هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
marzi.m در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
gollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
+هرچی تو دلته بریز بیرون!
-باشه؛
دقیقا 4 ساعت مونده بود سال تحویل شه که بابام مشغول گُل کاری در ارتفاع بود که سُر خورد و افتاد پایین و دستِ چپش شکست و بیمارستان و گچ گیری و...(الآن قطعا تو دلتون میگین گُل کاری؟ ارتفاع؟ که خب باید بگم بله! ولی شما در همین حد بدونین که همه ش تقصیرِ من بود که گفتم دیدی عید رسید و نکاشتیشون برام!) وتا همین الآنِ الآن مامانم مثه این ایموجیه نگام میکنه(
) شاید مثلا فک میکنه من خوشحالم بخاطرِ این اتفاق! ولی واقعا منم ناراحتم.. خب اگه شوهرِ اونه بابایِ منم هست
بعد فک کن هِی بیای انجمنُ چک کنی که یه کم اون اتفاق یادت بره بعد هر بار اِرورِ پونصد و نمیدونم چند بیاد! ولی به لطفِ همین خرابی، اتاقم تمیزِ تمیز شد و کلی وُیسِ انگیزشی که گذاشته بودم سرِ فرصت گوش بدم،گوش دادم!(که همه شونم ناامید تَرَم کردن) .....بگذریم! آقا دیگه یه کم مونده بود سال تحویل شه که بابام اینا اومدن!...دیگه نه کسی حال و حوصله و شور و شوقِ 7سین داشت ونه سمنو داشتیم که سفره بچینیم
...من ازین حالِ نحس به لاک زدن پناه بردم، نگارین به ساندویچ و آهنگ،مامانم به تلویزیون و بابام به گوشیش. سال هم برا خودش اومد تحویل شد دیگه...
فقط یه چیزی: این که من لحظه ی تحویلِ سال لاک میزدم و فریادهای اسبی سرِ نگارین میکشیدم؛ اینکه نگارین ساندویچِ فلافل میخورد و اِبی گوش میداد؛ اینکه مامانم کانالِ3میدید؛ اینکه بابام درحالِ ارسالِ یه پیام بصورتِ "سِند توو آل" برای همه ی کسانی بود که بهش تبریک گفته بودن(قبلش به من سپرد،،من گفتم دوس ندارم این کارو) بدین معناست که ما تا آخرِ سال در حالِ انجامِ همین کاراییم؟!
خلاصه اینا که گفتم تودلیای من بود...والآن که گفتمشون تموم شدن خیلی احساسِ سبُکی میکنم
... چه خوبه که اینجا هست
دوس داشتم اولین کسی باشم که میاد سالِ نو رو تبریک میگه! دوست داشتم از قبلش اینجا رو پُر از شعر و متنای خوشگل میکردم! دوس داشتم من زودتر از دوستام تو پی وی بهشون تبریک بگم ولی نشد...پس الآن تبریکمو میگم و ازونجایی که نمیخوام منم جزء همون دسته ای باشم که یه شعری راجع به بهار و تبریکِ نوروز که یه نفر براشون میفرسته رو برای همه میفرستن پس به گفتنِ: سالِ نو تون مبــــــآرک بسنده میکنم!
و از همینجا آرزو میکنم رسمِ دید و بازدیدِ عید تا سالِ دیگه برچیده شه! و بعضیا واقعا بفهمن لازم نیست وقتی رفتی خونشون، چن ساعت بعدش بجاش بیان خونتون)
و چون خودم تو تاپیکِ آرزوی سالِ نو برای خودم آرزوی سلامتی و موفقیت و شادی کردم و بنظرم هر3تاشون از واجباتن؛ برای شما و خانواده هاتونم از صمیمِ قلب آرزوی سلامتی و موفقیت و شادی میکنم..ان شاءالله که بهترین اتفاقایِ زندگیتون همین امسال براتون رقم بخوره!گل نوشتِ1: دوس داشتم قبل از عید بیام و چالشِ سالِ 96 رو تو یه کلمه خلاصه کنین بذارم تودلی ولی این اتفاقات افتاد و نشد! الآن که فکر میکنم میبینم بارز ترین و مهم ترین اتفاقِ سال96 برای من دوستی با آدمای جدید بود..چه دوستایِ مجازی و چه واقعی!...شاید مثلا اگه راجع به سالِ 95 ازم پرسیده میشد میگفتم تجربه! ولی سالِ96 رو میخوام تو کلمه ی "دوستی" خلاصه کنم!
گل نوشت2ِ: نگارین همیشه میگه از بس متنایی که مینویسی طولانیه هیشکی نمیخونشون! ولی شما که تا اینجا رو خوندین ثابت کردین اینجوری نیستمرسی مرسی!
گل نوشتِ3: میخوام دوستامو تگ کنم و عذر بخوام که نتونستم زود جوابِ تبریکاشونو بدم. پس:
@faezeh-lay , marzi.m , sheydadb37 , Dr.Saraaa
مغــــرورم بخاطرِتون!سالِ نوتون مبــــــآرک
(مُردم تا تگ شدین
)
گل نوشتِ4: اینو مطمئنم نشنیدین! گوش بدین بهش؛ فوق العاده ست
http://s9.picofile.com/file/8322216576/Hooniak_Band_Vals_Norouzi.mp3.html
بازم سالِ نو تون مبارک! مرسی که خوندین حرفامو.
این حرفا هم ثبت شه اینجا یادگاری!
چهارشنبه عصر 1/فروردین/1397
گــــــــلنارراستی حتما به نگارین بگو که یادش هستم اگه اون یادش رفته منو من یادم نرفته اونو
مرضیههههههههه
من کلی به یادت بودم
مگه میشه تو فراموش بشی؟
-
NEGAARINN در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
marzi.m در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
gollnar در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
+هرچی تو دلته بریز بیرون!
-باشه؛
دقیقا 4 ساعت مونده بود سال تحویل شه که بابام مشغول گُل کاری در ارتفاع بود که سُر خورد و افتاد پایین و دستِ چپش شکست و بیمارستان و گچ گیری و...(الآن قطعا تو دلتون میگین گُل کاری؟ ارتفاع؟ که خب باید بگم بله! ولی شما در همین حد بدونین که همه ش تقصیرِ من بود که گفتم دیدی عید رسید و نکاشتیشون برام!) وتا همین الآنِ الآن مامانم مثه این ایموجیه نگام میکنه(
) شاید مثلا فک میکنه من خوشحالم بخاطرِ این اتفاق! ولی واقعا منم ناراحتم.. خب اگه شوهرِ اونه بابایِ منم هست
بعد فک کن هِی بیای انجمنُ چک کنی که یه کم اون اتفاق یادت بره بعد هر بار اِرورِ پونصد و نمیدونم چند بیاد! ولی به لطفِ همین خرابی، اتاقم تمیزِ تمیز شد و کلی وُیسِ انگیزشی که گذاشته بودم سرِ فرصت گوش بدم،گوش دادم!(که همه شونم ناامید تَرَم کردن) .....بگذریم! آقا دیگه یه کم مونده بود سال تحویل شه که بابام اینا اومدن!...دیگه نه کسی حال و حوصله و شور و شوقِ 7سین داشت ونه سمنو داشتیم که سفره بچینیم
...من ازین حالِ نحس به لاک زدن پناه بردم، نگارین به ساندویچ و آهنگ،مامانم به تلویزیون و بابام به گوشیش. سال هم برا خودش اومد تحویل شد دیگه...
فقط یه چیزی: این که من لحظه ی تحویلِ سال لاک میزدم و فریادهای اسبی سرِ نگارین میکشیدم؛ اینکه نگارین ساندویچِ فلافل میخورد و اِبی گوش میداد؛ اینکه مامانم کانالِ3میدید؛ اینکه بابام درحالِ ارسالِ یه پیام بصورتِ "سِند توو آل" برای همه ی کسانی بود که بهش تبریک گفته بودن(قبلش به من سپرد،،من گفتم دوس ندارم این کارو) بدین معناست که ما تا آخرِ سال در حالِ انجامِ همین کاراییم؟!
خلاصه اینا که گفتم تودلیای من بود...والآن که گفتمشون تموم شدن خیلی احساسِ سبُکی میکنم
... چه خوبه که اینجا هست
دوس داشتم اولین کسی باشم که میاد سالِ نو رو تبریک میگه! دوست داشتم از قبلش اینجا رو پُر از شعر و متنای خوشگل میکردم! دوس داشتم من زودتر از دوستام تو پی وی بهشون تبریک بگم ولی نشد...پس الآن تبریکمو میگم و ازونجایی که نمیخوام منم جزء همون دسته ای باشم که یه شعری راجع به بهار و تبریکِ نوروز که یه نفر براشون میفرسته رو برای همه میفرستن پس به گفتنِ: سالِ نو تون مبــــــآرک بسنده میکنم!
و از همینجا آرزو میکنم رسمِ دید و بازدیدِ عید تا سالِ دیگه برچیده شه! و بعضیا واقعا بفهمن لازم نیست وقتی رفتی خونشون، چن ساعت بعدش بجاش بیان خونتون)
و چون خودم تو تاپیکِ آرزوی سالِ نو برای خودم آرزوی سلامتی و موفقیت و شادی کردم و بنظرم هر3تاشون از واجباتن؛ برای شما و خانواده هاتونم از صمیمِ قلب آرزوی سلامتی و موفقیت و شادی میکنم..ان شاءالله که بهترین اتفاقایِ زندگیتون همین امسال براتون رقم بخوره!گل نوشتِ1: دوس داشتم قبل از عید بیام و چالشِ سالِ 96 رو تو یه کلمه خلاصه کنین بذارم تودلی ولی این اتفاقات افتاد و نشد! الآن که فکر میکنم میبینم بارز ترین و مهم ترین اتفاقِ سال96 برای من دوستی با آدمای جدید بود..چه دوستایِ مجازی و چه واقعی!...شاید مثلا اگه راجع به سالِ 95 ازم پرسیده میشد میگفتم تجربه! ولی سالِ96 رو میخوام تو کلمه ی "دوستی" خلاصه کنم!
گل نوشت2ِ: نگارین همیشه میگه از بس متنایی که مینویسی طولانیه هیشکی نمیخونشون! ولی شما که تا اینجا رو خوندین ثابت کردین اینجوری نیستمرسی مرسی!
گل نوشتِ3: میخوام دوستامو تگ کنم و عذر بخوام که نتونستم زود جوابِ تبریکاشونو بدم. پس:
@faezeh-lay , marzi.m , sheydadb37 , Dr.Saraaa
مغــــرورم بخاطرِتون!سالِ نوتون مبــــــآرک
(مُردم تا تگ شدین
)
گل نوشتِ4: اینو مطمئنم نشنیدین! گوش بدین بهش؛ فوق العاده ست
http://s9.picofile.com/file/8322216576/Hooniak_Band_Vals_Norouzi.mp3.html
بازم سالِ نو تون مبارک! مرسی که خوندین حرفامو.
این حرفا هم ثبت شه اینجا یادگاری!
چهارشنبه عصر 1/فروردین/1397
گــــــــلنارراستی حتما به نگارین بگو که یادش هستم اگه اون یادش رفته منو من یادم نرفته اونو
مرضیههههههههه
من کلی به یادت بودم
مگه میشه تو فراموش بشی؟
:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes: چه قارچهای خوشگلی
-
گفتم: چرا ساکتی؟ یه چیزی بگو.
گفت: با بعضی از آدما میشه ساعت ها حرف زد،
بدون اینکه لازم باشه لباتو وا کنی.
با نگاه کردن بهشون،
با زل زدن توو چشاشون همه ی حرفاتو میزنی و اونم می شنوه.
تو هم همینجور حرفای اونو می شنوی!گفتم: ولی تو خیلی کم با من صحبت می کنی!
گفت: من با اونایی که حرفی باهاشون ندارم، صحبت می کنم
و با اونایی که خیلی حرف دارم براشون، فقط نگاهشون می کنم...:) -
Mashlab313 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
golnar سلام. هستین یا کلا رفتین؟
gollnar
اینه -
خواهرمه بهش میگم
اگه ممکنه فقط بگید کدوم درس -
Mashlab313 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
NEGAARINN میگم بهتون. فعلا برم مردان اهنین ! (:
خوش بگذره بهتون:)