گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
-
حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
یک عمر در انتظاری تا بیابی
آن را که درکت کند و تو را همان گونه که هستی بپذیرد، و عاقبت در می یابی که او از همان آغاز
"خودت" بوده ای!برگرفته از کتاب «یادداشت های مرد فرزانه»
نوشته ریچارد باخ
-
هرروزحداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
دفترچه تلفن من پر از اسم های جور واجوره، اما وقتی دنبال کسی میگردم تا بتونم چند کلمه ای باهاش حرف بزنم می بینم که به صورت مفتضحانه ای هیچ کس رو ندارم، و اون اعدادی که جلوی اسم ها نوشته شده، مثل اعدادی که روی یه چک بی محل نوشته شده باشه، بی ارزش و مسخرهان.
برگرفته از کتاب "قهوه سرد آقای نویسنده"
اثر "روزبه معین"
-
هرروزحداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
این روزها همه کارشناس زندگی شده اند اما هیچ کس کارش زندگی کردن نیست! همه شاعران شعرهای قشنگ و متفکران جملات ناب شده اند, اما هیچ کس قدرت درک ساده ترین مسایل زندگی را ندارد, همه تماشاچیانی شده ایم که فقط بیرون از گود داد میزنیم لنگش کن, اما هیچ کس قدرت و جرات جنگیدن را ندارد...
برگرفته از کتاب "قانون های نانوشته"
اثر "شهرام شریف پیران"
-
#یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
#کاغذ_پاره
<<مشکل اینه که مردم بهقدری تنهان که حتی وقتی این موجودات زهردار رو هم به اونها میفروشیم، باز جذبشون میشن. عجیب اینکه این موجودات هم همون حس رو دارند و نیششون نمیزنند. یهبار، یادت میآید لوکریس؟ یه مشتری زن که از این عنکبوت های قاتل خریده بود، بعد از مدتی به مغازه برگشت. خیلی تعجب کرده بودم، ازم پرسید سوزن هم میفروشیم یا نه. فکر کردم میخواد با سوزن چشم خودش رو دربیاره، ولی اینطور نبود. سوزن رو واسه بافتن چکمه های کوچولو برای عنکبوتش میخواست! تازه اسم هم واسهش گذاشته بود: دنسی. باهم دوست شده بودند و اون رو توی کیفش گذاشته بود. بعد در کیف رو باز کرد و عنکبوت روی دستش ورجهوورجه میکرد. بهش گفتم:خطرناکه برش دار. بعد خندید و گفت: دنسی بهم شوق دوباره زندگی بخشیده.>>- مغازه خودکشی - ژان تولی
-
دوست داشتن یا دوست داشته شدن، همین کافی است، چیز دیگری نپرس.
(کتاب بینوایان – ویکتور هوگو) -
تا زمانی که کسی شما را دوست داشته باشد مهم نیست که چه کسی باشید و چه ظاهری داشته باشید.
(کتاب جادوگران – رولد دال) -
هرگز نمیخواستم او را لمس بکنم، فقط اشعهی نامرئی که از تن ام خارج و به هم آمیخته میشد کافی بود. این پیشآمد وحشتانگیز که به اولین نگاه به نظر من آشنا آمد. آیا همیشه دو نفر عاشق همین احساس را نمیکنند که سابقاً یکدیگر را دیده بودهاند، که رابطهی مرموزی میان آنها وجود داشته است؟
در این دنیای پست یا عشق او را میخواستم و یا عشق هیچکس را. ایا ممکن بود کس دیگری در من تأثیر بکند؟ ولی خندهی خشک و زنندهی پیرمرد – این خندهی مشئوم- رابطهی ما را از هم پاره کرد.
بوف کور -صادق هدایت
-
هرروزحداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم
از ته دل میخواستم و آرزو میکردم که خودم را تسلیم خواب فراموشی بکنم، اگر این فراموشی ممکن میشد، اگر میتوانست دوام داشتهباشد، اگر چشمهایم که به هم میرفت در وراء خواب آهسته در عدم صرف میرفت و هستی خودم را دیگر احساس نمیکردم، اگر ممکن بود در یک لکه مرکب، در یک آهنگ موسیقی یا شعاع رنگین تمام هستیام ممزوج میشد و بعد این امواج و اشکال آنقدر بزرگ میشد و میدوانید که به کلی محو و ناپدید میشد - به آرزوی خودم رسیدهبودم.#صادق_هدایت
#بوف_کور
Moooooooooooooooood -
هر روز_حداقل_یک_صفحه_کتاب_بخوانیم
آیا این مرگ و این آزادی از زندگی در بند بهتر نیست. آیا این مرگ بِه از آن نیست که قاضی به زجر محکومش پوزخند بزند؟
آیا این مرگ بِه از آن نیست که محتاج پشت خم کند؟ آیا این مرگ بِه از آن نیست که آدم در بند باشد؟#چمدان
#بزرگ_علوی -
-
جنگ دردهای جهان را بزرگتر میکند. جنگ هر چند هم بر ضد خرابیها باشد در آخر جور دیگری زمین را آکنده از درد میکند. اگر جنگ نهایت عدالت هم باشد همیشه زمین را لبریز غم میکند.
رمان آخرین انار دنیا
-
اگه آدم کسی رو نداشته باشه دیوونه میشه. فرق نمیکنه طرف آدم کی باشه. هرکی میخواد باشه! اما پهلوت باشه!
رمان موشها و آدمها
-
به عقیده من تصور میکنند من جایگاه خودم و شما را فراموش کردم (آقا)
جایگاه !جایگاه !جایگاه تو در قلب من است، و روی گردن کسانی که به تو اهانت کنند، چه حالا ،چه بعد
جین ایر -
خوب است نژادهای پست انسان را که هنوز درحال توحش باقی هستند نیز فراموش نکنیم. و اگر منصفانه در وضعیت انسان و حیوان تعمق بنماییم خواهیم دید که در بین آنها کمتر انقلاب و اختلال روی می دهد؛ و اگر آنان کشتار و جنگ را می دانند، ندرتاً این جنایت مهیب، این مبارزات هولناک، این نیرنگ های گوناگون در نزد آن ها دیده می شود و اگر هنوز انسان آدم خوار است در بین گرگان گرگ خوار نمی باشد. پس در مقابل این همه اعمال شنیع، سبعیت، پستی، بی اختیار مجبور می شویم اقرار نمائیم که: انسان یک جانور فاسدی است.
#صادق_هدایت
#انسان_و_حیوان -
این مردمان دو بههم زن کینه جو و بد زبان که با چشمان کنجکاو از لای در ،از پشت پنجره خودشان گوش به زنگ هستند و منتظرند روی یک نفر لک بگذارند این همه مردمان بدجنسی که در دنیا پیدا می شوند فقط از بدبختی و سرگردانی دیگران لذت می برند
صادق هدایت -سگ ولگرد -
کجا می توانم مردی را پیدا کنم که مثل پدرم همیشه حرف مرا مهم تر از حرف خودش بداند و همشه حق را به من بدهد
اما-جین استین -
چقدر بهتر هست اینکه آدم انتخاب کند نه اینکه انتخاب شود
اما -جین استین -
شاید بشود زندگی را بدون رقص هم ادامه داد هستن جوانانی که ماه های پیاپی اوقاتش را بدون اینکه به هیچ مجلس رقصی بروند سپری می کنند و جسم و روحشان هیچ صدمه ای نمی بیند ولی وقتی لذت جست و خیز های موزون را بچشند در این صورت برایشان خیلی سخت می شود که دیگر آن کارها را انجام ندهند
اما -جین استین