هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هیچوقت امیدتون رو از دست ندید ، من خودم یه بار تو بازی حکم
شش هیچ عقب بودم ولی هفت هیچ باختم! در کل میخوام بگم امید خوبه فقط مثالم خوب نبود -
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دختر یکی از اقوام بعد از بیست سال دوباره اومده خونمون
میخاست نماز بخونه گفت قبله کدوم وره
نشونش دادمخیلی جدی گفت
واااااای هنوز قبلتون همینوره
#تیر خلاص:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
-
دختر یکی از اقوام بعد از بیست سال دوباره اومده خونمون
میخاست نماز بخونه گفت قبله کدوم وره
نشونش دادمخیلی جدی گفت
واااااای هنوز قبلتون همینوره
#تیر خلاص:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
دختر یکی از اقوام بعد از بیست سال دوباره اومده خونمون
میخاست نماز بخونه گفت قبله کدوم وره
نشونش دادمخیلی جدی گفت
واااااای هنوز قبلتون همینوره
#تیر خلاص:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat:
ابرفضضضض
من ختم
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@M-an خوب شدیییین؟؟
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سربازی بودم افسر آموزش گفت در چه شرایطی باید کاملا بیحرکت و بدون صدا مخفی بشیم؟
گفتم وقتی یهویی باباش میاد
نمیدونم چرا دو ماه اضاف زد.:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: -
سربازی بودم افسر آموزش گفت در چه شرایطی باید کاملا بیحرکت و بدون صدا مخفی بشیم؟
گفتم وقتی یهویی باباش میاد
نمیدونم چرا دو ماه اضاف زد.:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ahmad-mola در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
سربازی بودم افسر آموزش گفت در چه شرایطی باید کاملا بیحرکت و بدون صدا مخفی بشیم؟
گفتم وقتی یهویی باباش میاد
نمیدونم چرا دو ماه اضاف زد.:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:خیلی سنگین بود
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دﺧﺘﺮﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺯﻻﻝ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ : ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﻣﯿﮕﻦ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﺤﺮﻣﻪ !!
ﻣﻦ ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﺮﻡ ﺁﺧﺮ ﭘﺰﺷﮑﯿﻪ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺮﻣﻤﻪ ﯾﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﻨﻢ ﺩﺭﺳﺶ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﻪ ؟ ?????!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﯿﮕﻦ ﻣﺠﺮﯾﻪ ﮔﻢ ﺷﺪﻩ !....
ﺁﺧﻮﻧﺪﻩ ﻫﻢ ﺯﺩﻩ ﺗﻮ ﮐﺎﺭ ﭘﺸﻤﮏ ﺣﺎﺝ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ !!!!!!:smiling_face_with_open_mouth_cold_sweat: -
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیشب به دختره گفتم نظرت درمورد مسائل روز مملکت چیه؟
گفت الان که شبه :|
همون لحظه خداروشکر کردم :|
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
:| الله اکبر
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
همیشه شاد باشین
خدافظ:raised_hand_with_fingers_splayed_light_skin_tone: -
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
_MILAD_ امضاتون قشنگه
-
_MILAD_ امضاتون قشنگه
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsheydadb37 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
_MILAD_ امضاتون قشنگه
همینطوری برای خودش گذاشته جدی نگیر شما
-
_MILAD_ امضاتون قشنگه
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsheydadb37 #سهراب_سپهری
-
sheydadb37 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
_MILAD_ امضاتون قشنگه
همینطوری برای خودش گذاشته جدی نگیر شما
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-sobhan
-
sheydadb37 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
_MILAD_ امضاتون قشنگه
همینطوری برای خودش گذاشته جدی نگیر شما
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@dr-sobhan
الله اکبر
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
می برم تا که در آن نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ نگاه
شستشویش دهم از لکه عشق
زین همه خواهش بیجا و تباه
می برم تا ز تو دورش سازم
ز تو ای جلوه امید حال
می برم زنده بگورش سازم
تا از این پس نکند باد وصال
ناله می لرزد ،می رقصد اشک
آه بگذار که بگریزم من
از تو ای چشمه جوشان گناه
شاید آن به که بپرهیزم من
بخدا غنچه شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم صد افسوس
که لبم باز بر آن لب نرسید
عاقبت بند سفر پایم بست
می روم خنده به لب ‚ خونین دل
می روم از دل من دست بدار
ای امید عبث بی حاصل -
sheydadb37 #سهراب_سپهری
-
نوشتهشده در ۱۷ دی ۱۳۹۶، ۱۴:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده