-
دریایم و نیست باکم ز طوفان
دریا همه عمر خوابش آشفته است
-
-
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام ،آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم -
چنان دل بسته ام کردی
که با چشم خودم دیدمخودم میرفتم اما
سایه ام با من نمی آمد -
تو شبی در انتظاری ننشستهای چه دانی
که چه شب گذشت بر منتظران ناشکیبت
@Saahaar -
راست گفتی سهراب!!
من هم در تردیدم
من در این عرصه ی آغشته به بغض
لب خندان دیدم...
چشم گریان دیدم...،،
گریه کردم اما....
بارها خندیدم!!
تو به آمار زمین ..."مشکوکی"
من به دلهای زمین..."مشکوکم
-
شهریارا
گو دل از ما مهربانان مشکنید
ورنه قاضی درقضا نامهربانی میکند