-
-
-
یار آمد و من طاقت دیدار ندارم
از خود گله ای دارم و از یار ندارم
شادم که: غم یار ز خود بی خبرم کرد
باری، خبر از طعنه اغیار ندارم
گفتم: چو بیایی، غم خود با تو کنم شرح
اما چه کنم؟ طاقت گفتار ندارم
لطف تو بود اندک و اندوه تو بسیار
من خود گله اندک و بسیار ندارم
گو: خلق بدانند که من رندم و رسوا
از رندی و بدنامی خود عار ندارم
بی قیدم و از کار جهان فارغ مطلق
کس با من و من هم بکسی کار ندارم
حال من دل خسته خرابست، هلالی
آزرده دلی دارم و غم خوار ندارم
-
مهر ماهی ام سرشته ام به مهر و داد
باشد زمانه هرچه ظلم هست وا بدار
من مهر ماهی ام شمشیرم عدالت است
مولا علی شاهد این روز حسرت است
گر میزنی به صد تازیانه ام جفا
من از سر عشق بگوم لا فتا
(بهترین انتقام از جور فلک و بی عدالتی های ادمک ها لبخند زدن و گذشتن وشاد بودنه)
دنیا به سان سایه ای و ادمک هنوز
این میرود به گمانش که سایه بر سرِ بقاست
غافل که ایام رفت و ادمک
هیچش ندانست که دنیا مظهر ریاست...
لا فتی الا علی لا سیف الا ذولفقار
عدالت علی (علیه االسلام) را میخواهم... -
یک نفر نان داشت اما بینوا دندان نداشت
آن یکی بیچاره دندان داشت اما نان نداشتآنکه باور داشت روزی میرسد بیچاره بود
آنکه در اموال دنیا غرق بود ایمان نداشتدشت باور داشت گرگی در میانِ گله است
گله باور داشت اما من نمیدانم چرا باور سگ چوپان نداشتیک نفر پالان خر را در میان خانه پنهان کرده بود
آن یکی با بار خر میرفت و خر پالان نداشتیک نفر فردوس را ارزان به مردم میفروخت
نقشهها کو داشت در پندار خود شیطان نداشتهر کجا دست نیازی بود بر سویی دراز
رعیت بیچاره بخشش داشت اما خان ندشتیک نفر نان داشت اما بی نوا دندان نداشت
-
گر نباشد حیا و درک و شعور
آدمی طعنه میزند به ستورجانِ انسان که تربیت نشود
آدمی گاو می شود به مرورحَیَوانی پلشت و نکبت بار
که فقط می توان از او شد دورمی چرد هرچه را که می بیند
وانگهی گند می زند در سورتن، تنومند و طبع ایشان پست
چشم بینا و ذوق ایشان کورگر که خدمت کند به قصد ریاست
ور عبادت کند ، به نیّتِ حورگر دهان وا کند به دُر سُفتن
متنفر شویّ و او منفور
فی المثل گر رود به گورستان
دم به دم رم کنند اهل قبور
بارها دیده ام من ایشان را
از قضا آدمی ست بس مشهور -
مسجد که هست، میکده جای نماز نیست
جایی که آب هست، تیمم مجاز نیست
پند از زبان عالم اهل عمل خوش است
اظهار فضل این همه فاضل نیاز نیست!
گفتار نیک و خوب تو ارزانی تو باد!
کردار تو به جز به “ددان” هم تراز نیست
غافل ز خویش! در پی عیب کسان مباش!
کاین قصه جز حکایت سیر و پیاز نیست
از بانگ ادعای تو گوش فلک کر است
طبل میان تهی که دگر جزو ساز نیست!!!!
نوکیسه های تازه به دوران رسیده را
سرمایه ای به جز هوس و کبر و آز نیست
با نرخ روز، هرکس نان می خورد- یقین!
نامرد و خائن است که مردم نواز نیست
دست زمانه مشت تو را باز می کند
-شادم- چرا؟؟ که عمر خیانت دراز نیست!!
بیهوده نیست توبه ی هر گرگ ، مرگ اوست
گویند: ” وقت مرگ در توبه باز نیست ”
-
از آن خودت باش که ارزندهترینی
خود را بفروشی به کسانی به چه قیمت؟
از خان فلک خوردن نانی به چه قیمت؟
یک روز به اینسوی دگر روز به آنسوی
لنگان خرَک خویش برانی به چه قیمت؟
هرجا به چراگاه رسیدی فکنی بار
چشم و شکمت را بچرانی به چه قیمت؟
در بند کشی مردم آزاده دوران
تاخویشتن از بند برانی به چه قیمت؟
این چرخ فسون کارتر از توست حذر کن
مشت تو شود باز زمانی به چه قیمت؟
از آن خودت باش که ارزندهترینی
خود را بفروشی به کسانی به چه قیمت؟
-
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن
دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد
از برق این زمرد هی دفع اژدها کن
بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی
تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن
مولوی
پ.ن: این آخرین شعر مولوی در هنگام مرگ است -
%(#ff6309)[بوی] %(#ff7e33)[دلتنـ]%(#ff8640)[گی ]%(#ff9659)[پاییز ]%(#ffae7f)[وزیده]%(#ffb68c)[ست ]%(#ffbe99)[، ولی]
%(#ff5e00)[اولـ]%(#ff7626)[ین مو]%(#ff8640)[سم این ]%(#ff9659)[فصل ]%(#ffa673)[مگر ]%(#ffb68c)["مهـر" ]%(#ffbe99)[نبود؟!] -
بد خواهِ کسان هیچ به مقصد نرسد ،
یک بد نکند تا به خودش ، صد نرسد !
من نیکِ تو خواهم و تو خواهی بدِ من ؟
تو نیک نبینی ، و به من بد نرسد ...#خیام_نیشابوری
-
-
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود یا نشود
حرفی نیست
اما نفسم میگیرد
در هوایی که نفس های تو نیست️ -
عشق شوری در نهاد ما نهاد
-
-
این پست پاک شده!
-
-