هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
mrz یبار کل سوالای امتحانی رو با گوشی برای یکی گفتم !
برام که نگفتن خودم گفتم چسبید !
همراه اول هم از اون شارژا که خیلی طولانی مدته داده بودتا اخر هرچی سوال بود رو گفتم
بدترینش : بدترین نداشتم جدایادم نمیاد همه خاطرات تقلب شیرین هستن
فقط یه سری سرمو برگردوندم سال اول بود معلمه میخواست نشون بده جدیه بهم گفت بشین پایین داری رو برگه بغل دستیت نگاه میکنی اومد دید اصلا بغل دستیم برگه نداره ! تحویل داده -
mrz یبار کل سوالای امتحانی رو با گوشی برای یکی گفتم !
برام که نگفتن خودم گفتم چسبید !
همراه اول هم از اون شارژا که خیلی طولانی مدته داده بودتا اخر هرچی سوال بود رو گفتم
بدترینش : بدترین نداشتم جدایادم نمیاد همه خاطرات تقلب شیرین هستن
فقط یه سری سرمو برگردوندم سال اول بود معلمه میخواست نشون بده جدیه بهم گفت بشین پایین داری رو برگه بغل دستیت نگاه میکنی اومد دید اصلا بغل دستیم برگه نداره ! تحویل داده -
_MILAD_ سال چهارم دبیر زمین مدرسه ما و مدرسه یکی از دوستام یکی بود...ترم اولم سوالامون یکی بود ترم دومم رو این حساب که بازم یکیه اومدم همه رو از دوستم گرفتم
جوابارو نوشتم رو برگه نشستم همه رو تو پاسخنامه وارد کردم
رفتم برگه تحویل بدم تقلبو گذاشتم یواشکی تو جیبم.مراقبه دراومد گفت اونم که گذاشتی تو جیبت بده منگفتم چیزی نذاشتم که!!!
اومد دست کرد تو جیبم کاغذو برداشت منم رفتم بیرون اتقدر خندیدم بهشچون یه کاغذ خالی از قبل تو جیبم داشتم اشتباهی اونو برداشته بود
خلاصه این حجم از ضایع شدن بی سابقه بود
-
_MILAD_ سال چهارم دبیر زمین مدرسه ما و مدرسه یکی از دوستام یکی بود...ترم اولم سوالامون یکی بود ترم دومم رو این حساب که بازم یکیه اومدم همه رو از دوستم گرفتم
جوابارو نوشتم رو برگه نشستم همه رو تو پاسخنامه وارد کردم
رفتم برگه تحویل بدم تقلبو گذاشتم یواشکی تو جیبم.مراقبه دراومد گفت اونم که گذاشتی تو جیبت بده منگفتم چیزی نذاشتم که!!!
اومد دست کرد تو جیبم کاغذو برداشت منم رفتم بیرون اتقدر خندیدم بهشچون یه کاغذ خالی از قبل تو جیبم داشتم اشتباهی اونو برداشته بود
خلاصه این حجم از ضایع شدن بی سابقه بود
-
_MILAD_ اصن عااالی بود عاالیی
بعد که از بچه ها پرسیدم گفتن مراقبه گفت میخواست تقلب کنه مچشو گرفتم
-
mrz بهش میگفتی از اون حادثه بگو وقتی که ضایع شدی چه حسی داشتی
چیشد اون معلم مغرور اینجوری ضایع شد
بعد احسان علیخانی رو هم دعوت کن -
mrz بهش میگفتی از اون حادثه بگو وقتی که ضایع شدی چه حسی داشتی
چیشد اون معلم مغرور اینجوری ضایع شد
بعد احسان علیخانی رو هم دعوت کن -
_MILAD_ از اون به بعد دیگه ندیدمش
بچه ها میگفتن با خودکار قرمز علامت زد رو برگت
بعد خود دبیر زمین اومد گفت این اصن حقی نداره همچین کاری کنه
به اون ربطی نداره بچه های من تقلب کنن!
-
_MILAD_ سال چهارم دبیر زمین مدرسه ما و مدرسه یکی از دوستام یکی بود...ترم اولم سوالامون یکی بود ترم دومم رو این حساب که بازم یکیه اومدم همه رو از دوستم گرفتم
جوابارو نوشتم رو برگه نشستم همه رو تو پاسخنامه وارد کردم
رفتم برگه تحویل بدم تقلبو گذاشتم یواشکی تو جیبم.مراقبه دراومد گفت اونم که گذاشتی تو جیبت بده منگفتم چیزی نذاشتم که!!!
اومد دست کرد تو جیبم کاغذو برداشت منم رفتم بیرون اتقدر خندیدم بهشچون یه کاغذ خالی از قبل تو جیبم داشتم اشتباهی اونو برداشته بود
خلاصه این حجم از ضایع شدن بی سابقه بود