ـــروع یه جامعه برای استارتاپ های تازه نفس
شعردانه
|
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
فعلا دوستان
عصر بخیر
-
@romisa1234 به به عجب مدیری
برعکس مدیر بنده خدای ما@اسمان-ابی
یه بار خواب موندم دیر رفتم چادرمو توو حیاط درآوردم قایم کردم پشتم رفتم بالا ... گفت نیم ساعت دیر اومدی حالا همش یه ربع بودا با خاک یکسانم کرد....
نزدیک بود اشکم در بیاد
آخرش یکی از معلما اومد وساطت کرد گفت این میرزاقلمدون کلاسمه من بدون این نمیرم در جا موافقت کرد
بچه ها منو از پنجره دیده بودن تعجب کرده بودن چرا نیستم منتظرم بودن
گفته بودن خانوم فلانی مامانش نیستا که زنگ بزنه بیاد مدرسه برید از دست مدیر نجاتش بدین -
حالا همین مدیر جلو مامانم اینقد ازم تعریف کرد که ماتم برده بود خودمم مونده بودم تووش
بغلم کرد تا چن دقه
اصلا باورم نمیشد... -
@اسمان-ابی
یه بار خواب موندم دیر رفتم چادرمو توو حیاط درآوردم قایم کردم پشتم رفتم بالا ... گفت نیم ساعت دیر اومدی حالا همش یه ربع بودا با خاک یکسانم کرد....
نزدیک بود اشکم در بیاد
آخرش یکی از معلما اومد وساطت کرد گفت این میرزاقلمدون کلاسمه من بدون این نمیرم در جا موافقت کرد
بچه ها منو از پنجره دیده بودن تعجب کرده بودن چرا نیستم منتظرم بودن
گفته بودن خانوم فلانی مامانش نیستا که زنگ بزنه بیاد مدرسه برید از دست مدیر نجاتش بدین@romisa1234 اوه اوه عجب مدیری
به این میگن مدیر هاااااااااا
-
@romisa1234 اوه اوه عجب مدیری
به این میگن مدیر هاااااااااا
@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 اوه اوه عجب مدیری
به این میگن مدیر هاااااااااا
آره حیف که رفت گفت دیگه نمیتونم ببینم شاگردام جلوم پرپر میشن...رفت .... الان از مدرسه ای ها که میپرسم میگن یکی دیگه اومده جاش.....
-
حالا همین مدیر جلو مامانم اینقد ازم تعریف کرد که ماتم برده بود خودمم مونده بودم تووش
بغلم کرد تا چن دقه
اصلا باورم نمیشد...@romisa1234 وااای یادش بخیر بچه ها زدن تخته هوشمندو ترکوندن
نمیدونم چی ریخته بودن روش خراب شده بود کلیییییی اومدن ازمون حرف بکشن کار کی بوده ولی هممون پشت هم بودیم جیک نزدیم عجب بچه های خوبی بودیما:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: 
-
@romisa1234 وااای یادش بخیر بچه ها زدن تخته هوشمندو ترکوندن
نمیدونم چی ریخته بودن روش خراب شده بود کلیییییی اومدن ازمون حرف بکشن کار کی بوده ولی هممون پشت هم بودیم جیک نزدیم عجب بچه های خوبی بودیما:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: @اسمان-ابی
حالا ما یکی از بچه ها چراغ قوه انداخت توو چشم معلم
ناظم برگشت گفت انضباط همتون از 16 حساب میشه
ناظمای ما هم جدی بودنا جدددییی
نمیخواستیم بگیم ولی
یکی دونفر رفتن اعتراف کردن اونی که آورده بود رفت گفت من آوردم یکی دیگه انداخته راستم میگف ولی نباید میگفت -
مدیر ما می گفت کل مجازی تحت کنترلشه
فکر کنم با پلیس فتا همکاری داشت...
من چیزی در موردش نمی گم که خطر داره
پروانه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
مدیر ما می گفت کل مجازی تحت کنترلشه
فکر کنم با پلیس فتا همکاری داشت...
من چیزی در موردش نمی گم که خطر دارهوای اینو میگی...ما معاونمون اینطوری بود فک کن معاون پرورشی شماره ی بچه ها رو داشت کافی بود یکی عکس خودشو میذاشت پروفایل...
مدرسه رو رو سرش خراب میکرد..... -
پروانه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
مدیر ما می گفت کل مجازی تحت کنترلشه
فکر کنم با پلیس فتا همکاری داشت...
من چیزی در موردش نمی گم که خطر دارهوای اینو میگی...ما معاونمون اینطوری بود فک کن معاون پرورشی شماره ی بچه ها رو داشت کافی بود یکی عکس خودشو میذاشت پروفایل...
مدرسه رو رو سرش خراب میکرد.....@romisa1234 عوضش مدرسه ی ما اصلاااااااا به این چیزا کار نداشت
فقط درس درس درسسسسسسسسس
الان که فکر میکنم میبینم چقد الکی خودمو اذیت کردم
-
بچه ها بسی خوش گذشت مرور خاطرات
سردردم کاملا گم شد...حالم از این بهتر نمیشه...
فقط یاد اون دوران افتادم یهو دلم گرفت....دیگه هیچ کی نیست برامون بگه ، بگه از ادب حرمت شخصیت شک یقین انسان ....نشون بده بهمون که میشه دنیا رو به جای بهتری برا زندگی تبدیل کرد.... -
احساس یه ادمیو دارم که دوروزه نخوابیده
اخه چرا اینقد خستگیییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ -
احساس یه ادمیو دارم که دوروزه نخوابیده
اخه چرا اینقد خستگیییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
احساس یه ادمیو دارم که دوروزه نخوابیده
اخه چرا اینقد خستگیییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نمیدونم یکم فکرتو آزاد کن چشاتو ببند سعی کن به هیچی فک نکنی سخته ولی شدنیه...5 تا 15 دقه خوبه ببین تاثیری داره
-
@romisa1234 وااای یادش بخیر بچه ها زدن تخته هوشمندو ترکوندن
نمیدونم چی ریخته بودن روش خراب شده بود کلیییییی اومدن ازمون حرف بکشن کار کی بوده ولی هممون پشت هم بودیم جیک نزدیم عجب بچه های خوبی بودیما:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: @اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 وااای یادش بخیر بچه ها زدن تخته هوشمندو ترکوندن
نمیدونم چی ریخته بودن روش خراب شده بود کلیییییی اومدن ازمون حرف بکشن کار کی بوده ولی هممون پشت هم بودیم جیک نزدیم عجب بچه های خوبی بودیما:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: حالا اگه مدیر ما بود تا قرون آخرشو ازمون میگرفت
.....
می گفت هرکی آشغال بریزه باید با لبش جمع کنه
چن تا مامور مخفی هم داشت نمیدونستیم کیان
اصن یه وضعی بود -
@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 وااای یادش بخیر بچه ها زدن تخته هوشمندو ترکوندن
نمیدونم چی ریخته بودن روش خراب شده بود کلیییییی اومدن ازمون حرف بکشن کار کی بوده ولی هممون پشت هم بودیم جیک نزدیم عجب بچه های خوبی بودیما:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: حالا اگه مدیر ما بود تا قرون آخرشو ازمون میگرفت
.....
می گفت هرکی آشغال بریزه باید با لبش جمع کنه
چن تا مامور مخفی هم داشت نمیدونستیم کیان
اصن یه وضعی بود@romisa1234 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@اسمان-ابی در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
@romisa1234 وااای یادش بخیر بچه ها زدن تخته هوشمندو ترکوندن
نمیدونم چی ریخته بودن روش خراب شده بود کلیییییی اومدن ازمون حرف بکشن کار کی بوده ولی هممون پشت هم بودیم جیک نزدیم عجب بچه های خوبی بودیما:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: حالا اگه مدیر ما بود تا قرون آخرشو ازمون میگرفت
.....
می گفت هرکی آشغال بریزه باید با لبش جمع کنه
چن تا مامور مخفی هم داشت نمیدونستیم کیان
اصن یه وضعی بودنه اخه این کلاس مینداخت تقصیر اون یکی کلاس اون کلاس مینداخت تقصیر ما
ا -
یه دفعه کاظم قلم چی اومد مدرسمون؛یه نکته ظریف گفت!(تعجب!):
اونایی که بلدن خوب حرف بزنن،عمل کننده های خوبی نیستن!
-
پروانه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
یه دفعه کاظم قلم چی اومد مدرسمون؛یه نکته ظریف گفت!(تعجب!):
اونایی که بلدن خوب حرف بزنن،عمل کننده های خوبی نیستن!این جمله منه
-
