به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن✨
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم 😍
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن 🐥🐰
بعضیاشون غمگینن 🙁
بعضیا بی حس و بی حالن 😶
بعضیا خیلیی شادن 😄
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..😉🤗
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم😉♥)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم😍🤗♥
سلام سلام 😍
اینوری سلام:////
اونوری سلام:\\
هر وری سلام :/|
کلا سلام🤩
خلاصه سلام 🤭
همین اول کاری بگم این تاپیک پیشنهاد ma.a 🌺 بود
خب سوال 🙃
تاپیک مشاعره داشتیم چرا دوباره ؟؟؟😶
اینبار یه کم فرق میکنه 🙂
چه فرقی ؟؟ 🧐
اینبار قراره جای مشاعره با شعر، با آهنگ مشاعره کنیم 😁😋
بیاین متن آهنگایی که خوندین رو بر اساس متن آهنگ مادر بنویسین و لذت ببریم ( یه جور تداعی خاطرات هستن آهنگا )
عشق آهنگا بیاین 🤩
@دانش-آموزان-آلاء ♥️
@فارغ-التحصیلان-آلاء 💜
@ریاضیا 💙
@تجربیا 💚
@انسانیا 💛
سلام دوستان وقت شما به خیر
برای اینکه یه کلاس خلاق و پویا باشه اساتیدتون چه کاری انجام میدن؟
یه کار خلاقانه که کلاس رو سرگرم کنه چه کاری هست به نظر شما ؟
سوال پرسیدن و بحث کردن و ... منظورم نیست
مثلا درس دادن از روی پاور
درس دادن از روی فیلم
مصاحبه کردن و مستند ساختن
بازی کردن سر کلاس
خلاصه کنم یه چیز خیلی خلاقانه واسه ارائه درس گردشگری اسلامی میخوام
1158234ipbspy0c8q.gif
⚡ %(#042978)[321]
📣 صدااا میاااد؟ 🙈
✨ سلام🦋 اکالی هستم با طعم بامبو 😂😍
امیدوارم که حال دلتون عالی باشه 💛💙💜💚❤
pichak_net-70.png
عاغا بیایید نقاشی بکشیم لذت ببریم 😍 %(#c9009a)[نقاشی با موس]م خییلی باحاله 😂
لازمم نیس حتما نقاشیاتون ذهنی باشه فقط رفقای گلم اسپم ندید اینجا خیلی ممنون❤️🌈
من نقاشیارو جمع میکنم اینجا شاید الان پستای تکراری ببینید ولی پست جدیدم میزارم شماهام از خلاقیتاتون بزارید 😎
pichak.net-46.gif
✨ @فارغ-التحصیلان-آلاء ⭐
✨ @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا ⭐
✨ @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا⭐
✨ @دانش-آموزان-آلاء⭐
pichak.net-46.gif
1158234ipbspy0c8q.gif
سلام به یاران جــان😍
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..❤
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم😊
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه😅
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..💕
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن🙏❤
M.an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب😍
دعوت میکنم از :
خانوم
dlrm
اکالیپتوس
revival
گونش
@Saahaar
sheyda.fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام و درود به همه 🌻❤
لازم به توضیح اضافه نیست از اسم تاپیک مشخصه
این تاپیک رو زدم تا اینجا تجربیات آشپزی،پخت کیک،غذای های محلی و نوشیدنی های مورد علاقه مون
رو با هم به اشتراک بذاریم
و از هم پخت کلی خوراکی خوشمزه رو یاد بگیریم
و یه تفریحی باشه واسه اوقات فراغتمون و البته یه انگیزه واسه آشپزی
پس اینجا عکس اونها رو قرار بدید
و درصورت تمایل طرز تهیه شون رو هم بگین
دعوت میکنم از:
@soniaaa
Anzw 18
Gharibe Gomnam
@roghayeh-eftekhari
chichak am
@حامد-صباحی
@حمید-صباحی
m.hmt
@sania-Andiravan
z Gheibi
🌻🌻
و بقیه دوستان
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
توضیحات کامل درباره خوابگاه در این تاپیک !
.
42718713-37c0-4561-8704-99f1d29c2726-image.png
درود بر شما دوستان نازنین 🖐
امیداورم پاینده و تن درست باشید 🍃
در این تاپیک دعوت میکنم از دوستانی که در حال حاضر خوابگاهی هستند یا خوابگاهی بودند یا خوابگاهی خواهند شد ! تا اگر میشه این لطف بزرگ رو بکنن و تجربیات و دانسته هاشون رو به اشتراک بزارن. 🏡
خودم خیلی دوست دارم بدونم چی باید ببریم چی نباید ببریم ! و یکی از دغدغه هام اینه که خوابگاه اتو داره یا نه 😂 ! و اینکه کلا اگه نکته ای میدونن بگن.
سپاس فراوان 🙏 💙 💐
پانوشت : اگه این تاپیک پین بشه یا چیزی که به بیشتر دیدنش کمک کنه خیلی عالی میشه .
@ناظم
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@رتبه-های-انجمن-آلاء
@دانش-آموزان-آلاء
@تجربیا
@ریاضیا
@انسانیا
هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
mohammadhassanreplied to javad-mahdizadeh on آخرین ویرایش توسط mohammadhassan انجام شده
javad-mahdizadeh نترس داداش ما همینجوریش امتحان ها رو نادیده میگیریم
رفتم ادبیات 10 گرفتم با افتخار، منو از چی میترسونی ؟ -
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
javad-mahdizadeh نترس داداش ما همینجوریش امتحان ها رو نادیده میگیریم
رفتم ادبیات 10 گرفتم با افتخار منو از چی میترسونی ؟
فقط اون تیکه با افتخارش کشته منو -
javad-mahdizadeh در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
javad-mahdizadeh نترس داداش ما همینجوریش امتحان ها رو نادیده میگیریم
رفتم ادبیات 10 گرفتم با افتخار منو از چی میترسونی ؟
فقط اون تیکه با افتخارش کشته منوبله
10 هم نمره خداست -
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
javad-mahdizadeh در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
javad-mahdizadeh نترس داداش ما همینجوریش امتحان ها رو نادیده میگیریم
رفتم ادبیات 10 گرفتم با افتخار منو از چی میترسونی ؟
فقط اون تیکه با افتخارش کشته منوبله
10 هم نمره خداستو باید نیمه پر لیوان رو دید
10 دو رقمی هستش
خیلیا هستند تک رقمی میگیرند -
fatemeh201678 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
tamom خخخخ اها فک کردم اثرات تنهایی توتایپیک موندنه
اون روزم دور نیست
-
اقا جواد خوبید شما؟
-
tamom در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
fatemeh201678 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
tamom خخخخ اها فک کردم اثرات تنهایی توتایپیک موندنه
اون روزم دور نیست
روزای بعد از کنکور اینجا کسی نیست
درست حدس زدید میاد اون روز -
tamom در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
اقا جواد خوبید شما؟
سلام آقای تمام
بله خوب هستیم ما
شما خوب هستید عایا؟ -
mohammadhassan منکه ازالان تصمیم گرفتم بعدکنکورنیام تاچندوقت بعدش با ی اکانت دیه بیام
-
-
fatemeh201678 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
mohammadhassan منکه ازالان تصمیم گرفتم بعدکنکورنیام تاچندوقت بعدش با ی اکانت دیه بیام
این فکرخود من هم هست
البته نه اینکه با اکانت دیگه بیام
من روز قبل از کنکور استعفا میدم -
mohammadhassan در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
https://www.instagram.com/p/Bbzi2Wvh0tX/
اینو
وسطش عصبانی میشه
-
javad-mahdizadeh در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
tamom در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
اقا جواد خوبید شما؟
سلام آقای تمام
بله خوب هستیم ما
شما خوب هستید عایا؟اری خوب هستیم
-
بابا محسن، پروردگار ضدحال زدن بود. مثلن تمام هفته منتظر دربی بودیم. با سوت داور، بابا از اتاقش میآمد بیرون، میرفت دستشویی، برمیگشت، با حوله دست و ریشش را خشک میکرد، مینشست کنار ما، ریموت را برمیداشت و میزد راز بقا. میگفت «عجب میمونی. قیافهش آشنا نیست؟»
موقع شام هم نمیگذاشت سریال را کامل ببینیم. یا تلویزیون را خاموش میکرد یا میزد شبکه قران. هیچ وقت هم نگذاشت ماریوی آتاری ما، عروسش را آزاد کند. یکهو آداپتور را در میآورد و میگفت «داغ کردهها. میخوای خونه رو آتیش بزنی؟»یکبار هم که داشتم برای مسابقات صوت قران، تمرین میکردم، یواشکی صدایم را ضبط کرده بود. بعد تا شب مجبورم کرد صدای خودم را بشنوم. داشتم خل میشدم. مخصوصن اینکه بیسم الله را چندباری گفته بودم و هر بار گفته بودم «نه. اینطوری خوب نیست.» میگفت «ببین ما چی میکشیم از دستت، عبدالباسط»
کافی هم بود چیزی بگوییم که مطابق میلش نباشد. مثلن یکروز، برف تندی میآمد. محبتش گل کرده بود و میخواست با تاکسی مرا برساند. توی راه در آمد که «می بینی بچههارو توصف اتوبوس؟» از دهانم پرید «خب، اینا چتر دارن.» از آن نگاهها کرد یعنی «جواب منو دادی؟» نیمساعتی همه خیابانها را چرخید تا بالاخره زد کنار و رفت توی یک مغازه. وقتی آمد بیرون، در سمت شاگرد را باز کرد و گفت «اینم چتر. مدرسهتم از اون وره.» شبش میگفت «چتره خوب راه می رفت نابغه من؟ تو سربالایی که ریپ نمیزد؟»
تا وقتی هم بود، دست از این کارهاش برنداشت. شب قبل از عملش، بردمش سینما. فیلم خندهداری بود. اما خودش را زد به خواب. بلند بلند خرناس میکشید و وقتی مردم میخندیدند، قلبش را میگرفت که مثلن از خواب پریده.
حالا که نیست، حالا که سالهاست ندارمش، دلم برای این کارهاش، بیشتر از همیشه تنگ است. بعضی وقتها که نفسم خیلی میگیرد، وسط فوتبال یکهو کانال را عوض میکنم. یا می نشینم پای شبکه چهار و ساعت ها به آرم ثابتِ آبیش خیره میشوم.
گاهی هم برای خودم حرف میزنم و صدایم را ضبط میکنم و میگذارم یکسره پخش شود. فیلم خنده دار میروم و سعی میکنم بخوابم. توی برف به همه راننده تاکسیها میگویم مردم چتر دارنها. آرام که نمیشوم میروم بهشتزهرا. مینشینم بین قبر خودش و مامانپروانه. با صوت برایش قران میخوانم. انقدر که از توی قبر بگوید ما اینجا هم از دست تو آسایش نداریم و بعد صدای خروپف الکیش را بشنوم و ببینم که همان لبخند موذی همیشگیاش افتاده روی صورتش و آخ...
مرتضی برزگر
-
mohammadhassan ازالانم چتومحدودکردم بعداولین ازمون گمنام باشم
-
بهاره در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
بابا محسن، پروردگار ضدحال زدن بود. مثلن تمام هفته منتظر دربی بودیم. با سوت داور، بابا از اتاقش میآمد بیرون، میرفت دستشویی، برمیگشت، با حوله دست و ریشش را خشک میکرد، مینشست کنار ما، ریموت را برمیداشت و میزد راز بقا. میگفت «عجب میمونی. قیافهش آشنا نیست؟»
موقع شام هم نمیگذاشت سریال را کامل ببینیم. یا تلویزیون را خاموش میکرد یا میزد شبکه قران. هیچ وقت هم نگذاشت ماریوی آتاری ما، عروسش را آزاد کند. یکهو آداپتور را در میآورد و میگفت «داغ کردهها. میخوای خونه رو آتیش بزنی؟»یکبار هم که داشتم برای مسابقات صوت قران، تمرین میکردم، یواشکی صدایم را ضبط کرده بود. بعد تا شب مجبورم کرد صدای خودم را بشنوم. داشتم خل میشدم. مخصوصن اینکه بیسم الله را چندباری گفته بودم و هر بار گفته بودم «نه. اینطوری خوب نیست.» میگفت «ببین ما چی میکشیم از دستت، عبدالباسط»
کافی هم بود چیزی بگوییم که مطابق میلش نباشد. مثلن یکروز، برف تندی میآمد. محبتش گل کرده بود و میخواست با تاکسی مرا برساند. توی راه در آمد که «می بینی بچههارو توصف اتوبوس؟» از دهانم پرید «خب، اینا چتر دارن.» از آن نگاهها کرد یعنی «جواب منو دادی؟» نیمساعتی همه خیابانها را چرخید تا بالاخره زد کنار و رفت توی یک مغازه. وقتی آمد بیرون، در سمت شاگرد را باز کرد و گفت «اینم چتر. مدرسهتم از اون وره.» شبش میگفت «چتره خوب راه می رفت نابغه من؟ تو سربالایی که ریپ نمیزد؟»
تا وقتی هم بود، دست از این کارهاش برنداشت. شب قبل از عملش، بردمش سینما. فیلم خندهداری بود. اما خودش را زد به خواب. بلند بلند خرناس میکشید و وقتی مردم میخندیدند، قلبش را میگرفت که مثلن از خواب پریده.
حالا که نیست، حالا که سالهاست ندارمش، دلم برای این کارهاش، بیشتر از همیشه تنگ است. بعضی وقتها که نفسم خیلی میگیرد، وسط فوتبال یکهو کانال را عوض میکنم. یا می نشینم پای شبکه چهار و ساعت ها به آرم ثابتِ آبیش خیره میشوم.
گاهی هم برای خودم حرف میزنم و صدایم را ضبط میکنم و میگذارم یکسره پخش شود. فیلم خنده دار میروم و سعی میکنم بخوابم. توی برف به همه راننده تاکسیها میگویم مردم چتر دارنها. آرام که نمیشوم میروم بهشتزهرا. مینشینم بین قبر خودش و مامانپروانه. با صوت برایش قران میخوانم. انقدر که از توی قبر بگوید ما اینجا هم از دست تو آسایش نداریم و بعد صدای خروپف الکیش را بشنوم و ببینم که همان لبخند موذی همیشگیاش افتاده روی صورتش و آخ...
مرتضی برزگر
خیلی زیبا بود خیلی
واقعا مرسی