رو درسال ۹۵ در سینما دیدم آخه مشکل شما هم همینه.
اگه مشکلتون همین باشه من واقعا درکتون میکنم واقعا سخته
-
من این فیلم رو درسال ۹۵ در سینما دیدم آخه مشکل شما هم همینه.
اگه مشکلتون همین باشه من واقعا درکتون میکنم واقعا سخته
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۶:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab متاسفم که ناراحتتون کردم
-
Abbas Zangaraky شاید مشکل من رو داشتید اما خب از ترس بعضی چیزا شاید شادی رخت بسته باشه و مرگ راه چاره باشه
در هر حال ممنون
Fatemeh Ahmadi نه نه شادی همیشه هست
هیچوقت فکر نکن که دیگه تمومه نه، اصلا شعار نیست ولی خیلی اتفاقا که منو شما فکر میکنیم دیگه آخرشه تازه شروع ماجراس
گفتید ممکنه تو خانواده مشکلی پیش بیاد اینو بگم یه بار همه چی خراب شه بهتر از اینه که همیشه همه چی رو سر شما خراب شه -
Fatemeh Ahmadi نه نه شادی همیشه هست
هیچوقت فکر نکن که دیگه تمومه نه، اصلا شعار نیست ولی خیلی اتفاقا که منو شما فکر میکنیم دیگه آخرشه تازه شروع ماجراس
گفتید ممکنه تو خانواده مشکلی پیش بیاد اینو بگم یه بار همه چی خراب شه بهتر از اینه که همیشه همه چی رو سر شما خراب شهدانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAbbas Zangaraky نزاع و درگیری یا حتی قتل بدتر از طعنه و کنایه اس
-
siamak slamtalab متاسفم که ناراحتتون کردم
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهعزیزم من نمیدونستم که مشکلتون اینه به نظرم اینو به کسی نگید چون همچین دعوا هایی ممکن هست به از دست دادن عزیزهاتون منجر بشه که اون وقت دیگه نمیتونید خودتون رو ببخشید.
ولی اصلا بهش فکر هم نکنید چون راه حل داره اگه زیادی به خودتون فشار بیارید ممکنه آسیب های دیگه ای هم بخورید.
-
Abbas Zangaraky نزاع و درگیری یا حتی قتل بدتر از طعنه و کنایه اس
Fatemeh Ahmadi اگه فقط طعنه کنایهس اهمیت نده سعی کن هرچی سریعتر کار پیدا کنی و مستقل شی
اما اگه اذیت و آزار هم هست بهترین کار ممکنه گفتن به بزرگترهاست
امیدوارم هرچه زودتر حل شه -
عزیزم من نمیدونستم که مشکلتون اینه به نظرم اینو به کسی نگید چون همچین دعوا هایی ممکن هست به از دست دادن عزیزهاتون منجر بشه که اون وقت دیگه نمیتونید خودتون رو ببخشید.
ولی اصلا بهش فکر هم نکنید چون راه حل داره اگه زیادی به خودتون فشار بیارید ممکنه آسیب های دیگه ای هم بخورید.
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab آسیب های زیادی بوده اما مهم نیست ممنون
-
Fatemeh Ahmadi اگه فقط طعنه کنایهس اهمیت نده سعی کن هرچی سریعتر کار پیدا کنی و مستقل شی
اما اگه اذیت و آزار هم هست بهترین کار ممکنه گفتن به بزرگترهاست
امیدوارم هرچه زودتر حل شهدانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAbbas Zangaraky دو تا راه حلی که گفتین امکان پذیر نیستن گفتنش یه مرض نگفتنش هم یه مرض
در مورد کار هم اجازه ندارم به مستقل شدن و کار کردندر هر حال مرسی
-
siamak slamtalab آسیب های زیادی بوده اما مهم نیست ممنون
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۱۴ آخرین ویرایش توسط siamak slamtalab انجام شدهشما از آیندتون میترسید؟ منظورم بحث ازدواج اینا هست
-
شما از آیندتون میترسید؟ منظورم بحث ازدواج اینا هست
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab من توی اون واقعه فقط ۵ سالم بود و کاری نکردم اما هم ترس ابرو خانواده ام وسطه هم خودم وگرنه از بحث ازدواج ترسی ندارم من از خانواده ام ترس دارم
-
siamak slamtalab من توی اون واقعه فقط ۵ سالم بود و کاری نکردم اما هم ترس ابرو خانواده ام وسطه هم خودم وگرنه از بحث ازدواج ترسی ندارم من از خانواده ام ترس دارم
نوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهراه حل این مشکل اینه که شما با یه فرد خارجی ازدواج کنید چون اونا به اینجور چیزها کم اهمیت میدن.
ولی بازهم میگم خیلی خیلی سخته چون برای مثال این یه مشکل مالی و جسمی و ... نیست همونطور که گفتین آبرو هست انشاالله خدا کمکتون میکنه چون اون زمان به هرحال یه فرد معصوم بودین . واقعا خدا لعنتش کنه اونی که اینقدر بی وجدان هست و به فرد ۵ ساله هم رحم نمیکنه.
من واقعا امروز خیلی ناراحت شدم.انشاالله خدا خودش دستتون رو میگیره.
-
Abbas Zangaraky دو تا راه حلی که گفتین امکان پذیر نیستن گفتنش یه مرض نگفتنش هم یه مرض
در مورد کار هم اجازه ندارم به مستقل شدن و کار کردندر هر حال مرسی
Fatemeh Ahmadi طعنه و کنایه که همیشه هست
برادرم که هم خون منه کارش همینه
کی اهمیت میده؟
جمله به هرحال مرسی یعنی از نظرات خسته شدی
خستهت نمیکنم فقط هر طور شده سعی کن از شرایطی که گذشته رو تداعی میکنه دورشی مار وقتی پوست اندازی میکنی خودشو به هر تیغ و سنگی میزنه تا خلاص شه -
راه حل این مشکل اینه که شما با یه فرد خارجی ازدواج کنید چون اونا به اینجور چیزها کم اهمیت میدن.
ولی بازهم میگم خیلی خیلی سخته چون برای مثال این یه مشکل مالی و جسمی و ... نیست همونطور که گفتین آبرو هست انشاالله خدا کمکتون میکنه چون اون زمان به هرحال یه فرد معصوم بودین . واقعا خدا لعنتش کنه اونی که اینقدر بی وجدان هست و به فرد ۵ ساله هم رحم نمیکنه.
من واقعا امروز خیلی ناراحت شدم.انشاالله خدا خودش دستتون رو میگیره.
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۷:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab ببخشید ولی به نظرتون من دست به دعا بشم یه آدم خارجی از یه کشور دیگه بیاد و عاشق منی که توی خونه نشستم و دست به دعا شدم بیاد ...؟
یا توی رویا یه رمان عاشقانه با خودم ببافم که یه آدم خارجی ندیده و چیزی بیاد منو ببره ...؟
حالا بر فرض محال این اتفاق افتاد خانواده ام چطور قبول میکنن دخترشون و به یه فرد خارجی بدن ...؟من الان با این حرفتون مغزم عرور داد متاسفانه